تاريخ سخن ميگويد : چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟

تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)

)قسمت يازدهم)

ناتو درافغانستان

28.jpg 27.jpg

می پرد هر شب به بام کشور ما اژدهایی
قاصد مرگ است و در کام پلیدش قرعه هایی
آتشین دم وحشت آور تیزرو هنگامه گستر
بینوا سوزی جنایت پیشه ی مرگ آزمایی
 شعله افروزی که دیدارش برانگیزد ز مردم
اضطرابی شیونی غمناله یی بانگ عزایی
چون شتاید بر فلک خیزد ز هر برزن خروشی
چون بلغزد در زمین پیچد ز هر سو وای وایی
می تپد هر دل درون سینه چون مرغ اسیری
می رود بر آسمان از هرکران دست دعایی
می پرد تا بی امان در خون کشد بیچارگان را
بعد کشتن می گریزد چون نسیم بادپایی
آذرخشی می چکاند از دهان آتشین دم
تا برآرد شعله از ویرانسرای بینوایی
هر پدر از حمله اش بی آشیانی داغداری
هر سرا از شعله اش ویرانه یی ماتمسرایی
 زیر آواری گران هر جا سری افتاده بینی
 مادر و کودک به خون غلتنده نه دستی نه پایی
زیر سنگ و خاک و آهن خاندانی قطعه قطعه
دست بی پیکر تن بی سر سر از تن جدایی

 ای ستمگر ظلم هر دیوانه بی کیفر نماند
از پی شام عزا سر می زند رئز جزایی
. سهیلی

درسطح جهانی با افشاشدن گسترده شکنجه های ظالمانه ي نيروهای آمريکا درعراق و افغانستان و درزندان گوانتامو،برادعاها وحيثيت واعتبارآمريکا به عنوان"مدافع آزادی ودموکراسی و حقوق بشر"،وداعيه های هژمونی طلبانه اش-بعنوان رهبرجهان آزاد- لطمات جبران ناپذيری واردشد. هم چنين درمواجهه با رقبيان خود چه اروپا و چه رقبای تازه نفسی چون روسيه و چين ازقدرت چانه زنی اش به مقدارمحسوسی کاسته شد. باين ترتيب دکترين بوش که با دومشخصه جنگ پيشگيرانه واقدامات يک جانبه گرايانه مشخص می شد درهردو عرصه با ناکامی های بزرگی مواجه گرديد. واگرزمانی دراوج احساس نيرومندی و پيروزی، ازتقسيم قاره کهن به اروپای پيروجوان وکنارگذاشتن اروپای پيرسخن می راند، با بلاموضوع شدن آن تقسيم بندی، حالا مجبوراست به همان اروپای پيربرای بيرون آمدن ازباتلاق بحران دخيل ببندد. وبعنوان مثال اکنون دولت فرانسه بخود جرئت می دهد تا بدرجاتی بيشترازگذشته، بسود منافع خود واروپا،درسياست ها و قطعنامه ها و مصوبات مشترک جرح و تعديل هائی را به عمل آورد.دراين ميان موقعيت دولت بريتانيا، بدليل تبعيت بی چون وچرايش ازدولت آمريکا ازهمه رقت انگيزتراست . کاربه آنجا کشيده که دردرون صفوف حزب کارگرعليه دارودسته بلرآشوبی بپا شده وبازهم ازمضحکه های تاريخ است که رهبرحزب مارگارت تاچر-حزب محافظه کار- با انتقاد به وابستگی ودنباله روی بيش ازحد بلرازسياست های بوش، درصدد برآمده تا با فاصله گرفتن معناداری ازآمريکا، شرايط را برای بدست گرفتن سکان قدرت توسط حزبش آماده کند. ناکامی بوش درآمريکای لاتين و شکل گيری محورتازه ای برعليه سياست های آن، و تضعيف شديد موقعيت بوش درخود آمريکا ودرافکارعمومی و ونيز دردرون حزب محافظه کار، برکسی پوشيده نيست و پرداختن به آن ها بيرون ازحوصله اين نوشته است.  باوجود گذشت بيش از پنج سال از حضور نيروهاي خارجي به رهبري آمريکا در افغانستان ، خشونت در اين کشور به شدت افزايش يافته است . افزايش فعاليت نيروهاي طالبان در ماههاي گذشته ، موجي از ناامني به ويژه در مناطق جنوب و شرق افغانستان ، ايجاد کرده است . شبکه خبري سي.ان.ان با انتشار گزارشي از عملکرد نيروهاي خارجي در افغانستان تاکيد کرده ، چشم انداز امنيتي در افغانستان روشن نيست و اميد چنداني براي برقراري ثبات در آينده نزديک در اين کشور وجود ندارد . طبق اين گزارش ، اکثر مردم افغانستان معتقدند ،عملکرد نيروهاي خارجي در مقابله با تروريسم بسيار ضعيف و دور از حد انتظار بوده است. در همين راستا فرمانده نيروهاي ناتو در افغانستان نيز در گفتگو با خبرگزاري آسوشيتدپرس گفته است ، اگر در شش ماه آينده ، اوضاع امنيتي افغانستان به صورت محسوس بهبود نيابد ، گرايش به طالبان درميان مردم افغانستان ، افزايش خواهد يافت . واقعيت اين است که گسترش حوزه ماموريت نيروهاي ناتو به سراسر مناطق افغانستان که در هفته گذشته صورت گرفت، حکايت از تشديد ناامني ها در افغانستان دارد . خشونت ها در افغانستان درحالي افزايش مي يابد که نيروهاي خارجي تعهد کرده بودند امنيت را در اين کشور حاکم کنند .  اما با گذشت بيش از پنج سال از حضور قواي خارجي در افغانستان ، نه تنها گروه هاي طالبان و القاعده در اين کشور سرکوب نشده اند ، بلکه دامنه فعاليت هاي تروريستي نيز افزايش يافته است . گسترش ناآرامي ها در افغانستان ، موجبات نارضايتي شديد مردم اين کشور را فراهم ساخته است . مردم معتقدند که ناتو و آمريکا راهبرد مشخصي براي مقابله با تروريسم ندارند و افزايش حضور نيروهاي خارجي در افغانستان ، تنها باعث افزايش تحرکات نيروهاي طالبان و القاعده ميشود. به اعتقاد کارشناسان سياسي ، علت اصلي ناامني ها در افغانستان ، حضور بيگانه ها در اين کشور است . تغيير شيوه مبارزه طالبان با نيروهاي خارجي مانند بمب گذاري و ايجاد کمين ، ‌دشواري هاي زيادي براي نيروهاي ناتو درجهت مقابله با گروه طالبان در افغانستان ايجاد کرده و بر ناکارامدي ناتو افزوده است .به نظر مي رسد تحقق امنيت در افغانستان در يک روند ملي ميسر خواهد بود . تقويت ارتش ملي افغانستان و واگذاري ابتکارعمل امنيتي به دولت کرزي ، يکي از راههاي کاهش ناامني در اين کشور خواهد بود . در حمله هوايي ناتو به ولايت قندهار درجنوب بيش از شصت غيرنظامي کشته شدند. رسوايي درزندان های بگرام، ابو غریب ، گوانتانامو و زندان های سری در کشورهای اروپایی شرقی و نیز حمله هوایی و بمباران روزمره مردم غیر نظامی در شهرهای عراق وافغانستان بهترین گواه بر نظام دمکراتیک و آزادی است که آمریکا برای ملت های منطقه به ارمغان آورده است. همین موضوعات احساس لزوم مقاومت و مبارزه با آمریکا را در وجود ملت های منطقه و نظام های مخالف با سلطه جویی های آمریکا تقویت کرده و به تقویت اراده برای مقاومت در برابر آمریکا و پافشاری بر شکست ارتش آمریکا در منطقه انجامیده است.  روزنامه گاردين نوشت : فاجعه زندان ابوغريب در افغانستان هم بدست آمريکايی ها تکرار شده است.  اين روزنامه در شماره ۱۸ فوريه خود گزارشی ا ز بازداشتگاههای نيروهای آمريکا در افغانستان منتشر کرده است. بی بی سی به نقل از گاردين می گويد:«روزنامه گاردين می نويسد که به هزاران صفحه مدارک و شواهدی دست يافته است که هيات تحقيقاتی ارتش آمريکا از وضع بازداشتگاه های اين کشور بدست آورده و پس از يک دعوی حقوقی طولانی سرانجام در اختيار اتحاديه آزاديهای مدنی آمريکا قرار داده است». گاردين می نويسد که شکنجه ، تجاوز جنسی و تحقير زندانيان به صورتی که در زندان ابوغريب عراق انجام می گرفت در بازداشتگاه های ارتش آمريکا در افغانستان نيز جريان داشته ا ست و سربازان آمريکايی عليرغم رسوايی که افشای ا ينگونه اعمال در زندان ابوغريب در جامعه جهانی به بار آورد ، بر آنچه در بازداشتگاه های افغانستان می گذشت سرپوش می گذاشتند تا از بروز مجدد خشم و انزجار در جهان جلوگيری به عمل آورند.  عکسهايی که از بازداشتگاهی در جنوب افغانستان به دست آمده و سربازان فرقه ۲۲ پياده نظام آمريکا را در حال شکنجه زندانيان چشم بسته با ايجاد صحنه ساختگی اعدام نشان می داد ، عمدا از بين برده شدند. روزنامه گاردين سپس در ادامه گزارش خود می نويسد که سربازان آمريکايی بعد از ارتکاب اين اعمال با ارعاب و تهديد زندانيان آنان را وادار به سکوت می کردند و روشی را که در مورد يک زندانی در تکريت عراق به کار گرفته شده ، بر اساس شواهد به دست آمده ذکر می کند و می نويسد: به گفته اين زندانی ، سربازان آمريکايی او را آنچنان محکم به صندلی بستند که کتفش دررفت و يک سرباز آمريکايی ، در حالی که او را مورد ضرب و شتم قرار می داد ، تهديدش می کرد که اگر زبانش را باز کند و در اين مورد با کسی حرف بزند ، برای مدت طولانی در زندان نگه داشته خواهد شد و روی آزادی را نخواهد ديد. اين زندانی در تاريخ ۲۳ نوامبر سال ۲۰۰۳ شکايت خود را پس گرفت. يک داکترارتش امريکا که او را مورد معاينه قرار داده بود ، صحت ادعاهای او را مورد تاييد قرار داد اما عليرغم آن ، پرونده اين زندانی ، اکتبر سال گذشته بسته شد.  گاردين سپس به نقل از جميل جعفر ، يکی از وکلای اتحاديه آزاديهای مدنی آمريکا می نويسد:  اين مدرک نشان می دهد که ارتش آمريکا در مورد تحقيق پيرامون آزار و شکنجه توسط سربازان اين کشور جدی نيست. روزنامه گاردين سپس از شخصی موسوم به حسين عبدالقادر يوسف مصطفی در بازداشتگاه ارتش امريکا در پايگاه هوايی بگرام نام می برد که به کلايو استافورد اسميت ، وکيل خود گفته است که دو سرباز آمريکايی به زور او را به روی يک ميز خم کردند و سرباز ديگری يک چوب بيس بال را در مقعد او فرو برد. مورد ديگری که روزنامه گاردين از آن نام می برد به شخصی موسوم به عبدالرحمن احمد الد يماوی مربوط می شود که مدت دوسال دربازداشتگاه های افعانستان و گوانتانامو به سر برده است. به گفته اين فرد ، طی چهل روز بازداشت در بگرام ، از او با بدن برهنه و در وضعيت بسيار شرم آور عکس گرفته شد و در يک قفس ، مدت دو روز با طناب آويزان نگه داشته شده بود. در خاتمه ، گاردين می نويسد که چهارشنبه ۱۶ فبروري ازطرف اين روزنامه با فرماندهی مرکزی نيروهای امريکايی در افغانستان تماس گرفته شد تا در اين باره نظر خود را ابراز دارد ، اما او تنها به ارسال يک پيام ازطريق پست الکترونيک اکتفا کرد حاکی از اينکه تحقيقاتی در اين باره جريان دارد. باوجوداين همه زوروظلم موفقيت چنداني درجبهات جنگ به ملاحظه نميرسد ، طوريکه جنرال  کارل آیکنبری ، فرمانده نیروهای مشترک خارجي درافغانستان می گوید، نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در کمک به مردم افغانستان برای بازپسگیری کشورشان از طالبان و القاعده پیشرفت قابل توجهی داشته اما چالش های امنیتی بزرگی همچنان باقی است  . جنرال آیکنبری در نشست مطبوعاتی ده  مه در پنتاگون به خبرنگاران گفت، " ما به سوی پیروزی می رویم اما جنگ را هنوز نبرده ایم ." او گفت شرایط کلی امنیتی این کشور پیچیده است و در همه مناطق یکنواخت نیست. در حالی که بخش عمده ای از این کشور نسبتا باثبات است، بسیاری از نواحی جنوب غربی آن همچنان شاهد افزایش حملات مبارزان خارجی و بقایای رژیم طالبان و همچنین اختلافات بین قبیله ای و فعالیت های تبهکارانه مرتبط با قاچاق مواد مخدر است . جنرال آیکنبری چهار تحول اصلی که موفقیت آنها تاثیر مهمی در شکل دادن به آینده افغانستان خواهد داشت را برشمرد .  فعاليت نظامي طالبان در ماه ‌هاي اخير بطور قابل ملاحظه‌اي افزايش يافته و موج درگيريهاي جديدي را درجنوب وشرق افغانستان به راه‌انداخته‌اند.  طالبان و حامي اصلي آنها يعني شبكه القاعده پس از حمله نيروهاي خارجي در سال  ۲۰۰۱به دليل پراكندگي و شدت حملات تفنگداران آمريكايي و سردرگمي، مبارزه خود را به صورت پراكنده و بدون برنامه انجام مي‌دادند. در اين دوره اغلب حملات آنان با تلفات سنگين و عدم موفقيت همراه بود.  همچنين درسالهاي ابتدايي به دليل شدت حملات نيروهاي آمريكايي و انگليسي، طالبان حالت تدافعي و گريز از حملات را برگزيده بودند.  مرحله دوم درگيري طالبان با نيروهاي خارجي از اواسط سال ۲۰۰۲ميلادي و پس از ساماندهي اين گروه در نواحي جنوب و شرق افغانستان و نواحي هم مرز مناطق قبايلي پاكستان آغاز شد.  در اين دوره به دليل ايجاد محدود يتهايي از سوي برخي كشورهاي همسايه افغانستان براي فعاليت طالبان ، درگيري با نيروهاي خارجي تا حدودي كاهش يافت. در اين دوره برنامه خلع سلاح مجاهدين و ساير افراد مسلح توسط دولت تازه تاسيس "حامد كرزي" به اجرا گذاشته شد و بسياري از تفنگداران سلاح خود را تحويل دادند. تلفات غيرنظاميان در حملات هوايی و زمينی نيروهای آمريکايی در ولايت قندهار بار ديگر نگرانی هايی را در حلقات داخل و خارج از افغانستان در مورد مصئونيت "افراد بيگناه" در جنگ عليه تروريسم در اين کشور افزايش داده است.  مقامات  تاييد کرده اند که در حمله ۲۱ مه، در ولسوالی پنجوايی ولايت قندهار شانزده غيرنظامی کشته و پانزده نفر ديگر زخمی شده اند در حالی که شاهدان عينی، اين تلفات را بيش از صد نفر می خوانند.  يک شهروند ولايت قندهار که در محل درگيری حضور داشته می گويد: " اين حمله تلفات زياد را به مردم محل و خانواده ها وارد کرد. صد و سی صد و چهل نفر در آن کشته شدند و خانواده ها تباه شدند و از بين رفتند." به گفته شاهدان عينی، در اين حمله تعدادی از زنان و کودکان نيز کشته و زخمی شده اند.  حملات هوايی و زمينی نيروهای آمريکايی به قندهار ده ها خانه را ويران کرد و خط زند گی ده ها نفر را تغيير داد.  تازه ترين گزارشها از ولسوالی پنجوايی حاکيست که حدود سه هزار نفر به دليل نا امنی ها از اين ولسوالی کوچ کرده اند. حالا سوال اينجاست که در ميان اين همه اتهام، مقصر اصلی کيست؟ طالبان، نيروهای دولتی و آمريکايی و يا هردو؟  اين سواليست که ظرف چهار سال گذشته بارها تکرار شده ولی جواب مقعولی به آن داده نشده است.  يک قندهاري ميگويد : " ما نه به طالبان پناه داده ايم و نه علاقمند چنين کاری هستيم. تنها تقاضای که ما داريم اين است که بايد با ما برخورد درست شود که اين برخورد را نه طالبان دارند و نه آمريکاييان."  او افزود: "همه (طالبان دولت و آمريکاييان) بر ما يکسان ظلم می کنند." سازمان بين المللی مهاجرت (IOM) می گويد هزاران تن از روستاييان ، با افزايش درگيريها ميان نيروهای و ائتلاف با جنگجويان طالبان، درحال ترک خانه هايشان در ولايت جنوبی قندهار هستند. اين سازمان برآورد می کند که حدود سه هزار روستايی از ولسوالی پنجوايی قندهار آواره شد و به شهر قندهار مرکز ولايت پناه برده اند. به گفته اين سازمان، بيشتر آوارگان، پس از ترک خانه هايشان، تهيدست و وحشت زده به نظر می رسند. درگيری در ولسوالی پنجوايی قندهار که در سی کيلومتری مرکز ولايت قرار دارد، ادامه داشته است. دهها نفر از شورشيان و حدود شانزده غيرنظامی، در اثر حمله هوايی نظاميان تحت فرمان آمريکا به محل هايی که مخفيگاههای طالبان در ولسوالی پنجوايی قندهار خوانده شده، کشته شدند. ساکنان چندين روستای ولسوالی پنجوايی پس از اين درگيريها، مناطق شان را به اميد د ست يافتن به آرامش در خانه های اقوام و دوستانشان در شهر قندهار ترک کرده اند. برخی از اين بيجاشد گان با پای برهنه و با وضعيتی رقت بار، توسط لاری يا تراکتور خانه های خود را رها کرده اند. سازمان بين المللی مهاجرت می گويد اين افراد بسيار وحشت زده هستند و می گويند اگر از طالبان حمايت نکنند مورد ارعاب آنها قرار می گيرند و اگر حمايت کنند، مناطقشان بمباران می شود و توسط نيروهای طرف مقابل کشته می شوند.

اما حامد کرزی، با انتشار يک اعلاميه در مورد اين حادثه ابراز تاسف کرده  )کرزي باهرجنايت فقط افسوس ميخورد وبس ، اين را ميگويند رياست دولت وزمامداري وحکمراني) و در آن از افغانها خواسته شده از "صبر و شکيبايی" کار گيرند. متاسفانه تمام اجراات کرزي درحوادث هاي ناگوارکشورفقط وفقط توظيف کميسيون است که نتيجه آن تااکنون قطعآ به اطلاع مردم رسانده نشده است .

ناتو اعلام كرد حدود 70 تن در حملات عليه شبه نظاميان طالبان كشته شده‌اند اما هنوز درخصوص اينكه چه تعداد از اين افراد غيرنظامي بوده‌اند، اطميناني حاصل نشده است . نيروي همكاري امنيت بين‌المللي ‌(ايساف) در بيانيه‌اي پذيرفت، تعدادي غير نظامي به همراه تعداد از شبه نظاميان در حمله‌ي هوايي 24 اكتبر به قندهار كشته شده‌اند . در اين بيانيه آمده است: ايساف معتقد است حدود 70 تن كشته شده‌اند. ما از اين امر راضي هستيم كه گروهي از شبه نظاميان را شناسايي و مورد هدف قرار داديم به علاوه هنوز مشخص نيست چه تعداد غير نظامي در نتيجه‌ي درگيري شبه نظاميان كشته شده‌اند . ساكنان پنجايي اعلام كردند حدود 60 تا 85 غير نظامي در اين حمله كشته شدند . برخي از آن‌ها اعلام كردند هيچ كدام از كشته‌ها از اعضاي طالبان نبودند.

حامدکرزي گويد که مبارزه عليه تروريزم، بايد با در نظر داشت حفظ جان مردم ملکي صورت بگيرد کرزي با اعلام اينکه در تماس باقربانيان اين حادثه اطلاعات دست اولي ازجريان حادثه دارد و ابراز تاسف شديد دولت ازآن, افزود : طالبان از گذشته، از خانه هاي مردم و اماکن مقدس به منظور عمليات نظامي استفاده مي کرده اند، ما در تلاش هستيم تا ببينيم آيا در اين حادثه هم طالبان از خانه هاي مردم به ضد نيروهاي ناتو استفاده کرده اند يانه! در پنج سال گذشته، و آن زماني که من در ارزگان بودم، طالبان نه از قرارگاه هاي خود، بلکه از مساجد و خانه هاي مردم به حيث سنگر استفاده مي کردند . کرزي ضمن اعلام نارضايتي خويش از نحوه هماهنگي کنوني براي مبارزه با تروريزم که سبب تلفات غير نظاميان شده است, ايجاد هماهنگي نظامي را در جلوگيري از وقوع همچو حوادث، موثر خوانده گفت: براي هماهنگي بيشتر بايد اردوي ملي تقويت گردد، فعلا طياره ها، پيلوت ها و فرمان جنگ به دست نيروهاي بين المللي است، ما از سه سال به اين سو در تلاش هستيم که نيروهاي افغانستان تقويت گردد. حامدکرزي در اين رابطه تصريح نمود که براي جلوگيري از بروز تلفات ملکي ما با جامعه جهاني در گفتگو هستيم و در جلسه گروه پاليسي و عمل که به اشتراک مقامات عالي رتبه حکومت و نمايندگان بلند پايه جامعه جهاني و نيروهاي ناتو -آيساف برگزار مي گردد، اين معضله مطرح و مورد غور همه جانبه قرار خواهد گرفت . کرزي بار ديگر برضرورت مبارزه اصولي با تروريزم که منابع اصلي آن در خارج از کشور مي باشد تاکيد نمود واظهار داشت: جامعه جهاني بايد به ريشه هاي تروريزم توجه کند.  کرزي گفت: مردم در درد و رنج هستند، هر روز مردم ما يا از اثر حملات تروريستي، در بم گذاري، انفجار يا در مبارزه عليه تروريزم قرباني ميشوند. در هر صورت مردم هستند که کشته ميشوند. ازسوي ديگر مردم خواهان بازسازي و امن و صلح هستند. پس معلوم است که تروريستان از بيرون مي آيند. ما دراين رابطه هم با حکومت پاکستان در ارتباط هستيم و هم تصميم گرفته ايم با احزاب و شخصيت هاي پاکستان صحبت نمائيم تا آمادگي هاي لازم را براي تدوير جرگه هاي مشترک افغانستان و پاکستان بگيرم و از طريق آن مسايل را علني ساخته و جنگ مخفي را که با افغانستان به راه افتاده است آشکار سازيم، مردم بايد بدانند که اين قتل و قتال که در افغانستان به راه افتاده از طرف کي و به نفع کيست .

حامد كرزي، يك بار ديگر از نيروهاي خارجي خواست بيشتر مراقب باشند و از آن‌ها خواست با نيروهاي محلي همكاري كنند . كرزي با جيمز جونز، فرمانده‌ي نظامي ناتو در كاخ رياست جمهوري ديدار كرد . دراین ملاقات طرفین در مورد مبارزه علیه  تروریزم  و مواد مخدر  - همآهنگی بیشتر در اجرای  عملیات نظامی  - معیشت بدیل  برای دهقانان  - اصلاحات در سیستم قضایی  و تقویت  نیروهای  تنفیذ قانون  بحث و گفتگو  نمودند . جنرال جیمز جونز  ضمن اطمینان  از تداوم  حمایت ناتو از روند بازسازی و استقرار  صلح در افغانستان  - اظهار  داشت که ناتو همزمان  با فعالیت  های نظامی  به باز سازی  و تقویت نهاد های  ملی نیز  توجه جدی  خواهد کرد .عملیات قوای ناتو در ولسوالی های ژیری و پنجوایی قندهار تلفات غیر نظامیان را در پی داشته است.  این عملیات که در روزهای عید سعید فطر آغاز شده و هدف از آن از بین بردن مراکز تجمع طالبان و جلوگیری از عملیات های احتمالی این گروه عنوان شده است، حداقل هفتادتن اهالی ملکی را به خاک و خون کشانده و خساراتی را برای مردم این ولسوالی ها به بار آورده است.  برای چندمین بار است که قوای ناتو از پاکسازی ولسوالی پنجوایی از وجود طالبان سخن می گویند اما باز هم در این ولسوالی درگیری های آغاز می شود که سبب مرگ غیر نظامیان می گردد. حامد کرزی با ابراز تأسف از کشتار اهالی ملکی گفته است که برای بازمانده گان قربانیان این عملیات، کمک های مادی می کند و علل و عوامل این کشتار را در جلسه پالیسی و عمل که قرار است این هفته با اشتراک وزارتخانه های مربوط و فرماندهان ناتو برگزار شود، بررسی خواهد کرد.  همچنین یک هیأت از افراد مطلع و مشران محلی برای بررسی ابعاد تلفات و خسارات وارده به مردم از سوی رییس جمهوری تعیین شده است. کشتن اهالی ملکی که بارها و بارها در عملیاتهای مختلف قوای ائتلاف بین المللی و ناتو در نقاطی از جنوب و شرق کشور اتفاق افتاده، پرسشهایی را در افکار عمومی به وجود آورده است. آنچه که مسلم است قوای ایتلاف و ناتو ظاهرا قصد صدمه زدن به غیر نظامیان را ندارند و در هر عملیات دقت و احتیاط لازم نیز صورت می گیرد اما طبیعی است که همیشه نمی توان از خطا جلوگیری کرد و بعضاً اهالی ملکی نیز از عملیاتهای گسترده آسیب می بینند ولی نکته ای که جلب توجه می کند، تکرار حوادث متضرر شدن غیر نظامیان و کشته شدن مکرر اهالی ملکی در عملیاتهای مختلف ناتو است.  برخی از تحلیل گیران معتقدند که تفکیک طالبان از غیر طالبان در مناطق شرقی و جنوبی کشور ناممکن است، یکی به خاطر نفوذ طالبان در میان بافت های اجتماعی این مناطق و دیگر، شباهت های ظاهری طالبان با اهالی ملکی از لحاظ شکل و قیاقه و لباس و امثال آنها که فرق گذاری میان نظامی و غیر نظامی را دشوار می سازد.  یکی از عوامل رخدادهای تأسف انگیز در مناطق جنوبی و شرقی کشور، فعالیت گسترده باندهای مافیای مواد مخدر و سازمانهای استخباراتی بعضی از کشورهای همسایه برای دادن معلومات نادرست و کشاندن قوای نظامی و امنیتی کشور به عملیات های غیر ضروری است. به گفته برخی شاهدان عینی در این مناطق گاهی نیروهای ایتلاف اشتباهاً یک محفل عروسی را که فیرهای شادیانه در آن صورت گرفته بمبارد کرده اند و یا بر مبنای معلومات نادرستی که در اختیار قوای ایتلاف قرار گرفته اقدام شده که پیامد فاجعه بار داشته است.  نکتۀ مهم این است که هر عملیاتی در جنوب و شرق کشور منجر به تلفات انسانی می شود و چاره ای از جلوگیری آن نیست، چرا که گروههای مسلح طالب اکثراً در پناه مردم و در میان اهالی ملکی سنگر می گیرند و مردم را عمداً به دم تیغ عملیات قوای ناتو برابر می سازند، چرا که طالبان می خواهند با افزایش نارضایتی های مردمی و ایجاد تنفر بیشتر در میان مردم و دولت، موقعیت و جایگاه بهتری برای خود بدست آورند که همین موضوع ایجاب می کند تا دولت و قوای ناتو با دقت و احتیاط بیشتری عمل کنند و زمینه های سوء استفاده را از طالبان سلب کنند.  طالبان پس از آن كه چندين غير نظامي بر اثر بمباران نيروهاي ناتو جان خود را از دست دادند، ناتو را به نسل كشي محكوم كرد و اعلام كرد حملات انتحاريش را شديدتر خواهد كرد. به گزارش رويترز فرمانده نظامي طالبان ملا دادالله  همچنين اين اتهام را كه طالبان ازمردم غيرنظامي به عنوان  سپر انساني استفاده مي‌كند رد كرد. ناتو طالبان را به استفاده ازغيرنظاميان محكوم كرده بود. طالبان در حالي ناتو را به نسل‌كشي محكوم كرد كه روز جمعه بر اثر انفجار يك بمب درولايت ارزگان 14 غيرنظامي كشته شدند. دادالله از طريق تيلفون موبايل در مكان نامعلومي به رويترز گفت :ما مي‌خواهيم به نيروهاي خارجي و بردگانشان اطلاع بدهيم كه شكست آنها در افغانستان اجتناب‌ناپذير است.  مجاهدان طالبان آماده هستند كه تا پاي مرگ بجنگند و در روزهاي آينده فعاليت‌ها و حملات انتحاري خود را به حدي افزايش خواهند داد كه نيروهاي كافر فرصت نكنند استراحت كنند. طالبان اجازه نخواهد داد قاتلان زنان  كودكان افغان در آرامش باقي بمانند و حمله به آنان را ادمه خواهد داد. حمله هاي هوايي سازمان پيمان ناتو كه باعث كشته شدن حداقل ۶۰ غيرنظامي شد، مشاجرات شديدي را در ايتاليا كه ۱۹۰۰ نيروي نظامي در اين كشور دارد ، بدنبال داشت. روزنامه اونيره  ارگان اسقف‌هاي ايتاليا در شماره جمعه به ‌نقل از  فائوستو برتينوتي رييس مجلس نمايندگان ايتاليا نوشت: نبايد از اين مساله بي‌توجه گذشت.  وي با اشاره به درخواست سازمان ملل مبني بر تحقيق سريع و عميق در اين باره گفت: اين ابتكار بايد مورد حمايت گسترده افكار عمومي قرار گيرد.  وي گفت: وقتي عمليات نظامي باعث كشته شدن غيرنظاميان در هر نقطه جهان مي شود ، ارزش زندگي بشر زير سوال برده مي‌شود.  آرتورو پاريزي  وزير دفاع ايتاليا نيز حملات اخير در افغانستان را تكان‌دهنده خواند و گفت: قبل از هرگونه ارزيابي بايد اطلاعات دقيق در اين باره را كسب كرد.  پائولو فررو  وزير همبستگي اجتماعي ايتاليا نيز گفت: فجايع اينگونه فقط باعث تقويت فضاي نفرت در آن قسمت از جهان مي‌شود.  وي افزود: اين رويداد وحشتناك نشان مي‌دهد كه شرايط افغانستان تبديل به يك جنگ ناگوار شده ‌است، بطوريكه بايد درباره حضور نظامي ايتاليا در اين كشور بازنگري شود.  ويتوريو آنيولتو نماينده چپ گرايان پارلمان اروپا نيز خواستار عقب نشيني ايتاليا از افغانستان شد.  به‌عقيده سورينو گالانته از حزب كمونيست‌هاي ايتاليا، مردم افغانستان ناتو را مسوول اين كشتارها مي‌داند ، بنابراين ايتاليايي‌ها را نيز مسوول مي‌دانند.  همچنان سرمنشی سازمان‌ پيمان‌ ناتو  کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌‌ را در بمباران‌ سه‌ شنبه‌ ‌ ناتو عليه‌ طالبان‌ فاجعه‌ خواند‌  . همچنان ديده بان حقوق بشر، نيروهای به رهبری ناتو در افغانستان را به خاطر ناتوانی در جلوگيری از آسيب ديدن غيرنظاميان مورد انتقاد قرار داده است. اين گروه مدافع حقوق بشر که مقر آن در آمريکا است، همچنين از ناتو خواسته است که به خانواده های قربانيان عمليات نظامی در افغانستان غرامت بپردازد. اين اظهارات پس از آن صورت می گيرد که مقامات اعلام کردند که در درگيری های در ولايت قندهار، دهها غيرنظامی کشته شدند. يک سخنگوی گروه ديده بان حقوق بشر گفت که تاکتيکهای نظامی ناتو "به طور فزاينده ای مخاطره آميز می شود و زندگی مردم محل را با خطر روبرو می کند".  ياپ‌ دو هوپ‌ شفر در پايان‌ ديدار خود با جرج‌ بوش‌ رييس‌ جمهور امريکا در يک‌ کنفرانس‌ خبري‌ گفت‌ کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌ در اقدامات‌ ناتو يک‌ فاجعه‌ است‌ ولي‌ بايد با ديد باز به‌ اين‌ مسئله‌ نگريست.  وي مدعي شد:‌ اگرچه‌ کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌ فاجعه‌ است‌ ولي‌ ما براي‌ برقراري‌ دموکراسي‌ در افغانستان هستيم‌ و طالبان‌ مي‌خواهند دموکراسي‌ و ارزش‌ هاي‌ ما را نابود کنند. طبق يک خبرديگردفتر يوناما، روز جمعه با انتشار بيانيه‌اي، از كشتار افراد غيرنظامي در درگيريهاي جنوب کشور ابراز نگراني كرد. در اين بيانيه تاكيد شده است كه سازمان ملل همواره اعلام كرده است كه حفظ جان افراد غيرنظامي بايد اولويت اول طرفهاي درگير در سراسر جهان باشد. سازمان ملل خواستار تحقيق درباره كشتار غيرنظاميان در بمباران هوايي نيروهاي سازمان پيمانناتو در ولايت قندهار شده و تاكيد كرده است كه بايد حقايق در اختيار مردم اين كشور قرار گيرد.  ضربات قوای اءتلا ف بین المللی بر طالبان درمناطق جنوبی كشور، زمانی صورت میگیرد كه برخی گزارشها حاكی از اصابت چندین بمب برمنازل مسكونی و مكاتب دراین مناطق وكشته وزخمی شدن تعدادی ازاهالی ملكی است.  خبرگزاری‌ها به نقل ازشاهدان عینی گزارش داده اند كه نیروهای هوایی قوای ایتلاف حداقل سه بمب در منطقه نوزاد ولایت هلمند پرتاب كردند كه بر اثر آن تعدادی دكان ویك مكتب تخریب گردید، اما نیروهای بریتانیایی مستقردر این منطقه ادعا کرده اند كه منطقه بمباردمان شده، محل تجمع و انداخت سلاحهای سنگین طالبان بوده و آنها ناگزیرازبمباردمان آن بوده اند، به گفته این سربازان، طالبان ازاین منطقه دست به آرایش نظامی زده و قصد تصرف ساختمانها ومراكزاداری ولسوالی نوزاد را داشتند ولازم بود كه این آرایش نظامی برهم بخورد وپلان هراس افگنان برای تصرف مركز ولسوالی خنثی شود.  این چندمین بار است كه نسبت به هدف گیری غیر دقیق طیارات نظامی ایتلاف انتقاداتی صورت میگیرد و باعث بروزواكنش‌های تند مردمی درمناطق آسیب دیده می شود. چندی قبل حامد كرزی، رییس جمهوری با فراخوان قومندان قوای ایتلاف بین‌المللی، از وی خواست كه هر نوع حملات نظامی سنگین و یا بمباردمان مناطقی كه گمان می رود محل تجمع و پایگاههای عملیاتی طالبان باشد، باید با مشوره وهماهنگی با قوای اردوی ملی ونیروهای امنیتی افغانستان صورت بگیرد. اخیراً شورای امنیت ملی كشور، طی نشستی كه مسؤولان بلند پایه نظامی قوای ایتلاف نیز در آن اشتراك داشتند، بر ضرورت مشوره قوای ایتلاف با وزارت دفاع ملی، قبل از هر گونه عملیات هوایی تأكید كردند وهم مسؤولان نظامی ایتلاف وهم مقامات وزارت دفاع ملی موافقه نمودند كه قبل ازوارد كردن ضربات هوایی برمراكز تجمع طالبان، معلومات مشترك خود از ساحه را ارزیابی كرده و دقیق‌ بسازند.  اما علیرغم پایبندی قوای ایتلاف به این تعهد و كوشش ایشان برای صدمه وارد نكردن برغیر نظامیان، چنین اتفاقاتی گاهی به ناگزیررخ میدهد، مشكل عمده‌ای كه در این زمینه وجود دارد، نفوذ و رخنه مخالفان دولت در میان بافت‌های مردمی و استفاده ازپناهگاه غیر نظامیان و یا كمین گرفتن درمكاتب است كه اگر اقدام جدی صورت نگیرد، ممكن است خطرساز شود.  در برخی مناطق جنوبی كشور، زمینه‌های نارضایتی مردمی از دولت وجود دارد.  این نارضایتی‌ها، یا ناشی ازعدم توازن درتوزیع مقامات اداری میان تیره‌های گوناگون قومی، یا ناشی از قوی بودن تبلیغات طالبان درمقایسه با دولت و یا به خاطر مشكلات عدیده اقتصادی ومعیشتی است كه باعث فقرومحرومیت و سرخورده‌گی وسیع اقشارمختلف مردم از دولت شده است.  در صورتی كه به این گونه مسایل توجه جدی نشود و زمینه‌ها وریشه‌های نفوذ وحضورمخالفان درمیان مردم از بین نرود، هر روز ممكن است كه حوادث تلخی مانند آنچه كه در ولسوالی نوزاد اتفاق افتاد، رخ دهد و هموطنان بیگناهی، قربانی حملاتی شوند كه با هدف نابود كردن پایگاههای مخالفان صورت میگیرد. رفتار خشونت آميز نيروهاي آمريکايي با مردم ، با واکنش شديد مردم وبرخي نمايندگان مجلس شوراي ملي مواجه شده است. نمايندگان مجلس معتقدند رفتار نادرست نيروهاي آمريکايي باعث تشديد خشونت و گسترش ناامني در افغانستان شده است . اين در حالي است که برخي منابع خبري از تحرکات جديد نيروهاي طالبان در چهار ولايت هلمند ، ارزگان ، قندهار و زابل در جنوب افغانستان خبر مي دهند. به گفته ي اين منابع طالبان کنترول بعضي مناطق را به دست دارند. با گذشت بيش ا ز چهار سال از حضور نيروهاي آمريکا در افغانستان ، طالبان همچنان فعال است .آمريکاييان که با شعار مبارزه با تروريسم وارد، افغانستان شدند ، در مقابله با نيروهاي طالبان ناکام مانده اند . گسترش ناامني ها و تشديد فعاليت طالبان نشان مي دهد خارجي ها وبخصوص آمريکا تمايلي براي برقراري ثبات و امنيت در افغانستان ندارند . حضور پر رنگ نيروهاي طالبان در مناطق جنوبي ، باعث نگراني گسترده مردم اين کشور شده است . اکنون ا ين سوا ل پيش مي آيد که چرا نيروهاي ائتلاف در مقابله با طالبان ، موفق نبوده اند ؟ ‌واقعيت اين ا ست که آمريکاييان وجود نيروهاي طالبان را براي پيشبرد اهداف خود در افغانستان ، ضروري مي بينند .

به نوشته روزنامه ایندیپندنت، از زمان حملات 11 سپتامبر 2001 تاکنون، بیش از 180 هزار نفر کشته و 5/4 میلیون نفر آواره شده اند و آمار و ارقام گواه مشروعیت تلخ مبارزه با تروریسم به رهبری آمریکاست.
روزنامه ایندیپندنت پس از گذشت 5 سال از حادثه 11 سپتامبر و شعار مبارزه با تروریسم آمریکا در گزارشی آمار و ارقامی در زمینه های مختلف را پس از این حملات ارائه داده است :
2
هزار و 973 تن در حملات 11 سپتامبر سال 2001 کشته شدند.
72
هزار غیرنظامی در سراسر جهان از 11 سپتامبر تاکنون در نتیجه جنگ علیه تروریسم کشته شدند.
چندين سال از زمانی که آمریکا هیچ نقش رهبری معتبری برای پیدا کردن مکان " اسامه بن لادن" ایفا نکرده ، می گذرد . بيش ازسه هزارهزار نظامی زن و مرد آمریکایی از 11 سپتامبر تاکنون در عراق و افغانستان کشته شده اند.
1
هزار و 248 کتاب در زمینه حادثه 1 سپتامبر منتشر شده است.
 
بيش از 40میلیارد دالر خسارت صنعت هوایی از زمان سپتامبر 2001 است.
  2009
تاریخی است که یادبود رسمی در سایت مرکز تجارت جهانی افتتاح خواهد شد صفر ساعت برای آموزش اطلاعاتی به عوامل جدید اف بی آی پیش از 11 سپتامبر
 91
درصد از موارد تروریستی از سوی اف بی آی و د یگر سازمانهای آمریکا کشف شد که وزارت عدليه آمریکا از پیگرد قانونی آن در هشت ماه اول سال 2006 خودداری کرد.
117
نظامی انگلیسی در عراق از زمان حمله به آن کشته شدند.
بيش از 40پرسونل انگلیسی از زمان حمله به افغانستان کشته شدند.
7
درصد از مردم انگلیس فکر می کنند که جنگ علیه تروریسم به رهبری آمریکا پیروز شده است( بر اساس نظرسنجی یوگو(
1
نفر در ارتباط با حمله 11 سپتامبر به جنایت متهم شد.
 455
نفر در زندان گوانتانامو بازداشت شدند.
77
درصد از مردم انگلیس می گویند که سیاست خاورمیانه ای تونی بلر نخست وزیر این کشور، انگلیس را هدف تروریستی قرار داده است.
 8 
میلیارد دالر رقمی است که آمریکا طی سال جاری برای به دام انداختن بن لادن و دیگر تروریستها صرف خواهد کرد . ایندیپندنت در پایان آورده است : هزینه مالی جنگ علیه تروریسم آمریکا برای پرداخت همه بدهی های کشورهای فقیر جهان کافی است . افغانستان 31 ميليون نفر جمعيت و 647 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد. در اين كشور 26 هزار نظامي بيگانه مستقر هستند و وعده‌هاي كمك مالي به اين كشور براي سال‌هاي 2004 – 2009 مجموعاً 9/8 ميليارد دالر برآورد شده است. جمعيت عراق 27 ميليون نفر و وسعت اين كشور 437 هزار كيلومتر مربع است. 140 هزار نيروي بيگانه در اين كشور حضور دارند و كمك‌هاي وعده داده شده براي عراق از سال 2004 – 2007 برابر با 33 ميليارد دالر مي‌باشد.

آمار نشانگر آن است در جنگ افغانستان از نوامبر ۲۰۰۱ تا الان صدها سرباز آمريكايى كشته و صدهاي ديگر زخمى شده اند. در اين ميان هزاران سرباز افغان كشته و هزاران ديگر زخمى داده اند. ده ها برابرارقام فوق غيرنظاميان در اين جنگ جان داده اند. جنگ افغانستان براى ماليات دهندگان آمريكايى ماهانه ۴۱ ميليارد دالر خرج برداشته است در حاليكه اين رقم در عراق به ماهى ۱۶۲ميليارد دالر رسيده است. جنگ عراق از مارچ ۲۰۰۳ آغاز شده و هنوز ادامه دارد. سربازان آمريكايى و نيروهاى ائتلاف تاكنون هزاران كشته وهزاران زخمى داده اند. ارتش عراق هزاران نفر كشته و ده ها هزارهزار زخمى شده اند. در مورد كشته شدگان غير نظامى عراق البته رقم دقيقى وجود ندارد. وي سپس از شنوندگان مى پرسد «آيا ارزش اش را داشت؟» براى آنكه ببينيم جنگ در اين دو كشور ارزش اش را داشت يا نه بايد سه ملاك را در نظر بگيريم. دولت هابايد به دولت هاى ديگر احترام بگذارد. دولت بايد نزد مردم خود و جامعه جهانى از مشروعيت برخوردار باشد.  اين دولت بايد از هر گونه تلاشى براى بهبود حقوق بشر دريغ نورزد. اگر اين سه ملاك برآورده شود اين جنگ ارزش اش را داشت. وي در ادامه مى گويد: آمريكا در عراق وضعيت بغرنجى دارد. در عراق براى هر عراقى هشت سرباز لازم است كه در جاهاى ديگر چنين نسبتى سابقه ندارد. آمريكا نمى تواند شمار سربازانش را افزايش دهد زيرا در آن صورت موجب خشم آمريكايى ها مى شود و از آن به نوعى شكست تعبير مى شود. وي آنگاه خاطرنشان مى كند كه تحقيقات نشان مى دهد كه روند بازسازى بين هفت تا هشت و نيم سال طول مى كشد. كار در عراق و افغانستان دشوار است. اين به اين معنى است كه سربازان خارجى تا ۱۰ سال بايد در آن كشور بمانند. به عبارت ديگر سربازان آمريكايى بايد تا سال ۲۰۱۱ در افغانستان و تا سال ۲۰۱۳ در عراق بمانند؛ به اين نكته واقف باشيد كه آمريكا پس از شكست آلمان و جاپان هنوز در اين دو كشور پايگاه هاى نظامى دارد. بازسازى بايد صورت بگيرد اگر تا كنون صورت نگرفته بايد انجام پذيرد. پرسش اين است كه آيا راى دهندگان آمريكايى تا آن موقع صبر و اراده و دست و دلبازى خواهند داشت تا چنين چيزى را به سرانجام برسانند؟ .مقامات تاييد کرده اند که طالبان، دو ولسوالی را در ولايتهای هلمند و زابل تصرف کرده اند. سخنگوی طالبان گفت که ولسوالی های گرمسير در ولايت هلمند و ارغنداب در ولايت زابل را شامگاه 6 سپتامبر، به تصرف در آورده اند.  مسئولان پوليس در اين دو ولايت اين ادعاها را تاييد کرده اند. ولسوالی های گرمسير و ناوه در ولايت هلمند، حدود دو ماه پيش نيز به تصرف طالبان درآمده بود که پس از اجرای عمليات نظامی از سوی نيروهای افغاني و ناتو، دوباره تحت کنترول دولت قرار گرفت.  مقامات در آن زمان اعلام کردند که گروهی از افراد مسلح پس از اشغال اين دو ولسوالی، پرچم افغانستان را به آتش کشيده و به جای آن بيرق جمعيت علمای پاکستان را برافراشته اند.  حملات اين چنينی طالبان در جنوب افغانستان در حالی صورت می گيرد که هم اکنون هزاران سرباز داخلي وخارجی در اين مناطق به منظور مبارزه با شورشيان مسلح مخالف دولت حضور دارند. همچنان فرمانده ناتو از کشورهای عضو اين سازمان خواسته است تا نيروی بيشتری به افغانستان اعزام کنند. جنرال جميز جونز، فرمانده نيروهای پيمان آتلانتيک شمالی (ناتو)، از کشورهای عضو خواست برای تقويت عمليات تامين امنيت در جنوب افغانستان، نيروی بيشتری به اين کشور اعزام کنند. او اذعان کرد که ناتو، انتظار نداشته است که خشونتها در افغانستان، تا اين اندازه گسترش يابد. فرمانده‌ي  ناتو اعتراف كرد كه اين ائتلاف از ميزان درگيري‌ها در جنوب افغانستان شوكه شده و از متحدان مي‌خواهد به تجهيز و تقويت اين نيروها در افغانستان بپردازند .همچنان پيمان آتلانتيک شمالی و دولت افغانستان، يک توافقنامه "دراز مدت همکاری" امضا کردند.  ياب دهوپ شفر دبيرکل ناتو روز 6 دسامبر در کابل به حامد کرزی رييس جمهور و اعضای پارلمان قول داد که سربازان ناتو، تا هر زمان که افغانستان بخواهد، در اين کشور حضور خواهند داشت. او بر حضور دراز مدت ناتو در افغانستان تاکيد کرد و اطمينان داد که پيمان آتلانتيک شمالی به همکاری خود با افغانستان تا رسيدن اين کشور به ثبات کامل ادامه خواهد داد. از آغاز ماموريت ماموريت جديد ناتو در جنوب افغانستان، تاکنون شمار زيادی از سربازان عضو ناتو که بيشتر آنها بريتانيايی بودند، در اين مناطق کشته شده اند.  بيشتر اين سربازان در درگيری مستقيم با طالبان کشته شده اند که در اين اواخر، به گونه قابل ملاحظه ای فعاليتهای خود را گسترش داده اند. نزديک به پنج سال پس از سقوط طالبان، نگرانی از افزايش قدرت اين گروه در نقاط مختلف افغانستان، گسترش يافته است. همچنان رييس موسسه غيردولتي سنلس اعلام كرد، به‌علت سياست‌هاي اشتباه انگليس و امريكا در افغانستان اكنون نيمي از كشور توسط نيروهاي طالبان اداره مي‌شود. وي گفت: اكنون نيروهاي طالبان در ولايت‌هاي قندهار ، هلمند و ننگرهار از قدرت لازم برخوردارند و هر روز نيز قلمرو اين نيروها گسترش بيشتري مي‌يابد. سياست مبارزه با مواد مخدر آمريكا و انگليس در افغانستان موجب شده است تامردم‌اين كشور با فقر شديد اقتصادي روبه‌رو شوند و طرح‌هاي بازسازي نيز دركشور به صورت درست تطبيق نشود.  وي افزود: سياست‌هاي غلط امريكا در افغانستان همچنين باعث شده است كه كشور هم‌اكنون به لانه‌اي مخوف براي تروريست‌ها تبديل شود. وي بيان داشت: امريكا از سال ۲۰۰۱ ميلادي تاكنون  ۵ /۸۲  مليارد دالر براي نگهداري سربازان و امور نظامي در افغانستان هزينه كرده كه هفت ميليون دالر آن براي اجراي طرح‌هاي بازسازي به مصرف رسيده است. افغانستان در سال جاري از ۱۶۵ هزار هكتار سطح زيركشت خشخاش، شش هزار و ۲۰۰ تن ترياك توليد كرد كه اين رقم بيشترين مواد مخدر توليدي در تاريخ كشور مي‌باشد. پيشينه توليد كشت مواد مخدر در افغانستان به دهه ۸۰ ميلادي مي‌رسد كه پس از آن كشت اين ماده افيوني در ساير ولايات افزايش پيدا كرد.

نشريه هرالد تريبيون دريک گزارش تحليلي مينويسد:  پس از گذشت پنج سال از جنگ افغانستان و موجوديت نظامي آمريكا دستاوردهاي اين كشور چيست و فلسفه‌ي باقي ماندن نيروهاي امريكايي در اين كشور چه مي‌باشد؟ متاسفانه بايد بگوييم كه آمريكا در جنگ افغانستان نيز شكست خورد و با رهبري اين جنگ دستاوردي براي مردم جز بحران‌هاي سياسي، اقتصادي و گسترش تجارت سلاح و مواد مخدر نداشت و وضعيت اين كشور بهتر از گذشته نيست . موجي از هرج و مرج و بحران‌هاي فساد مالي و سياسي افغانستان را در بر گرفته است و عامل اصلي اين بحران‌ها عملكرد ضعيف دولت اين كشور است. بسياري از رهبران و مقامات مسوول و بلندپايه‌ي اين دولت كه به عنوان دست نشانده‌ي دولت آمريكا از پايان جنگ افغانستان تا به امروز معروفند، تاجران بزرگ مواد مخدر و رهبران گروه‌هاي جنگ طلب در افغانستان هستند كه از حمايت‌هاي سياسي و نظامي دولت آمريكا برخوردار مي‌باشند.

 نيروهاي آمريكايي به رغم همكاري و حضور نيروهاي ناتو تا به امروز نتوانسته‌اند در زمينه‌ي تضعيف قدرت طالبان پيروزي را كسب كنند. اين گروه يعني طالبان تا به امروز زمام امور خود را در دست دارد و در حال حاضر درگيري‌هاي گسترده‌اي به صورت روزانه ميان نيروهاي آمريكايي و ناتو و طالبان داير است كه به دنبال اين جنگ‌ها ده‌ها تن از سربازان آمريكايي و نيز نيروهاي ناتو قرباني مي‌شوند. به دليل فساد مالي و سياسي موجود در حكومت، دولت كرزي تاكنون نتوانسته است هيچ يك از برنامه‌هاي بازسازي خود در افغانستان را محقق سازد. دليل گسترش دامنه‌ي اين فسادها در حكومت تنها سياست كاخ سفيد در چشم‌پوشي از پديده‌ي فساد و كسب ثروت‌هاي غير مشروع توسط مسوولان وجنگ سالاران افغاني است. متاسفانه بسياري از جنرال‌هاي آمريكايي در اين روند يعني كسب ثروت‌هاي نامشروع، مسوولان افغاني را همراهي و حمايت كردند .

در ادامه آمده است: متاسفانه جنرال‌هاي آمريكايي هم چنان سياست‌هاي غلط خود در عراق را در افغانستان تكرار مي‌كنند. به رغم افشاي روابط بسياري از فرماندهان و مقامات مسوول آمريكايي با رهبران جنگ طلب عراق جهت كسب ثروت‌هاي نامشروع از اين كشور، اين اقدامات تا به امروز در عراق و افغانستان ادامه يافته است. حتي اگر بخواهيم كرزي را از اين معادلات مستثني كنيم، متاسفانه بايد بگوييم كه بسياري از مسوولان دولت  با رهبران جنگ طلب و تاجران مواد مخدر اين كشور رابطه و همكاري نزديك دارند و از حمايت بسياري از جنرال‌هاي آمريكايي برخوردارند. متاسفانه پديده‌ي فساد تا اقشار پايين‌تر حكومت نيز رسيده است و امروز اين پديده حتي نيروهاي پوليس اين كشور را نيز در بر مي‌گيرد. به طوري كه فرمانده‌ي نيروهاي پوليس كابل كه از سوي كرزي در اين پست تعيين شده است، گفته مي‌شود كه يكي از رهبران گروه‌هاي مافياي مواد مخدر در افغانستان است. همه‌ي اين امور دستاورد آمريكا از جنگ افغانستان را نشان مي‌دهند.

 اين امور نشان مي‌دهد كه ايالت متحده‌ي آمريكا پس از گذشت پنج سال تاكنون نتوانسته است هيچ يك از اهداف علني خود در اين جنگ را محقق سازد. بنابراين بقاي نيروهاي آمريكايي در اين كشور با توجه به واقعيت‌هاي موجود تنها منجر به گسترش دامنه‌ي شكست آمريكا در افغانستان خواهد شد . هرالدتريبيون افزوده است: جنگ افغانستان در واقع روشن شدن جرقه‌ي جنگ جهاني آمريكا با تروريسم بود كه پس از حادثه‌ي 11 سپتامبر شعله‌ي آن روشن شد. در آن زمان هدف علني آمريكا از اين جنگ منهدم ساختن شبكه‌ي القاعده به رهبري اسامه بن لادن بود. بلافاصله گروه طالبان در افغانستان به اتهام پناه دادن به اعضاي شبكه‌ي القاعده از سوي آمريكا مورد حمله قرار گرفت اما نتيجه‌ي اين جنگ چه شد؟ نتيجه‌ي اين جنگ امروز خود را با ادامه‌ي فعاليت طالبان در افغانستان نشان داده است. طالبان تا به امروز حتي قدرت‌مند تر از گذشته در اين كشور فعاليت مي كند و برغم آنكه نيروهاي آمريكايي دايره‌ي رويارويي با گروه طالبان و اعضاي القاعده را تا مرزهاي افغاستان با پاكستان گسترش داده‌اند اما رهبران اصلي القاعده تا به امروز همچنان زنده‌اند و رهبري اين شبكه را برعهده دارند . واقعيت‌هاي موجود در افغانستان نشان مي‌دهد كه آمريكا بايد با اتخاذ يك تصميم عاقلانه و قاطعانه پيش از دست دادن فرصت، نيروهاي خود را از افغانستان خارج سازد. متاسفانه جنرال‌هاي وزارت دفاع آمريكا با اين ديد به واقعيت‌هاي موجود در افغانستان نگاه نمي‌كنند و براي آن‌ها اين امر مهم نيست كه اين جنگ با شكست پايان يافته است و در صورت عدم عقب نشيني، اين شكست رسما در تاريخ به ثبت خواهد رسيد، آنچه كه براي اين افراد مهم است، شركت‌هاي توليد سلاح آمريكا است كه اين شركتها بتوانند از وضعيت موجود با منعقد ساختن قراردادهاي فروش سلاح با گروه‌هاي جنگ طلب، دولتي و غير دولتي به صاحبان خود سود رساني كنند .

همچنان نویسنده و تحلیلگر کانادایی اریک مارگولیس میگوید: به تعداد (۲۲۶) قبر فراموش  شده عساکر کانادایی در مزرعه های باد خورده افریقای جنوبی پراگنده است که در (۱۸۹۹ – ۱۹۰۲) بخاطر فرمانروایی استعمار برتانیا در جنگ با مقاومت خشن دهاقین « بویر» کشته  شده اند.  بعد از یک قرن نیرو های کانادایی اینک یکبار دیگر بحیث کمک دهند گان به یک جنگ دور دست  ــ این بار به افغانستان فرستاده میشوند. تاآنجائیکه در حفظ زمانه ها است، اگر امپراطور های بزرگ قصد جنگ را مینمود رعایا و دستیاران شانرا بخاطر حوادث محتمل الوقوع احضار مینمودند. بر همین منوال حینیکه امریکا مصمم به حمله  بر افغانستان و سپس  بر عراق میشد، متحدین شانرا دعوت داد تا به اصطلاح در « جنگ با ترویزم» اشتراک ورزند.  متحدین امریکا و ناتو در اثر فشار شدید واشنگتن دال بر اشتراک انها در ماموریت های ناخوش ایند نظامی عراق و یا افغانستان مجبوراً به شریر کمتر یعنی افغانستان ترجیح دادند.  روی همین ملحوظ بود که ( ۲۱۰۰) سرباز کانادایی به کشوری اعزام شدند که کانادا در آن هیچگونه منافع ستراتیژیکی، تجارتی، فرهنگی و یا احساساتی ندارد. فعلاً که تلفات نظامی کانادا در حال گسترش است، مردم وحشت زده برحق می پرسند که «  ما در آنجا چه میکنیم ؟ ما فکر میکردیم که این یک ماموریت دیگر حفظ صلح باشد.»   تشکر و سپاس از اوتاوا و رسانه های گروهی کانادایی که به مردم اطلاعات غلط می دهند. در پارلمان مناقشه مهمی در زمینه صورت نگرفت . رسانه  های گروهی بعوض اینکه کانادایی ها را در عزیمت آنها به یک  جنگ کوچک ولی واقعی هشدار دهند، در پی نشاندادن پرچم در حال اهتزاز این کشور اند.  کانادایی ها در کندهار حافظ صلح نیستند. در آنجا صلح وجود ندار تا محافظت شود. آنها در آنجا بخاطر کمک  در تحیل کردن حاکمیت امریکا بر افغانستان و حراست مسیر پایپ لاین های پلان شده نفت مستقر اند.  عساکر کانادایی در یک ماموریت جنگ قرار داشته و نقش آنها بحیث کمک دهندگان نظامی افغانستان به رهبری امریکا است. در قسمت حیاتی جنوب کشور بزرگترین قوم رزمجو و بسیار حساس در مقابل بیگانه یعنی پشتونها نیرو های امریکایی و متحدین انها را اشغالگران اجنبی و دشمنان اسلام می پندارند. پشتونها در اخذ تصمیم آهسته بوده ولی در عمل بسیار تند هستند. آنها جرم و بی احترامی را ابداً فراموش نمیکنند. اوتاوا بنابر بعضی دلایل به این سازش تن در داد که فرقه کوچک خود را در خطرناکترین  ناحیه افغانستان یعنی کندهار که همانا قلمرو پشتونها و هسته طالبان بوده مستقر سازد. افغانها فرق میان امریکایی ها و کانادایی ها  را قایل نیستند. قبایل افغانی بر علیه اشغالگران خارجی دست به اسلحه میزنند. من اینکار را در طی دهه ۱۹۸۰ مشاهده کردم که تنفر روز افزون از نیرو های  شوروی موجب شعله ور شدن یک خیزش گردید.  امروز امریکا بنظر  عده کثر افغانها فقط جای همان شوروی را اخذ نموده است. کلیه اشغالگران سابقه که از سکندر کبیر آغاز گردیده ، توسط قبایل خشن افغان بیرون رانده شده اند.  کانادایی ها بدلیلی هدف خوب است که آنها با طیارات جنگی امریکایی که حمله آوران را در ظرف دو – سه  دقیه به تعقیب حمله انها مورد هدف بم و راکت قرار میدهند، رابطه موثری ندارند . بنابر چنین عکس العمل مرگبار قوای هوایی امریکا است که شورشیان  مجبوراً د ست به جای سازی ماین در سرک و یا حمله توسط کار گذاشتن بم در موتر میزنند همانطوریکه در عراق جریان دارد. مقاومت ملی در حال گسترش است . رژیم کرزی که توسط امریکا در کابل نصب گردیده حتی یکروز نیز بدون سرنیزه های خارجی دوام نخواهد  کرد. رژیم قبلی طالبان داد و گرفت هیروئین را دراواخرحکومتش کاهش داده بودند ولی امروز افغانستان یک دولت مواد مخدر شده که ۹۰% هیروئین جهان را تهیه داشته و اقتصاد آن بوسيله پول مواد مخدر اداره میشود.

آيا سلاح جمع آوري گرديد ؟

 

بزم بی روح جهان هرگز طرب انگیز نیست
ساقی این بزم را از قتل ما پرهیز نیست
گ.ش کن در زیر سقف نیلگون تا بشنوی
غیر فریاد اسیر و نعره ی چنگیز نیست
جام پیروزی به جز روزی به دست جم نماند
بوسه ی شیرین دمادم قسمت پرویز نیست
غیر خار نامرادی نیست در این شوره زار
جست و جو ها کرده ام یک گوشه اش گلخیز نیست
در بهار کامرانی دم ز نکامی زدم
چون ندیدم سینه یی کز رشک من لبریز نیست
گفتگوها داشتم با اهل دنیا ای دریغ
نغمه ی این قوم جز بانگی ملال انگیز نیست
عطر مهر و مردمی از مردم دنیا مجوی
ای بسا گل را که می جویی و در پاییز نیست
  . سهیلی.

شکل گيري اداره درافغانستان پس ازسقوط طالبان: در 13 نوامبر سال 2001 ميلادي امارت اسلامي مورد ادعاي گروه بنيادگراي طالبان ، به دنبال بيش از يك ماه حملات هوايي و زميني نيروهاي ائتلاف بين المللي ضد تروريسم به رهبري آمريكا سقوط كرد و به كمك اين ائتلاف، گروههايي به اصطلاح مجاهدين سابق به قدرت بازگشتند. طالبان كه اكثراً متولد پاكستان و تحصيل‌كرده مدرسه مذهبي «مولانا فضل‌الرحمان» بودند، در ماه نوامبر 1994 با كمك‌هاي نظامي و مالي حاميان خارجي وبخصوص پاكستان و برخي كشورهاي عربي از جمله عربستان سعودي و امارات متحده عربي توانستند كنترول قندهار را به دست گيرند و سپس با حمله به كابل در روز 26 سپتامبر 1996 كابل را تصرف و ساختار قدرت مركزي را برقرار ساختند. به دنبال سقوط طالبان به تاريخ 5 د سامبر 2001 گروه‌هاي متعدد سلاح بدست ازداخل کشوروتکنوکراتهاي غربي در شهر بن در آلمان گردهم آمدند كه اين گروه‌ها عبارت بودند از: نمايندگان اتحاد شمال، شاه سابق محمدظاهر (تکنوکراتها) و نماينده ويژه سازمان ملل متحد. در اين نشست كه دو روز به طول انجاميد گروه‌ها "موافقنامه ترتيبات تشكيل دولت موقت در افغانستان تا تشكيل مجدد نهادهاي دائمي دولت" را امضاء كردند كه به "موافقتنامه بن" معروف و سپس در 7 د سامبر 2001 توسط شوراي امنيت سازمان ملل تصويب گرديد. در كنفرانس بن روي تعيين نهاد اداره موقت، تدوين لويه جرگه، تشكيل اداره انتقالي، تشكيل اردوي ملي و اردو، تامين امنيت سراسري، جمع آوري سلاح و خلع سلاح عمومي، عودت مهاجرين و تهيه منازل و كار براي آنان، تدوين قانون اساسي، آ زادي فكر و بيان ، مطبوعات و اجتماعات و تشكيل سازمانهاي سياسي و اجتماعي، جذب كمك‌هاي كشورهاي خارجي و صرف آن در بازسازي مجدد افغانستان، جذب و گزينش كادرهاي ملي و متخصصين مسلكي از همه اقوام و مليت ها بر اساس اصل اهليت و شايستگي، تدوين قانون اساسي جديد و قوانين متمم آن، تدوين انتخابات پارلماني و استقرار حكومت قانون و نظام دموكراسي كه از جمله ابتدايي‌ترين خواستهاي ضروري مردم افغانستان و جامعه بين المللي مي‌باشد بحث و تصميماتي اتخاذ گرديد. بر اساس توافقنامه بن ابتدا يك دولت موقت در تاريخ 22 دسامبر 2001 تاسيس گرديد كه متشكل از 30 عضو بود كه حامد كرزي به عنوان حاكم موقت به مدت شش ماه تا تشكيل لويه جرگه اضطراري، اداره افغانستان را عهده‌ دار شد. در 7 فبروري 2002 كميسيون 21 نفره‌اي متشكل از مقامات براي تعيين نمايندگان لويه جرگه يا مجمع عمومي تشكيل گرديد تا در ماه جون دولت انتقالي افغانستان را به مدت 18 ماه تعيين كند. در كنار حملات اعضاي باقيمانده گروه القاعده اين كميسيون كار خود را آغاز كرد تا اينكه از 15 اپريل تا 5 جون 2002 انتخابات لويه جرگه اضطراري در دو مرحله برگزار شد كه در حين انجام انتخابات، نگراني‌هايي هم در خصوص اعمال زور و فشار از سوي رهبران احزاب جهادي صورت ميگرفت. در اوايل فبروري 2002 همزمان با آماده شدن افغانستان براي انتخابات لويه جرگه، عبدالرحمن، وزير هوانوردي كشته شد كه حامد كرزي، رئيس دولت موقت افغانستان در اين خصوص گفت: «كشته شدن عبدالرحمن، در ميدان هوايي كابل توسط مقامات امنيتي انجام گرفته است.» جنرال «عبدالله جان توحيدي»، يکي ازمقامات بلند پايه اداره امنيت ملي و جنرال قلندر بيگ، يكي از معاونين در وزارت دفاع اداره موقت از جمله افرادي بودند كه تحت پيگرد دولت موقت افغانستان قرار گرفتند. در دوم جون 2002 عده‌اي از رهبران جبهه مقاومت چون جنرال «اسماعيل خان»، جنرال « عبدالرشيد دوستم» ، جنرال « محمد قاسم فهيم» و تعدادي ديگر از رهبران در كابل گردهم آمده و كرزي را به عنوان رهبر دولت موقت به عنوان نامزد خود معرفي كردند و اين در حالي بود كه ظاهرآ عمليات خلع سلاح نيز در حال انجام بود. 11 جون لويه جرگه اضطراري پس از 30 ساعت تاخير حوالي ساعت 15:30 دقيقه به وقت كابل، نشست 9 روزه خود را با حضور بيش از 1500 ، اعضاي خود با سخنان محمد ظاهر، شاه سابق افغانستان زير خيمه بزرگي در كابل آغاز كرد. پس از بحث و بررسي‌هاي فراوان در اين نشست در 13 جون حامد كرزي با راي مستقيم و سري نمايند گان و كسب هزار و 295 راي از هزار و 575 راي به عنوان رييس دولت موقت به مدت 18 ماه انتخاب شد كه رقباي وي «مسعوده جلال» ، 171 راي و «مير محمد محفوظ ندائي» 89 راي را توانستند از آن خود كنند. لويه جرگه اضطراري پس از 9 روز نشست در تاريخ 20 جون پس از انجام مراسم تحليف كرزي و تعيين و معرفي سه معاون و 14 وزير و قاضي و القضات ، به كار خود پايان داد، ضمن اينكه در اين نشست تركيب 111 نفره شوراي مشورتي را براي همراهي دولت انتقالي طي اين دوران، برگزيد؛ البته تشكيل اين شورا را پيشتر حامد كرزي خود مطرح كرده بود. در ششم جولاي «حاجي عبدالقدير» معاون کرزي ووزير فوايد عامه دولت انتقالي و از برجسته ترين شخصيت‌هاي پشتون در كابينه دولت، نزديک اداره مربوط اش در كابل، هدف چندين گلوله قرار گرفت و ترور شد. در طول يك سال از برگزاري لويه جرگه اضطراري و تشكيل دولت انتقالي روزنامه‌هاي افغانستان به تشريح اوضاع مي‌پردازند كه در اين زمينه روزنامه غير دولتي «اراده» در انتقاد از دولت انتقالي مي‌نويسد: «زماني كه آقاي كرزي، به عنوان رييس دولت انتقالي افغانستان برگزيده شد، خلع سلاح عمومي، تشكيل اردوو و پوليس منظم، اصلاحات اداري، برقراري نظم و قانون، گسترش دموكراسي، توجه به وضع مهاجرين و از همه مهمتر بازسازي كشور را، از اولويت‌هاي خود خواند و تاكيد كرد كه در صورت عدم موفقيت، كناره گيري خواهد كرد.» اين روزنامه مي‌افزايد: «اكنون بعد از يك سال، مي‌بينيم كه نه تنها خلع سلاح صورت نگرفت، بلكه جنگ‌هاي محلي و گروهي نيز شد ت يافت». در سوم نوامبر 2002 كميسيون تدوين پيش نويس قانون اساسي افغانستان مركب از 9 حقوقدان كار خود را آغاز كرد تا بر اساس توافقنامه بن پيش نويس مذكور را تهيه و پس از پايان كار دولت انتقالي به لويه جرگه‌اي كه برگزار مي‌گردد براي تصويب ارائه كند. كندي كار در كميسيون تدوين قانون اساسي و عدم تهيه به موقع پيش نويس منجر به تشكيل كميته‌اي ديگر از سوي حامد كرزي رييس دولت موقت، به نام كميته ارزيابي پيش نويس قانون اساسي مركب از 35 نفر از شخصيتهاي اقوام مناطق مختلف در 25 اپريل 2003 شد.

بر اثر تشديد اختلافات در تصويب قانون اساسي در 17 دسامبر 2003 در نشست لويه جرگه قانون اساسي، 10 كميته جداگانه 50 نفري براي بررسي بخش‌هاي مشخصي از پيش نويس قانون اساسي تشكيل شد.  عدم انتشار بموقع پيش نويس، فرصتهاي لازم را از بسياري از صاحب نظران سلب كرد و كميسيون را از ارائه پيشنهادات مفيد و مشخص آنان محروم ساخت؛ ترديدهاي بسياري در ذهن مردم پديد آمد و شايبه تعمد و د خالت در پروسه تدوين قانون اساسي  ازجانب سران تفنگدار قوت گرفت.
كار كميسيون ا
رزيابي با عجله خاتمه يافت بدون اينكه مردم در جريان مباحثات آن قرار گيرند.  لويه جرگه تصويب قانون اساسي با سرعت پيش از معمول فرا خوانده شد و شايعاتي نيز مبني بر دخالت صاحبان قدرت در تعيين نمايندگان مردم در جرايد انتشار يافت و سرانجام با انتصاب 50 نماينده از سوي رياست دولت، لويه جرگه تصويب قانون اساسي كار خود را آغاز نمود.  پس از بحث و بررسي‌هاي فراوان پيش نويس قانون اساسي در سوم نوامبر 2003 منتشر شد و سپس اقدامات لازم براي تشكيل لويه جرگه جهت تصويب اين پيش نويس صورت گرفت.   14دسامبر 2003 لويه جرگه قانون ا ساسي با حضور 500 نماينده ( اکثريت مطلق ازگروپ تفنگداران ) كار بررسي و تصويب قانون اساسي را آغاز كرد كه اين نشست 22 روز به طول انجاميد و در نهايت پس از اصلاحات و رفع اختلا فات كه در اين روزها دچار شد ت و ضعفهايي بود در تاريخ چهارم جنوري 2004 به تصويب لويه جرگه رسيد.  بر اساس قانون اساسي جد يد، نظام سياسي آينده افغانستان "جمهوري اسلامي افغانستان" با داشتن رييس جمهوري در راس قوه اجرايي و دو معاونين كه وي را همراهي مي‌كنند، است ضمن اينكه رييس جمهور بر اساس انتخابات آزاد وسري انتخاب و در برابر ملت و مجلس شوراي ملي (ولسي جرگه) مسئوول خواهد بود.  انتخابات رياست جمهوري بدين ترتيب در 9 اكتبر 2004 با حضور 18 كانديدا از جمله حامد كرزي رييس دولت موقت، يونس قانوني و جنرال عبدالرشيد دوستم و نيز ثبت نام بيش از هشت ميليون راي دهنده و وجود 4900 مركز راي‌گيري با 22 هزار محل راي‌گيري در كليه بخش‌ها و ولايات 34 گانه افغانستان برگزار شد.  در جريان راي‌گيري 14 تن از رقباي حامد كرزي با استناد به اينكه آراء مكرر رأي دهندگان كه به طرق مختلف چندين بار آراء خود را به صندوق هاي رأي ريخته‌اند، در اقدامي هماهنگ انتخابات را تحريم كردند و آن را نامشروع دانستند و همين امر وقفه‌اي كوتاه در روند رأي‌ گيري ايجاد كرد كه البته انتخابات ادامه يافت و سپس با تمديد دو ساعته راي گيري پايان يافت.  از سوي ديگر نمايندگان سازمان امنيت و همكاري اروپا (OSCE) كه براي بررسي روند انتخابات به اين كشور آمده بودند تقاضاي نامزدهاي رقيب حامد كرزي براي تحريم انتخابات را غير قابل قبول اعلام كردند.  بدين ترتيب 3 نوامبر 2004 بر اساس اعلام نتايج نهايي نخستين انتخابات رياست جمهوري ، حامد كرزي با به د ست آوردن بيش از 55 درصد آرا، به عنوان رييس جمهور اين كشور برگزيده شد.  حامد كرزي، روز 7 دسامبر 2004 به عنوان نخستين رئيس جمهور منتخب  در قصر سلامخانه كابل سوگند ياد كرد.  وي همچنين 26 دسامبر پس از نزديك به 50 روز انتظار، اعضاي كابينه جديد خود را معرفي كرد.  همزمان با انتخابات رياست جمهوري قرار بود كه در 9 اكتبر انتخابات پارلماني نيز برگزار گردد كه به تاخير افتاد و بر اساس تصميم نشست كميسيون انتخابات ، قرار بر اين شد كه در ماه مي سال برگزار شود.  در ماه مي نيز به دليل نگراني‌هاي امنيتي كه وجود داشت انتخابات پارلماني و شوراهاي محلي به 18 سپتامبر 2005 موكول شد و در حال حاضر پس از گذ شت 9 ماه از انتخابات رياست جمهوري افغانستان و فراز و نشيب‌هاي فراواني كه اين كشور گذرانده انتخابات پارلماني و شوراهاي محلي  برگزار ‌گرديد.  

امانگراني هاي سازمان عفو بين المللى : سازمان عفو بين المللى ، طى يک نامه سرگشاده از اعضاى آيندۀ پارلمان و شوراهاى ولايتى ، خواسته تا يک نظام قانون سالار را به ميان آورند . در اين نامه ، بر اعاده حقوق زن تاکيد و درخواست شده تادر نظام آينده شرايطى مساعد سازند که زنان بدون هرگونه خشونت وترس زندگى نمايند. نامه مى افزايد : اين سازمان نمى خواهد مسايل سياسى را دامن بزند، فقط مى خواهد براى مردم بگويد که بامسؤوليت بيشتر در مورد موضوعات فوق توجه نمايند. سازمان عفو بين المللى به شکل عمومى خشونت عليه زنان راتقبيح نموده و خواسته است که مرتکبين آن به عدالت کشانده شوند . تاسيس قوۀ مستقل پوليس و قضا، قادر نمودن قوه مقننه کشور براى دفاع از حقوق زنان ، تلاش براى محو تخطى حقوق بشر و انکشاف حساب دهى ، از جمله پيشنهادات سازمان عفو بين الملل براى اعضاى پارلمان در اين نامه ، مى باشد. سازمان عفو بين المللى يک اداره مستقل وغير دولتى است که بيش ازيک مليون عضو در سراسر دنيا دارد. اين سازمان ازنظريات قربانيان حقوق بشر نه حمايت و نه مخالفت مى کند، اما در جستجوي دفاع از حقوق بشر مى باشد، که مرکز آن در شهر ژنو واقع کشور سويس است .

بااند وه و درد با گذشت هرروزبا خيلي ازتفنگداران بي رحم وشرور، کشتن ؛ بستن؛ بردن وظلم واستبدا د      د ردنا ک ترازقبل د هن مي گشا يد . کشو ري که با گرسنگي ؛ فقروقحطي د ست وپنجه نرم مي کند - د و لت با تشکيل ا دارا ت استخبا راتي و پوليسي وبا بو دجه کمرشکن وبا خشو نت وزورگوي يکي پي ديگري عرض اندا م نمو ده برد رد مردم افزوده مي شود ؛ اين است د موکراسي و حکو مت شا يسته سا لا ري که مي خواهد به حيا ت خو يش ا دا مه بد هد ودموکراسي را به ا رمغا ن بيا ورد ود رقلبها ي رنجو رو د رد مند با خون بنو يسند د موکراسي ! با شکست طالبا ن درافغا نستا ن يکبا رديگرمنفعت طلبان ديروزبراريکه قد رت تکيه وا زآزاد ي ، دموکراسي ، تطبيق قا نون و تحکيم پايه هاي دولت نه تنها جلوگيري نموده بلکه با پخش عقايد غير بنيا دگرايي در جامعه شديدآ مخالفت نمودند . فساد اداري ، مواد مخدر، تروريزم ، فقر ، نا امني ،فقدان اشتغال مشکلات با همسايه ها، حاکميت جنگسالاران  و نظاير آن همچون يک نظام پيوسته به هم عمل مي کنند.

جنگ سالار اصطلاحي است كه آمريكا در مورد آن دسته از فرماندهان محلي به كار مي برد كه ازميل سلاح ميخواهند زند گي نمايند. هنگامي آمريكا تصميم گرفت عليه طالبان وارد جنگ شود به تجهيز و تقويت آنهامبادرت ورزيد. تفنگداران جنگ سالار بقاونفع خویش را درایجاد انار شيزم وبرهم خوردگی وضع اجتماعی دیده، از همین جهت پیوسته درصدد  بی ثبات نگهداشتن ا وضاع تلاش هاي مذبوهانه مينمايد و سود خویش را فقط وفقط درحنگ وتفنگ مي بينند آ نها به منظوراغوا وسرکوب مردم، درتمام عرصه ها دست به اقدامات خائنانه و ماجراجويانه میزنند. دولت پروسه بنا م جمع آوري سلاح را روي د ست گرفت که ميليون ها دالررا به بادفنا داد، ولي درظاهرارقام هاي ارايه مي گردد که اميد واري هاي کاذبي را به مرد م نويد ميدهد .

 اما کشتن ، بستن ، بردن ، اختطا ف ، زورگويي ، قاچاق وحشت ، بربريت ، جنگ هاي ذات البيني و مرد م آزاري با گذ شت هرروزوسعت بي سا بقه پيدا مي نما يد . گزارش هايي در دست است که افراد ملبس به يونيفورم پوليس، در اخلال امنيت شهر نقش داشته اند، با اينکه از سوي مقامات دولتي اعلام شده که اين افراد از چوکات اداره پوليس خارج بوده اند و تنها از يونيفورم استفاده کرده اند، اما اين موضوع به قوت خود باقيست که با نبود زير ساخت اقتصادي افزايش بيکاري سبب اخلال در امنيت اجتماعي مي شود.  اين موضوع سبب پديد آمدن نوعي کانگستريزم شهري گرديده است . بيش‌ از سه سال‌ است‌ كه‌ امريكا و متحد ين‌ درافغانستان‌ حضوردارند اما هنوز هيچ‌ نشاني‌ از ثبات‌ و صلح‌ و امنيت‌ در كشور سراغ‌ نداريم ، زيرا پس‌ از سقوط‌ طالبان‌ ، بايد بدون درنگ به جمع آوري اسلحه ا قدا م ميگرديد نه تنها اقدامي نشد بلکه دست‌ تفنگدارا ن ‌ در نقض‌ حقوق‌ بشر، حقوق‌ زنان‌، دامن‌ زدن‌ اختلافات‌ قومي‌ و مذهبي‌، چور و چپاول‌ با زگذاشته شد . حال‌ نه تنها بر مردم‌ ما بلكه‌ بر اكثر مردم‌ دنيا آشكار گشته‌ است‌ كه‌ با وصف‌ حضور نيروهاي‌ آيساف‌ وادعاهاي‌ بلند بالاي‌  كرزي‌، هنوز هم‌ افغانستان‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از مراكز فجايع‌ حقوق‌ بشر باقي‌ مانده‌ است:

 ادامه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌، حوادث‌ بيشمار تجاوز، تهد يد و ازدواج‌ اجباري‌ توسط‌ افراد مسلح‌ ‌، افزايش‌ بي‌سابقه‌ خود كشي‌ و خو د سوزي‌ زنان‌، تهديد فاميل‌ها تا د ختران‌ خود را به‌ مكتب‌ نفرستند، سوزاند ن‌ مكاتب‌ دخترانه‌، احساس‌ ناامني‌ زنان‌ در كار بيرون‌ از خانه‌، ممنوعيت‌ ظاهر شدن‌ آواز خوانان‌ زن‌ در راديو و تلويزيون‌، افزايش‌ زنان‌ و بيوه‌هايي‌ كه‌ چاره‌اي‌ جز گدايي‌ و روي‌ آوردن‌ به‌ فحشا ندارند و...

هم اكنون دهها هزار ميل سلاح نزد گروپ هاي مسلح وجود دارد كه عامل نا امني در كل كشور هستند. اگر سلاح جمع اوري شده باشد، پس اينهمه زورگويي، درگيري، قتل و جنايت چگونه اتفاق مي‌افتند. همين حالا تنظيم هاي حزب گلبدين، جمعيت رباني، شوراي نظار، اتحاد سياف ، وحدت اكبري، وحدت خليلي، حركت هاي اسلامي و ... كاملاً مسلح بوده، واليان و قوماندانان امنيه تنظيمي هر يك دهها ميل سلاح در اختيار دارند. سرگروپ ها و بعضي از فرماندهان و مسوولان اين تنظيم ها در دولت نيز شركت داشته ولي سلاحكوت هاي خود را حفظ كرده اند.  اخيرآمسئولين دي.دي.آرگفتند:١٢٥٠٠٠ نفرمسلح در ١٨٠٠ گروپ، سلاح بد ست دارند. اين ارقام نشان ميدهد كه پروسه ملكي سازي، خلاف فيصله هاي بن چقدر ناقص و بطي به پيش رفته است.  موجوديت اين مقدار سلاح به شانه جنگسالاران، مشروعيت دولت و پارلمان را بشدت زير سوال مي برد زيرا ناممكن است اين گروه ها به نفع افراد و تنظيم هاي خود اعمال نفوذ نكرده باشند.

 آيا مردم ما ميتوانند احساس آرامش كنند، در صورتيكه مجموعه افراد مسلح در اردو و پوليس ملي به نصف تعداد سلاح داران (جنگسالاران) باشد. برنامه دی‌‌.‌دی‌.‌آر با هدف انحلال قطعات و گروپ‌های مسلح غیرقانونی و جمع‌آوری سلاح از دست افراد غیر مسؤول از دو سال پیش بدینسوآغاز شده، با هزینه مالی جاپان صورت گرفته است،‌ گفته می شود كه این كشور تا كنون حدود یك ملیارد دالر برای تطبیق این برنامه پرداخته است، اما علی‌رغم پیشرفت‌های قابل ملاحظه در زمینه جمع‌آوری اسلحه هنوز هم تشویش‌های زیادی وجود دارد كه گروپ‌های مسلح و افراد زیاد از دید مسؤولان برنامه جمع‌آوری سلاح پنهان مانده‌اند و اسلحه ‌فراوانی همچنان در گوشه و كنار كشور پراكنده است، ‌برنامه خلع سلاح به معنای انحلال گروپ‌های مسلح غیرقانونی و جمع‌آوری سلاح از دست افراد غیر مسؤول كه ازآغازحيات حکومت کرزي آغازآن شده وتااکنون ادامه دارد ولي بصورت جدي نتوانست کاري را انجام بدهد.

چالش عمده در این راه، وضعیت نامطمئن كشوراست كه احتمالاً باعث تردد كسانی شود كه نسبت به آینده و روند ثبات در كشور بی اعتمادند، و یا آنهایی كه به خاطر رقابت های تنظیمی و همچشمی‌های محلی با یكدیگر در خصومت به سر میبرند، ‌اگر چه دولت ، برنامه‌هایی را برای این موضوعات در نظر گرفته و از جمله حمل سلاح با كسب جواز قانونی از وزارت داخله توسط افرادی كه نسبت به امنیت جانی و شخصی خود بیم دارند، مجاز دانسته است. اما تردیدی نیست كه تنها راه فایق آمدن بر همه تشویش ها و تسریع پروسه جمع آوری سلاح، افزایش و گسترش روحیه اعتماد ملی در میان مردم از یكسو و تقویت نهادهای مجری قانون در كشور از سوی دیگر است، دولت باید به افزایش قدرت نهادهای اداری و اجرایی و مؤثریت بیشتر خود بپردازد و فضایی ایجاد كند كه همه افراد كشور خود را در سایه قانون و تحت لوای حمایت دولت به طور مساویانه احساس كنند.  برنامه دایاگ كه در ابعاد رسانه‌ای و تبلیغی با مشاركت گسترده رسانه‌های ملی و ایجاد یك موج تبلیغاتی قوی برای تشریح فواید جمع‌آوری سلاح و ضررها و زیانهای نگهداری آن جریان دارد، باید به گونه بهتری سازماندهی و هدایت و از اشكال و گونه‌های مختلف بیانی و اطلاع رسانی كه مؤثریت بیشتر در انتقال پیام را داشته باشند كار گرفته شود كه خودش البته نیازمند صرف هزینه گزافی است.  دولت تلا ش خواهد كرد تا در كنفرانس توكیو ضمن تشریح د ستاوردهای كمك جاپان در زمینه خلع سلاح، ضرورتها و نیازمندی‌های آتی را نیز گوشزد و تأكید كند كه برای ایجاد یك جامعه سالم و عاری از تهدید و خشونت، تنها جمع‌آوری سلاح از دست افراد و گروپ‌ها كافی نیست، بلكه باید تلاش شود تا فرهنگ خشونت در افغانستان دگرگون گردد و مایه‌های زهرآلود نفرت و دشمنی كه در نهاد جامعه و بافت ذهنی و روانی شهروندان كشور ترسب كرده است، ریشه ‌كن گردد.  در گزارش ديده بان حقوق بشر سازمان ملل متحد که پيش از انتخابات رياست جمهورى منتشر شد، اعلام شده است که مردم افغانستان در اکثر مواقع اظهارداشته اند که آنان بيش از طالبان از رهبران فرقه‌اى محلى و فرماندهان نظامى بيم دارند.  براساس اين گزارش ، اقدام که براى خلع سلاح ده ها هزار شبه نظامى غيردولتى در افغانستان صورت گرفت حدود ۲۱ هزار خلع سلاح شدند اما هنوز بيش از۶۰ هزار سلاحدار وجود دارد درحاليکه شمار نيروهاى اردوي  ملى فقط۱۶ هزار نفر است. اين سلاحداران ازسران تنظيمي  خويش دستور مىگيرند وبه هدايت دولت عمل نمي نمايند.  اين ارتباطها موجب مى‌شود تا جنگ سالاران بتوانند قوانين خودشان را درمورد غير نظاميان و مسوولان دولتى به عمل آورند که به ضرر افغان ها است.  پس از جنگ داخلى سال۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ ميلادى در افغانستان ، جنگ سالاران توسط رژيم بنيادگراى طالبان بيرون رانده شدند و ۵ سال بعد آنان به آمريکا کمک کردند تا رژيم طالبان را سرنگون کنند و درعوض ، پست هاى معتبرى در وزارت دفاع ، وزارت امورخارجه و وزارت داخله ورا بعنوان پاداش در دولت داشته باشند.

بعد از حوادث 11 سپتامبر، سقوط طالبان كشت خشخاش و توليد مواد مخدر شتاب فزاينده اى به خود گرفته و متأسفانه تحرك سريع باندهاى مافيايى، وضعيت نابسامان اقتصادى، بازگشت مهاجرين و مهمتر از همه فقدان حاكميت با ثبات و مقتدر ، بر دامنه اين تهديد افزود ه است.  دردولت کرزي روز بروز بر تعداد جرم وجنايت افزود ميگردد. چرا جرم و جنايت صد برابرشد ؟ در روز روشن غارت مسلحانه , قاچاق احجار قيمتي , كودك ربايي , اختطاف كارمندان بين المللي , ترورهاي سياسي , غارت كمك هاي بازسازي , رشد عقايد منفور بنيادگرايي, زنداني ساختن زنان و رشد فعاليتهاي روز افزون مامورين مخفي همسايگان , رشد توليد و قاچاق مواد مخدر همه وهمه قصه ي است ا زفشارروزافزون تفنگ وتفنگداران غيرمسوول درکشور.

اينها همه نتيحه آ نست كه همگي نزد يك ديگر خويش دهان پراب اند كسي از كس نميترسد واطاعت هم نميكنند و جنايت كار قبل از همه حق الحساب را اماده ساخته واسطه خودرا خبردار ساخته با خاطر جمع اقدام عملي ميكند . حتي زنان را به حكم خود سنگسار ميكنند وخود بدون ترس وبيم ا زقانون وبازخواست مي کوشد تا چند بلند منزل ديگر اعمار نمايند وتجارت خودرا وسعت ببخشند بلا به پس اينقدر گرسنه ويتيم وبيوه وبيكار. كيست مسول اين همه جفا و جنايات . چرا ريس دولت بخاطراشک وآهي مردم بي گناه وبي د فاع کشورپروسه خلع سلاح راشدت وحاکميت ننگين تفنگداران پايان نميد هد ؟.  ريس جمهورمطمين باشد که تداوم حاکميت جنگ سالاران ختم دولت وي خواهد بود .  شبکه اطلاع رساني افغانستان طي يادداشت تحليلي مينويسد:  طي سه روز گذشته حدودا پانزده انفجار در كابل بوقوع پيوست. اين انفجارها زماني شدت گرفت كه وزير داخله پاكستان از هماهنگي هاي جديد نيروهاي مخالفين دولت افغانستان خبر داد. اين مطلب بدين معني است كه يك هماهنگي بين نيروهاي مخالف دولت افغانستان بشمول طالبان و برخي از سران اپوزوسيون با كمك وزير داخله پاكستان صورت گرفته است. هرچند طالبان مسوليت انفجارات اخير كابل را برعهده گرفته اند اما كارشناسان بر اين عقيده اند كه روش فشار بر دولت مانند روش هاي قبلي جبهه متحد در زمان حكومت داكتر نجيب الله است.

بطور ضمني ابراز مي شود كه جبهه متحد قبلي يا برخي از سران اپوزوسيون فعلي در انفجارات سه روز گذشته كابل دست داشته باشند. اين موضوع را برخي از مقامات دولتي مي دانند اما نمي خواهند بروي خودشان آورده مساله را از ايني كه هست بد تر كنند. همه ما مي دانيم كه طالبان به آن سرحد قدرت نيستند كه بتوانند در فاصله 72 ساعت حدود پانزده بمب را در كابل برنامه ريزي ، هدايت و منفجر سازند. در اين ميان اگر دقت شود انگشت اتهام به سمت نيروهاي جبهه متحد بيشتر است تا طالبان. اما هيچ كسي تمايل ندارد بصورت علني به اين مساله بپردازد. در اين چند روزه سران جببه متحد سكوت كرده از اين انفجارات زياد هم ناراضي بنظر نمي رسند.

اما بايد مواظب باشند كه بيشتر از اين به نفع هيچكس نيست و اولين كساني كه در اين ميان ضرر مي كنند مردم و سپس همين سران اپوزوسيون فعلي خواهند بود. ميدانيم كه خارجي ها در افغانستان نا امن ، بيشتر به مقاصد و نيات شان مي رسند تا افغانستاني آرام كه باعث عكس العمل ها براي خروج آنان باشد. ظاهر قضيه بدينصورت است كه هرچند نا آرامي شدت يابد نياز به حضور نيروهاي خارجي بيشتر احساس مي شود اما اين واقعيت موضوع نيست. ما بر اين اعتقاديم كه حضور خارجي ها بيشتر باعث نا امني است. سران كشورهاي خارجي به مسولين دولتي ما تلقين كرده اند كه آنان بدون حضور نيروهاي خارجي حتي براي چند رو زهم در افغانستان دوام نخواهند آورد. حالا اين سوال پيش مي آيد كه آيا شما با تمام اكمالات خارجي ها از حكومت بدون پشتوانه داكتر نجيب الله هم ضعيف تر هستيد؟

ضرار مقبل وزير داخله ميگويد:  بخشي از نتايج تحقيقات بد ست آمده درباره عوامل حادثه هشتم جوزاي كابل را توضيح داد . وزير داخله گفت؛ از جمله 185 نفر كه در اين رابطه دستگير شده بود 133 نفر شان مجرم شناخته شده و مابقي رها شده اند و همچنان 41 نفر ديگر ، براساس اطلاعاتي كه مجرمان افشاء نموده متهم هستند، متواري است كه نيروهاي امنيتي در تعقيب آنان مي باشد . وي افزود؛ در روز هشتم جوزا شورشگران 33 غرفه پوليس، هفت عراده موتر شخصي، يك آمبولانس، يك منزل شخصي، يك باب گست هاوس و د كان چنايي را به آتش كشيده است. همچنان بيست عراده موتر شخصي، قسمت هايي از هوتل كابل، دفتر تلويزيون آريانا، سينماي خيرخانه، نمايند گي پشتني بانك در خيرخانه و هشت باب مهمانخانه خارجي خساره وارد كرده است مقبل اظهار داشت كه در اين حادثه 17 نفر كه 9 تن آنها در اصل حادثه ترافيكي جان باخته و 194 تن نيز جراحت برداشته بودند . وزير داخله بار د يگر گفت كه در پشت حادثه هشت جوزا د ست هايي قرار داشت، اما از افشاي اين دست ها خود داري نمود و گفت كه هنوز زود است، در اين رابطه اظهار نظر كرد و بايد منتظر نتايج تحقيقات بود. پيش از اين گزارش هايي متعددي از د ست داشتن برخي از منابع از جناح هاي سياسي و حتي براساس گفته هاي رئيس مشرانوجرگه شماري از اعضاي ولسي جرگه در اين قضيه انتشار يافته بود وي هد ف شورشگران را ناامن نشان دادن كشور و چور و چپاول اموال عمومي و خصوصي مردم اعلام كرد.