اگوستو پینوشه دیکتاتور سابق شیلی

 نویسنده: حقیقت جو

اگوستو پینوشه، رهبر دیکتاتور نظامی پیشین شیلی در روز یک شنبه یازدهم دسامبر ۲۰۰۶ میلادی به دلیل مریضی قلبی در یک بیمارستان نظامی به عمر ۹۱ سالگی درگذشت، چنانچه مراسم خاکسپاری جنرال "پینوشه" دولت شیلی را بامشکل مواجه کرده است، زیرا که رییس جمهوری کنونی شیلی «میشل باچلت»،  پدر خود را زیر شکنجه و در زندان جنرال " پینوشه " از دست داده است، میشل باچلت و مادرش پس از مرگ پدرش دستگیر و سپس به خارج از شیلی تبعید شدند، اگوستو پينوشه در ۲۶ نومبر سال ۱۹۱۵ ميلادی بدنيا آمد، جنرال پينوشه در يک کودتای نظامی و با سرنگونی دولت سالوادور آلنده در سال ۱۹۷۳ میلادی قدرت را به دست گرفت، سالوادور آلنده سوسياليست که در يک انتخابات دمکراتيک انتخاب شده بود در جريان حملۀ نظاميان به کاخ رياست جمهوری  کشته شد، دولت شيلی در آن زمان  اعلام  کرد آقای آلنده خودکشی کرده است، چنانچه زمانی که حفیظ الله امین فاشیست رهبر خویش نور محمد تره کی را توسط اجیران خاص خود "خفه" کرد به مردم اعلام نمود که نورمحمد تره کی خود کشی کرده است، جنایتکاران در کشور های مختلف یکسان عمل می دارند، در مرگ سالوادور آلنده نیز چنین بود ولی طرفداران آلنده معتقدند  او در هنگام درگيری با نيروهای ارتش کشته شده است

آلنده در روز ۲۶ جولای سال ۱۹۰۸ میلادی بدنيا آمده است مردي بود كوتاه قد و كمي چاق، او در يك خانواده ثروتمندي بدنيا آمده است او در سال ۱۹۲۰ درس خود را در پوهنتون سانتياگو در رشته طب ادامه ميداد و در همان سال وارد فعاليت سياسي شد در اکتوبرسال ۱۹۷۰ میلادی از طريق انتخابات دموكراتيك به رياست جمهوري انتخاب شد، سي و چهارمين رئيس جمهوري شيلي بود او در دوران رياست جمهوري خود انقلابي در شيلي بوجود آورد وگامهاي بلندي براي پيشرفت شيلي برداشت در زمان او در سانتياگو روزهاي يكشنبه تعطيل عمومي بود مع الوصف مردم كار مي كردند و خرابه ها را بصورت زميني بازي براي كودكان آماده می نمود و دانشجويان از تعطيلات خود صرفنظر كرده در مزارع كار مي كردند، النده در تمام دوره ریاست جمهوریش،  با ثروتمندان وابسته به امریکا مبارزه می کرد، ونزدیکی اش با طرفداران کاسترو و چگوارا،  چنانکه در سال ۱۹۷۱ میلادی وقتی فیدل کاسترو به شیلی آمد سخنرانیش مبنی بر مماشات النده و انتقاد از روش بی خشونت اوتخم نا ارامی را در شیلی کاشت،این نزدیکی را امپرياليسم برداشت نتوانست، و جاسوسان امپرياليسم دست بكار شدند در سال ۱۹۷۱ میلادی بين دانشجويان دست راستي افراطي و دانشجويان ديگر درگيري سختي در دانشگاه در گرفت هرج و مرج به بيرون دانشگاه سرايت كرد ۵ هزار تن كه از طبقه اشراف و ثروتمندان بودند عليه كمبود مواد غذائي تظاهرات كردند و با پليس درگير شدند دولت مجبور شد وضع فوق العاده اعلام كند،شركت امريكائي (آسي ـ تي ـ تي) سعي كرد دامنه را توسعه بدهد بدنبال اين اقدامات ۴۰ هزار موترهای بار دار و پيشه ور را به اعتصاب تشویق و اعزام داشتند از اين طريق دولت را در تنگناي سختي قرار دادند و زمينه استفعاي آلنده كاملا مساعد بود،  بطوريكه رياست جمهوري هاي قبلي را نيز از همين راهها به سقوط كشانده بودند ولي موضع آلنده كاملا قاطعانه بود اعلان كرد تنها در يك صورت قبل از پايان دوره زمامداريش از كاخ رياست جمهوري بيرون خواهد رفت و آن در يك تابوت خواهد بود، سالوادور النده در اخرین نطق  تاریخی خود که در حقیقت وصیت نامه سیاسی او به شمار می اید  چنین می گو ید: « به نام بیشترین منافع خلق؛ بنام میهن ؛ من از شما می خواهم که اُميد را شما در دلهای خود  زنده نگاه دارید، تاریخ را نه با سرکوب می توان متوقف کرد و نه با جنایت.این لحظه دشوار ترین مرحله ای است که باید پشت سر گذاشت، ممکن است ما را در هم شکنند، اما اینده متعلق به مردم؛ به زحمتکشان است، بشریت به سوی فتح زندگی بهتر خواهد رفت، وی اضافه کرده بود تاریخ متعلق به ماست، مردم هستند که ان را ساخته،  النده نطق خود را در خطاب به زحمتکشان چنین به پایان برده بود: زحمتکشان: من به شیلی و سرنوشت ان ایمان دارم.»

بالاخره جنايتكاران به رهبري پينوشه دست به كودتاي خونيني زدند كاخ رياست جمهوري را محاصره كردند آلنده و همراهانش مقاومت كردند درگيري سختي شروع شد بعد از مدت كوتاهي سه بال طیارهء" بمب افكن" كاخ ریاست جمهوری را بمباران و گلوله باران كرد بوي خون و باروت در همه جا پيچيد و شيلي تبديل به حمام خون شد هزاران نفر بي گناه در شيلی به زندان افتادند، شکنجه شدند و به قتل رسيدند، بسیاری از طرفداران و هواداران آلنده را به استاديوم هاي ورزشي برای بازداشت و شکنجه می آوردند به مانند رهبران طالبان جنایتکار که آدم های مورد نظر را بعد از ختم  نماز جمعه به استودیوم ورزشی کابل می آوردند و میکشتند، و بدين وسيله گروه های خون آشام پينوشه جنايت هولناك ديگري در تاریخ افزود و اولين كشوري كه دولت خونخوار نظاميان پينوشه را به رسميت شناخت امريكا بود، شاهد ديگر بر اينكه امپرياليسم تحمل انسانها و ملتها و رهبران آگاه را ندارد، و این مسئله در افغانستان در مورد زنده یاد ببرک کارمل نیز مصداق حقیقت است .

جنرال پينوشه با اقتدار تمام تا يازدهم مارچ ۱۹۹۰ ميلادی به دنبال شکست در انتخابات دسامبر ۱۹۸۹ میلادی در شيلی حکومت کرد، اگوستو پينوشه به دليل ارتکاب جنايت عليه بشريت تحتِ تعقيبِ بين المللی بود و در سال ۱۹۹۷ میلادی و در حالی که برای تداوی راهی انگليس شده بود، در میدان هوائی دستگير و پس از مدتی به شيلی بازگردانده شد، جنرال پينوشه  متهم به  نقض حقوق بشر و فساد  طی سالهای حکومت بر شيلی  بود، در دورانِ حکومتِ جنرال پينوشه ۱۹۹۰ ـ ۱۹۷۳ میلادی بيش از سه هزار نفر کشته و ناپديد شدند، تلاش های محکمهء شيلی طی چند سال اخير  برای محاکمه اين رهبر نظامی سابق ناکام مانده بود، وکلای جنرال پينوشه استدالال می کردند که  او بدليل بيماری قادر نيست در محکمه حاضر شود.

جنرال پينوشه در روز تولدش، ۲۶ نومبر سال ۲۰۰۶، با انتشار بيانيه ای «مسئوليت سياسی» همه اقدامات دوران زمامداريش را برعهده گرفت، دو روز پس ازاين بيانيه،  جنرال پينوشه به اتهام قتل دو محافظ آلنده تحت «بازداشت خانگی» قرار گرفت، در اگست سال ۲۰۰۴ میلادی در تحقيقی درباره  حساب بانکی  جنرال پينوشه مشخص شد که وی طی سال ها حکومت بر شيلی مبلغ ۲۴ ميليون دالر به حساب بانکی خود  افزوده است، تحقيقات از پينوشه در باره حساب بانکی اش در واشنگتن  بعد از آن صورت گرفت که سنای امريکا وجود چنين حسابی را کشف کرد و سپس کميته مشترکی از اداره ماليات و وزارت دفاع شيلی تحقيقاتی را در باره  اين حساب بانکی آغاز کردند، امروز می بینیم که انچه سالوادور النده پیش بینی کرده بود به حقیقت پیوسته است، و انتخابات اخیر شیلی نشان داد که تاریخ با کودتا و سرکوب متوقف نمی شود./

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org