جمعه، ۱۸ اگست ۲۰۱۷     


به مناسبت هفتادمين سالگرد استقلال كشور دوست هندوستان

تهیه، ترتیب و گردآورنده:

غلام محى الدين (دستگير)

 
       غلام محى الدين (دستگير)

 

دست اندركاران گران ارج و فرزانه سايت وزين «اصالت» درود بر شما!

خواستم به مناسبت هفتادمين سالگرد استقلال كشور دوست هندوستان بخشی از سخنان ارزشمندی را از مهاتما گاندى فقيد از طريق سايت وزين «اصالت» به دسترس خواننده گان و علاقمندان اين شخصيت سرشناس جهان قرار دهم.

 

= = = =

 

 

"مهانداس كارامچاند گاندى" در سال ١٨٦٩ در يك خانواده هندو در گجرات هند ديده به جهان گشود، گاندى در آغوش مادر فداكار رشد ميكرد او از همان سنين كودكى با مرام آسيب نرساندن به موجودات زنده خو گرفت و به گياه خوارى، روزه دارى براى خود سازى و خالص نمودن خويش و زنده گىتوام با گذشت اعضاى فرقه و مذاهب مختلف كوشش ورزيد، خانواده ى او از طبقه "وايشا" يا تجار هندى بودند. در ماه مى ١٨٨٣ در حاليكه ١٣ سال داشت، با دخترى همسن خود ازدواج نمود، والدينش هردوى آنها را اداره مي كردند (همسرش كاستوربا يا كاستورباى نام داشت كه وى را (با) صدا مي زدند) .

١٨ ساله بود كه به راهنمائي يكى از دوستان خانواده گى، براى ادامه تحصيل به انگلستان فرستاده شد، گاندى در حالى به وطن برگشت (سال ١٩١٧) كه شهرت خاص و عام يافته بود ناشناس از وطن رفته و سرشناس برگشته بود.

شيوه مبارزه اى مهاتما گاندى در نوع خود در جهان بى نظير بوده است شيوه مبارزه او امروزه در جهان به عنوان يك الگو و فلسفه مطرح است. او هميشه بر حقيقت، صلح و عدم خشونت براى رسيدن به مقاصد تاكيد فراوان داشت بعد از ظهر روز ٣٠ ژانويه ١٩٤٨ تنها پنج ماه پس از استقلال هند، هنگامى كه مهاتما گاندى از خانه موقتى اش در دهلى بطرف يك جلسه دعا ميرفت، از ناحيه شكم و سينه هدف سه گلوله قرار گرفت و جان سپرد اما گفتار ناب و سخنان ارزشمند آن براى قرن ها رهنمون كار و زنده گى نسل هاى آينده كشور ما و ساير كشورهاى جهان قرار خواهد گرفت، در اينجا بخشى از سخنان ارزشمند وى را به تحرير در مى آورم.

 

"تنها از طريق عشق است كه ميتوانيم به حقيقت برسيم، زيرا خداوند، نتنها حقيقت است بلكه عشق نيز هست.

در نتيجه، بدون عشق به حقيقت، هيچ تجربه اى از حقيقت وجود نخواهد داشت به بيان ديگر اگر مي خواهيم روزى شاهد نفوذ حقيقت در تمامى جهان باشيم، بايد به جائي برسيم كه كم اهميت ترين موجود جهان خلقت را به اندازه خود دوست بداريم و براى رسيدن به چنين جائي، نبايد از هيچيك از ابعاد زنده گى بگذريم."

"انسان نمى تواند در بخشى از زنده گى عمل خير داشته باشد، در حاليكه مشغول كار شر در بخشهاى ديگر است زنده گى كل تفكيك ناپذير است."

 

"لحظاتى در زنده گى پيش مى آيد كه بايد به اقدام پرداخت و جلو رفت حتى اگر نتوان بهترين دوستان را با خود برد."

"هيچ چيز نمى تواند مانع آن شود كه به همسايگان خويش در ماوراى مرزهاى خود نيز خدمت كنيم."

"من به كسانى كه از مذهب خودشان با ديگران سخن مي گويند و آن را تبليغ مي كنند، مخصوصاً وقتى كه منظور شان اين است كه آنها را به دين خود درأورند هيچ اعتقاد ندارم مذهب و اعتقاد با گفتار نيست، بلكه در كردار است و در اين صورت عمل هركس عامل تبليغ خواهد بود."

 

"در دنيا فقط يك نيرو، يك آزادى و يك عدالت وجود دارد و آن نيروى حكومت بر خويشتن است، هركس بر خودش مسلط شود، بر دنيا مسلط شده است."

 

اگر از رفتار كسى خوشتان نمى آيد، سزاوار است به او بگوئيد از اين رفتار تو برآشفته شدم، ولى هرگز به منش و هويت او نتازيد."

 

"زمانيكه پيشه سخت و توان فرسائي داريد و ايمان و باور پا برجائي نيز بدان نداريد و مفهوم و هدفى والا را در آن نمى بينيد و نمى يابيد، زنده گى براى شما جهنم خواه دشد."

 

"تنها با اتكا به يك رفتار نادرست، همه هويت و منش افراد را زير سوال نبريد."

 

"روابط ميان انسانها زمانى از هم مي پاشد كه هردو سوى درگير در يك رابطه نسبت به امر، پيشامد، رويداد يا يك پديده، دو نگرش بسيار متفاوت دگرگون داشته باشند."

 

"از نظر گاندى هفت موردى كه بدون هفت مورد ديگر خطرناك هستند:

1-  ثروت، بدون زحمت

2-  لذت، بدون وجدان

3-  دانش، بدون شخصيت

4-  تجارت، بدون اخلاق

5-  علم، بدون انسانيت

6-  عبادت، بدون ايثار

7-  سياست، بدون شرافت "

 

"زبانت را تبديل به "گل سرخ" كن تا از سخنت عطر دل انگيز برخيزد."

 

"حقيقت در قلب همه آدمها وجود دارد. هر كسى بايد در آنجا جستجويش كند و آنگونه كه خود مى فهمدش چراغ راهش سازد. هيچكس محق نيست ديگران را وادارد طبق فهم او از حقيقت راهى را بپويند."

 

"تنها هنگامى مى توانيد ادعاى عشق ورزى كنيد كه رفاه ديگران برايتان اهميتى بيش از رفاه خود داشته باشد، و حتى زنده گى ديگران را مهم تر از زنده گى خود بشماريد. هر حالت ديگرى جز تجارت و داد و ستد نيست."

 

"هيچ وقت نمى توانيد با مشت گره كرده دست كسى را به گرمى بفشاريد."

 

"ضعيف هيچگاه نمى تواند ببخشد (چون قدرت تنبيه ندارد) بخشش براى موجود قوى است (تا در عين قدرت تنبيه يا انتقام ببخشد.)"

"زنده گى يك واحد تجزيه ناپذير است، تمامى فعاليت هايم به يكديگر وابسته اند و همه آنها از عشق پايان ناپذير من به بشريت سرچشمه مي گيرد."

 

"آيا عدم خشونتى را كه شايسته شجاعان است در خود دارم؟ تنها مرگ من ميتواند به اين سوال پاسخ دهد. اگر كسى مرا به قتل برساند و من در حالى بميرم كه لبانم دعاى قاتلم را مى گويد و ياد خدا و آگاهى از حضور زنده او معبد قلبم را آگنده باشد، تنها در اين حالت است كه ميتوان گفت عدم خشونت شجاعان را داشته ام."

 

"گاندى كه وحدت خود را با فقرا از طريق شبيه كردن زنده گى خود با زنده گى آنها تحقق عينى بخشيده بود، همواره براى پيگيرى مبارزاتش، با واگن هاى درجه سه (مخصوص فقرا) سفر ميكرد.

وقتى كسى دليل اين امر را از او پرسيد، به ساده گى پاسخ داد: "چون واگن درجه چهار نداريم."

 

 "براى يتيم، بى خانمان يا انسانى كه جانش را از دست داده چه فرقى مي كند كه اين وحشى گرى هاى ديوانه وار با نام استبداد انجام گيرد يا تحت لواى نام هائي ميان تهى مانند دموكراسى و آزادى باشد."

 

"ارزش زنده گى بيش از آن است كه به سرعت از آن گذر كنيم."

 

"ما به زودى بنياد اخلاق را از دست ميدهيم، ما از مذهب دست كشيده ايم، هيچ چيز مانند مذهب نمیىتواند بر اخلاق چيره شود، به عنوان مثال يك فرد مذهبى نمى تواند خائن يا ظالم باشد و تمايل دارد در راه خدا قدم بردارد."

 

"كاهلى (تنبلى)، از هر بيمارى اى مسرى تراست."

 

" تغيیرى را كه آرزو داريم در ديگران ببينيم، ابتدا بايد در خود ايجاد كنيم."

 

" بهترين راه پيدا كردن خود در اين است كه خود را وقف خدمت به ديگران بكنيد."

 

"هرگاه انگيزه شخصى مورد ترديد واقع شود، همه اعمال او لكه دار ميشود."

 

"اخلاق واقعى در دنبال كردن راه ديگران نيست، بلكه در اين است كه راه حقيقى و درست را براى خويش پيدا كنيم و بدون بيم و باك آن را دنبال كنيم."

 

" تنها ستمگرى كه در اين دنيا مى توانم بپذيرم سكوت است."

 

"عجب زيبا ميشد اگر همه ى ما آنچه را كه انجام ميداديم، اعم از خوردن و نوشيدن و خوابيدن و كار كردن و . . .، تماماً با حقيقت مى بود و آنقدر ادامه مى يافت تا در آن حل ميشديم."

 

"ممكن است من شخص حقير و ناچيز باشم اما وقتى كه حقيقت به وسيله من سخن ميگويد، شكست ناپذير هستم."

 

نادرستى هرچند هم كه درباره آن تبليغات فراوان به عمل آيد حقيقت نخواهد شد و حقيقت هم هرچند هيچكس آنرا نبيند نادرست نخواهد شد."

 

"من از امتياز ها و انحصار ها نفرت دارم هرچه نتواند با توده هاى مردم تقسيم شود برايم گناه آلود و حرام است.

"زمانيكه ديگران از شما درخواست كمك مى كنند، بهتر است به آنها كمك كنيد، نه اينكه شما نيز از آنها كمك بخواهيد."

 

"تنها كارشناس چيره دست و كارآزموده ى زنده گى شما، خودتان هستيد."

 

"من از گناه بدم مى آيد نه از گناهكار."

 

"براى كسيكه انديشه عدم خشونت را در خود پرورده است، تمام عالم يك خانواده است، نه ترسى به دل دارد و نه از كسى او مي ترسد."

 

"تواضع يعنى تحمل رنج و زحمتى مداوم در راه خدمت به بشريت، خداوند هميشه حاضر و ناظر است."

 

"در تصور من، بيش از يك مذهب در جهان وجود ندارد، اما همچنين مى انديشم كه اين مذهب، درخت تنومندى است كه داراى شاخه هاى فراوان است و همچنان كه تمام شاخه ها شيره مورد نياز شان را از يك منبع مي گيرند، تمام مذاهب نيز جوهره خود را از يك چشمه مي گيرند كه منبع همه آنهاست. طبيعتاً اگر يك مذهب وجود دارد، يك خدا بيشتر نمى تواند وجود داشته باشد. اما او نا ديدنى و غيرقابل توصيف است و در نتيجه، از نظر ادبى مى توان گفت، او نام هائي به تعداد همه ى انسانهاى روى زمين دارد. اين كه ما او را به چه اسمى مى ناميم، اهميت چندانى ندارد او يكى است و دومى ندارد."

 

"نبايد دانه اى برنج يا تكه كاغذ را به هدر دهيد، وقتتان را نيز. وقت ما به خود ما تعلق ندارد بلكه متعلق به ملت است و ما امانت دارانى هستيم كه بايد به بهترين نحو از آن بهره بگيريم."

 

"جنگنده، عاشق مرگ است. نه مرگ در بستر بيمارى بلكه مرگى كه در ميدان نبرد سر مى رسد. مرگ در هر زمانى خجسته و مبارك است ولى براى جنگنده اى كه براى آرمان خود- حقيقت- مىميرد، خجستگى آن دو چندان است."

 

"خود را قربانى كنيم بهتر است تا ديگران را."

 

"عدم خشونت فقط وقتى خواهد بود كه ما كسانى را دوست بداريم كه از ما نفرت دارند. كه عمل كردن به اين قانون بزرگ محبت چقدر دشوار است اما آيا انجام تمام كارهاى بزرگ دشوار نيست؟"

 

"محبت نيرومند ترين قدرتى است كه جهان در اختيار خود دارد و در عين حال ساده ترين نيروئي است كه بتوان تصور كرد."

 

"وظيفه ما نيست كه خطاى ديگران را جستجو كنيم و به قضاوت درباره ديگران بنشينيم. ما بايد تمام نيروى خويش را براى قضاوت در كار خودمان صرف كنيم و تا وقتيكه حتى يك خطا در خود مي بينيم حق نداريم كه در كار مردم ديگر دخالت كنيم."

 

"پيروزى آن نيست كه هرگز زمين نخورى، آن است كه بعد از هر زمين خوردنى بر خيزى."

 

"از گناه متنفر باش، به گناهكار عشق بورز."

 

"درد من تنهائي نيست، بلكه مرگ ملتى است كه گدائي را قناعت، بى عرضگى را صبر، و با تبسمى بر لب، اين حماقت را حكمت خداوند مى نامند."

 

"بى خشونتى بزرگترين نيرو در دسترس نوع انسان است. اين، نيرومند تر از نيرومند ترين جنگ افزار تخريبى ساخته شده توسط نبوغ انسان است."

 

"خشنودى در سعى و تلاش است، نه در دست يابى."

 

"ملتى كه قادر به فداكارى بى حد و حصرى است، قادر است به بلندى و عظمت بى حد و حصرى برسد، خالص ترين فداكارى باعث پيشرفت سريع ترى مى شود."

 

"براى پاك و تميز و با وقار بودن به پول نيازى نيست."

 

"بزدلها هرگز نمى توانند اخلاقى داشته باشند."

 

"من هيچ گناهى را بزرگتر از اين نمى شناسم كه بى گناهان را زير فشار قرار دهند."

 

"هنر واقعى فقط به شكل بستگى ندارد، بلكه به آنچه ماوراى آن است مربوط مى شود. هنرى هست كه مى كشد و هنرى هست كه زنده گى مى بخشد. هنر واقعى بايد منعكس كننده شادمانى سرخوشى و پاكى آفريننده اش باشد."

 

"مايلم كه فرهنگ تمام كشورها آزادانه در اطراف خانه ام بوزد، ولى اجازه نمى دهم كه بر اثر وزش چنين نسيمى، خانه ام از جا كنده شود."

 

"اسارت و بنده گى مردم به خود آنها و ميزان تحمل رنج و قبول فداكارى شان بستگى دارد."

 

"مى توانيد مرا زنجير كنيد، مى توانيد شكنجه كنيد، حتى ميتوانيد تن مرا نيست و نابود سازيد، ولى هرگز انديشه مرا زندانى نخواهي دكرد."

 

"از هر چيز تازه اش را انتخاب كنيد، ولى از دوست كهنه اش را."

 

"شايد ثمره كلام دلنشينى را كه امروز به زبان مى آوريد، فردا بچشيد."

 

"باطن و سيرت مردم را در هنگام بدبختى آنها مى توان شناخت."

 

"اگر ما نتوانيم همانند مردان و زنان آزاد زنده گى كنيم، بايد از مردن خوشحال باشيم."

 

"آزادى، هرگز به معنى مجوز (روادارنده) براى به كار بستن استبداد نبوده است ."

 

"فرهنگ يك ملت در قلب و روح مردمش جاى دارد."

 

"از بدكارى تنفر دارم، اما به بدكاران عشق مى ورزم، از دروغ گفتن تنفر دارم، اما ازدروغ گويان تنفر ندارم، بلكه به آنها عشق مى ورزم. از تكبر تنفر دارم ولى متكبران را دوست دارم، نه از اين حيث كه بدكار يا دروغگو يا متكبر اند، بلكه از اين حيث كه انسان اند."

 

"نبايد نا اميد شويد كه حس بشر دوستى از ميان رفته است. زيرا نوع دوستى مثل اوقيانوس است كه اگر چند قطره از آن آلوده گردد، تمام آبهاى آن هرگز آلوده نخواهد شد."

 

" شاخ پربار سر بر زمين مى نهد و شكوه آن همچنان در فروتنى او جلوه گر است."

 

"آن كس كه با وجدان آرام، خود را وقف خدمت به ديگران مى كند، روز به روز، نياز بيشترى به اين خدمت، در درون خود حس ميكند و ايمانش بى درنگ فزونى ميگيرد."

 

"نافرمانى مدنى، حق ذاتى همه شهروندان است. اگر از چنين حقى چشم پوشى كنيم، از انسانيت دست شسته ايم."

 

"وقتى نا اميد مى شوم به خاطر مى آورم كه در طول تاريخ، راه حق و عشق همواره پيروز بوده است. حكمرانان و قاتلان در برهه اى شكست ناپذير جلوه مى كنند ولى در نهايت همه آنها سقوط كرده اند، هميشه به اين واقعيت فكر كنيد."

 

"زور، اسلحه مردمان ناتوان است."

 

"هيچ جنايتى نيست كه انگيزه مادى نداشته باشد."

 

"هركس پندى ميدهد و اصلى را موعظه مي كند، بايد در درجه اول خود واجدآ ن شرايط و مزايا باشد."

 

 

    برگرفته شده از:

 

   - زنده گينامه مهاتما گاندى

   - جملات زيبا از گاندى

   - مهاتما گاندى، همه مردم با هم برادر اند

 

    غلام محى الدين (دستگير) از كشور اتريش ١٥ اگست ٢٠١٧

 

 

  

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org