یکشنبه، ۲۹ اپریل ۲۰۱۲

مسوولیت مقالات، مطالب و نبشته های نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها میباشد

 


محمد یعقوب هادی

پیرامون گفته های فرید احمد مزدک

 *

هرگاه آنانی که امکان استفاده از علم کمپیوتررادارند در صفحات فیس بوک عضو نباشند من یک تن از آنان استم. با آنکه باری کدام نام مستعاربه من نسبت داده شد، که تنها شک وگمانی بیش نبود. اما به بردداشت خودم نا مکمل ماندن مسایل سبب نا رسیدگی این قلم دراین صفحات شده است. تا اکنون که گفته ‌های یک تن از شخصیت های رهبری ح. د. خ. ا. را در سایت وزین «اصالت» زیر نام محترم فرید احمد مزدک بخوانش یافتم هنوز به همین باور استم که بحث‌ های نا تمام پاسخ سر در گمی ها نخواهد بود. لذا عنوان این بحث متأثر از همین حضور نا مکمل در قلمرو بزرگ کمپیوتر و فضای بیکران انترنت است.

این جریان که در سایت وزین «اصالت» انعکاس یافته و از صفحه فیس بوک جریان مطالب درست بشکلی که صورت پذیرفته انعکاس داده شده یک امر تصادفی را نشان میدهد. به این ترتیب حضور این شخصیت‌ رهبری ح. د. خ. ا. به هر حال یک خواست جدی برای روشن شدن بسی از قضایای حزبی، سیاسی و کشوری ما دانسته شده، خودم نیز به حیث یک تن از فعالین ح. د. خ. ا. علاقمندی شدید دارم که برای وضاحت بخشیدن حوادث حزبی سیاسی و کشوری ما رهبران ح. د. خ. ا. پرده سکوت و خاموشی را بدرند تا در این مقطع تاریخی، راه باز گشائی مسیر جدید مبارزه حزبی سیاسی سنجیده شده طی شود. لذا با تکرار باید گفت که مساله باز گویی از زبان حلقه رهبری، یک خواست همگانی است. این حضور و سخن گویی یک قضاوت روشن، خوانا و واضح را باید و حتمی ارایه نمائید و موقف گوینده را بطور حتم روشن بسازد. نباید هر رفیق بزرگ حزبی ما بخواهد خود را از وسوسه های توجیه پذیر نجات بدهد. به باور من نجابت سخن در ادای نقش بیطرفانه و بی غرضانه نه بلکه در ارایه قضاوت مشخص و معین است. ما در این شرایط شدیدآ احتیاج چنین قضاوت استیم تا از روی این بازگوئی با یک قضاوت مشترک به سوی فردا گام برداریم. اما این روزنه را نمیدانم چرا در یک محدویت و در عقب صفحات فیس بوکی که حتی ممکن است نام ها فوتو ها و هویت‌ها جعل شود و یا در یک تصور دیگر میتواند از طرف خود این هویت ‌ها این مکاتیبه ها رد شود که گویا از آن شان نیست باید مطرح کرد. مزید بر آن صفحات فیس بوک را برای مهمترین مسایل سرنوشتی ما محل و محیط بسیار خورد و محدود میدانم.

 لذا پیشنهاد میکنم که این روزنه در یک امکان مؤثر دیگر بیشتر گشوده شود. مثلاً اگر رفیق مزدک میتوانند در این محیط محدود این راز گشائی را مطرح کنند همانگونه که خود ایشان نوشته ‌اند، اصطلاحِ که خود شان بکار برده ‌اند به زبان قلم خود آنرا تکرار نمیکنم اما میتوانم افاده آنرا اینطور بیان کنم که خاموشی ایشان و سایر رفقای رهبری اشتباه بوده است. لذا به نظر من رفیق فیاض نجمی که این رابطه را در فیس بوک تنظیم نموده میتوانند این زمینه را در یک جمع آمد حضوری مثلآ یک اتاق پالتاکی تدارک ببینند. در این صورت فضا برای این راز گشائی ها بیشتر باز خواهد شد.

 من از جریان گفته های رفیق مزدک این انتباه را گرفتم که سؤال‌ کننده‌ را درعقب مواضع سلیقوی قرار نمیدهند، و ایشان وضاحت بخشی روی موضوعات و مسایل حزبی سیاسی ما را از این به بعد جدی گرفته اند. زیرا که نسل شامل مبارزه کنونی در جستجوی باز یافت های ضروری خود شان استند. از این جهت اگر من اینرا میگویم که رفیق فرید مزدک سیاست را بصورت کل به حیث یک بازی برای بقا و فنای صلاحیت ها در این کوتاه نویسی ها پنداشته اند یقین دارم هر گاه امکان دیگربرای بازگوئی بوجود بیاید این مساله در نظر ایشان قابل توضیح خواهد بود. منظور اینکه گذشته از صورت بازی‌ های سیاسی انگیزه تعهد به یک اندیشه، که مبارزه سیاسی را الهام میدهد، و یا به عبارت دیگر مساله باور، اندیشه، مبارزه آرمانی را چگونه مورد بحث میتوان قرار داد رفیق مزدک چگونه آنرا قابل توضیح میدانند؟

 اگر گفته شود که این پاسخ در یک سلسله واژه‌ها و لغات سیاسی افاده داد شده، پس میخواهم بگویم که نتوانستم به قضاوت رفیق فرید مزدک پی ببرم که ایشان با وجود کشیدن یک خط میان و فاصل در درون سلیقه ها، طرز تفکرها و سیاست‌هادر در دو مرحله از حاکمیت وابستگان حزب د.خ.ا. حوادث درون حزبی که رفیق فرید مزدک به آن اشاره نموده و بالاخره پیرامون توصیف شخصیت داکتر نجیب الله با واژه ‌های پاک و مستعد این قضاوت شان را مفقود میسازند، اما در یک مورد که «مشی سیاسی داکتر نجیب الله درست بود» یک قضاوت را در لفافه مطرح میکنند که گویا مجریان آن مطلوب نبودند معلوم نشد که پس این مشی سیاسی تولید فکر چه کسانی بوده و حضور مجریان آن چگونه تأمین شده است. اینرا میخواهم در متن بازیهای سیاسی نه بلکه در محتوای خطوط اندیشه باوری به تشریح گرفته شود.

به این ترتیب این گفته ها ی رفیق مزدک سوالهای زیاد ژورنالیستکی را نیز خلق نموده که چند تای آنرا میتوانم این‌ طور مطرح کنم.

هرگاه داکتر نجیب الله به گفته رفیق مزدک در هیچ جا هیچ گپی برعلیه رفیق ببرک کارمل نگفته است گذشته از مسایل تبعید، گذشته ازبرخورد های خصمانه در برابر رفقای که نام رفیق ببرک کارمل را به خوبی یاد میکردند. چند و چون صحبت های داکتر نجیب الله بر علیه رفیق ببرک کارمل در مورد بودن و نبودن قوت های نظامی اتحاد شوروی که معلوم بود مذاکرات ژنیو آنرا حتمی ساخته بود چه توجیه دارد؟ و بالاخره تبعید و به زندان کشیدن یاران ایشان؟

 سؤال‌های دیگراز این قبیل که رفیق مزدک به تنها شدن رفیق ببرک کارمل در بیروی سیاسی اشاره میکند اما همانگونه که تنها شدن داکتر نجیب الله را علت سازی کردند علت این تنها شدن رفیق ببرک کارمل ارایه نشده که چرا تنها مانده بود؟ و با سؤال مشخص اینکه آیا رفیق فرید مزدک هم از این هم کناری بریده بودند؟

 دلایل که رفیق مزدک به اطلاع دهنده گفته بود که هیچ ‌کس حق ندارد داکتر نجیب الله را از رفتن به میدان هوایی مانع شود چه بوده است؟ و این در حالی بوده که آماد گی کوچیدن داکتر صاحب نجیب الله را در بهار سال ۱۹۹۱ رفیق مزدک بوضاحت بیان میکنند.

در حالیکه بسیاری از اعضای حزب در صفوف تحلیل آنرا داشتند که شورویها میروند، مساله اینکه هیچ‌ کس ابتدا در بیروی سیاسی نمیدانست شوروی ‌های میروند یا باقی میمانند تا آنگاه که در ضیافت «شاهانه» این مساله از جانب داکتر نجیب الله مطرح شد، ریشه در کدام برخورد ها داشته است؟

به این ترتیب در حالی که میتوان کنجکاوی های زیادی را انجام داد اما به دلیل فضای بی اعتمادی های جاری آرزو ندارم و به هیچ دلیل نمیخواهم این کنجکاوی ها تشویش آن را ایجاد کند که حرمت حضور بزرگان حزب ما در جمع آمد های لشکر صفوف از جانب آنان در نظر گرفته نشده و رعایت نمیشود. پس میخواهم اینرا بگویم نه تنها هیچ قصدی و ارادهء از این رهگذر وجود دارد که روشن است، بلکه به این باور استم که هویت تمام اعضای ح.د.خ.ا. از حلقه شایسته گان رهبری تا تمام صفوف حزب ما در دل تاریخ بطور شایسته جا دارد. و سپاهیان آرمان خود را حافظ این شایسته گی میدانند. لذا گفته‌های این قلم با روحیه شفاف رفیقانه مطرح شده که غل و غشی از آن در تصور ندارم، جز خلق یک قضاوت مشترک برای یگانگی نیرومند سپاهیان آرمان ح.د.خ.ا. که پیروز باد.

محمد یعقوب هادی

    * تصویر صفحه فیسبوک از «اصالت»

*     *     *

 پاسخ های فرید احمد مزدک

به پرسش های هموطنان ما در بیسبوک

در رابطه به فاجعه ی سقوط دولت جمهوری افغانستان و حوادث سال ۱۹۹۲

 

 

  اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)