zondag 30 november 2008 13:36:07

abdul ghani ghyasi.JPG

محترم نوید غیاثی

عید قربان یکی ازبزرگترین جشن های مذهبی مسلمانان در سراسرجهان است. مسلمانان جهان با خلوص نیت این روز فرخنده رابه پاس خد مات صاد قانه ابراهیم خلیل الله این پیامبر اولولعزم و بزرگترین مربی عالم بشریت و اسمعیل ذبیح الله این پیغمبر ایثارگر گرامی میدارند. اری! حکایت و داستان حیرت انگیز این دو پدر و پسر در قران مجید این کلام اسمانی به صراحت ستوده شده. خداوند جلیل، ابرهیم (ع) را در میان مردم ظالم و بت پرست پیامبر ساخت تااین مردم فاسد و جاهل را بسوی رستگاری و خدا پرستی هدایت و رهنمایی کند. ابراهیم خلیل جهاد مقدس را درمیان قوم جاهل و بت پرست اش آغازید. بت های بت خانه را بکسره شکست و در اتش سوزناک نمرود لعین لحظء صبر و استقامت را از دست نداد و حتی هنگامیکه در میان شعله های اتش قرار داشت، جبرءیل امین بیاری اش شتافت و گفت: ای ابراهیم به چه نیاز داری؟ ابراهیم خلیل این پیامبر فداکار و ایثارگر در جواب اش میگوید: من نیاز به او دارم که مرا هست کرده و نیست میکند و نه نیاز بکسی که است شده و نیست میشود ندارم

اری: ابراهیم این پیغمبر بزرگ فقط خدایش را میشناسد والتجاه بدرگاه ان رب العزت میکند صبر,تحمل وفداکاری ابراهیم خلیل الله در نزد خالق یکتایش جایگاه ومنزلت خا صی دارد.وهمین پیامبر بود که بیاری فرزند فداکار وایثارگر اش اسمعیل ذ بیح الله خانه کعبه شریفه که در طو فان نوح(ع) ویران شده بود به امر پروردگارش دو باره ا باد کرد.ابراهیم(ع)رسالت خویش را که از جانب پروردگار اش به او داده شده بود در میان قوم ظا لم خویش به انجام رسانید,ازجانب رب العزت دستور ووحی گرفت که باید سرزمین خود را ترک کند. درین هنگام ابراهیم (ع)از خدایش ارزوی فرزند صالح وایثارگر را میکند که درهدایت ورهنمائی مردم بسوی خدای رحیم اش با پدر یاری ومدد کند.طبق وعده وبشارت الهی فرزند ابراهیم خلیل الله زاده میشود. با بدنیا امدن این فرزند چشمانش روشن میگردد ونام او را اسمعیل می نهد. اسمعیل (ع) دوران طفو لیت را پشت سر گذاشت وبه سن نو جوانی و شادابی رسید.هنگامیکه این نو جوان فداکار به مقام سعی وکوشش یعنی مر حلهء رسید که میتوانست پدر را یاری ومدد کند سیزده سال داشت. ابراهیم (ع) خواب شگفت انگیزی میبیند که بیانگر ازمایش بزرگ دیگر از جانب حق تعا لی بود, در خواب می بیند که از جانب رب العزت دستور میابد که فرزند یگانه اش را در راه خدا (ج) قربان کند. درین اثنا وحشت زده از خواب بیدار میشود واو میداند که خواب پیغمبران راست وواقیعت دارد. ابراهیم (ع) این خواب را در هشتم ماه ذلحجه دید وبار دیگر این خواب در شب های نهم ودهم نیز برایش تکرار شد ودیگر برای حضرت ابراهیم (ع) کمترین شک نماند ودانست که این فرمان ودستور پروردگارش است که باید اجرا شود.حضرت ابراهیم (ع) که بار ها از کوره داغ امتحان الهی سر فراز وسرخ روی بدر امده بود اینبار نیز باید دل بدریا میزد وسر به فرمان حق میگذاشت ویگانه جگر گوشه ودلبند اش که اکنون چون جوان برومندی شده بود به دستان خود او را سر ببرد, این پیغمبر بزرگ سعی کرد تا قبل از هر چیز فرزند را ا ماده این فر مان الهی کند. بسوی پسر که چون خورشید میدرخشید روی می نهد ومیگوید:ای فرزند وجان پدر,من درخواب دیده ام که ترا ذبح در راه خدا(ج) کنم تو درین مورد چگونه می اند یشی؟ اسمعیل (ع) که فرزند چنین پیامبر ایثارگر بود ودرس صبر واستقا مت وایمانداری را در همین سیزده بهار زنده گی در مکتب پدر فرا میگیرد با قلب مملو از عشق به خدایش به دستور وفرمان پروردگارش سر میگذارد و با صراحت وقاطیعت تمام به پدر میگوید : ای پدر هر دستوریکه از جانب خالق به تو داده شده انرا اجرا کن واز جانب پسرت فکر تو راحت باشد زیرا مرا از جمله صابران خواهی یافت. از همین صفات فاضله اسمعیل (ع) است که بدان برتری بر دیگران داشته, صداقت ووفا به عهد او بود که قران پاک بدین صفت اورا ستوده است. فرزند ایثارگر به پدر اسرار میکند ومیگوید: ای پدر هر ما موریتی که داری انجام کن! این مسله نمی تواند به سر یک سوزن در عوا طف پدری وفرزندی من وتو خللی وارد کند, زیرا فرمان حق حاکم برهر چیز است. اسمعیل(ع) از جانب دیگر ادب را دربرابر پروردگارش به بهترین وجه عالی ومناسب ان نگهمیدار.وهرگز به نیروی وایمان واراده وتصمیم خود نمی کند. بلکه این فرزند خلیل خدا به اراده ودستورپروردگاربی همتا تکیه میکند واز رب العزت توفیق پایمردی واستقامت می طلبد. به این ترتیب هم پدر وهم پسرنخستین مرحله این آزمایش الهی را با پیروزی کامل بسر میرسانند. قرآن این کلام الهی میگوید: فرزندفداکار بخاطر آنکه پدررادراین امتحان بزرگ کمک کندوازسوی دیگر از رنج و اندوه مادر مهر بانش به کاهد,هنگامیکه اورادر قر بانگاه درمیان کوه های خشک وسوزان سر زمین مینا میاورند,به پدر میگوید: پدر جان ریسمان را محکم ببند تا هنگام اجرای فرمان الهی دست وپا نزنم وهراس دارم تا از پاداش ام کاسته نشود. ای پدر! کارد را خوب تیز کن ودرگلویم آنرا به سرعت بگذران تا تحمل آن برای تو ومن فرزندت آسان باشد.

ای پدرعزیزم!قبل از انکه مرا ذبح کنی پیراهن ام را ازتنم بیرون کن که بخون آ لوده نگردد. چرا بیم دارم چون مادرم آنرا ببیند تحمل صبر ازکف اش بیرون رود. ای پدر! سلام مرا به مادر مهربانم برسان واگر مانعی نه دیدی پیراهن ام را برا یش ببر که باعث تسلی خاطر وتسکین درد هایش شود. بخاطر آنکه بوی فرزندش را درآن خواهد یافت وهر گاه دلتنگ گردد او رادر آغوش میفشارد وسوز درونش راتخفیف خواهد داد.

آری! لحظه حساس نزدیک شدبایست فرمان الهی اجرا میشد. ابراهیم(ع) که مقام والای تسلیم شدن فرزندش را دردستور وفرمان خدا(ج) دید, پسر نوجوان ورشید اش را درآغوش کشید وهردو به گریان شدن. گریانیکه بیانگر عواطف ومقدمه شوق لقای خدایش بود. قرآن مجید میگوید: هنگامیکه هردو تسلیم فرمان پروردگار خود شدند, ابراهیم (ع) جبین یگانه فرزند فداکارش را بر خاک نهاد وکارد را بر گلوی فرزند گذاشت در حالیکه روحش درهیجان فرو رفته بود وتنها عشق خدا بود که این پدر وپسر را درمسیر راه اش بی تردید پیش میبرد. اما کارد درگلوی لطیف این فرزند خداپرست کمترین اثری نکرد. ابراهیم خلیل الله که در حیرت فرو رفته بود بار دیگر کارد را بر گلوی فرزندش بسرعت مالید بازهم کارد اثری نکرد. ابراهیم(ع) به غضب شد. بفر مان خدای بزرگ کارد بصدادر آمد که ای ابراهیم خلیل تو میگویی ببر اما خداوند رحمان فر مان میدهد که نبر من گوش به فر مان خدا هستم. خداوند کریم در قرآن میگوید: ای ابراهیم آنچه راکه ماموریت یافتی به بهترین وجه آنرا انجام دادی ومن که خا لق تو هم این گونه نیکوکاران را پاداش میدهم وهم توفیق پیروزی در امتحان نصیب شان میکنم وهم نمی گذارم که یگانه فرزند وجگر گوشه اش از دست برود.بخاطریکه برنامه وامتحان حضرت ابراهیم خلیل الله نا تمام نماند ودر پیشگاه خدایش قر بانی کرده باشد, خداوند توانا ,قوچ بزرگی فرستاد تا ابراهیم (ع) قر بان کند وسنتی برای آیندگان در مراسم ادای حج در سرزمین منا از خود بگذارد.

آری! خد مات صادقانه ابراهیم خلیل الله واسمعیل ذبیح الله سبب زنده ماندن نام آنها گردید وجاویدان بماند وهر سال مسلمین خدا پرست بیاد بود این روز متبرکه به ملییونها ذبح میکنند وخاطره آن را جاویدانه زنده نگمیدارند. چنانچه قرنها میگذرد وشاید شش هزار سال باشد که مردم مسلمان جهان بپاس خدمات این دوپدر وپسر فداکار و ایثارگر گرداگرد کعبه طواف میکنند ورحمت برروان مقدس آسمانی انها میفرستند. وقرآن عظیم الشان بصراحت میگوید: ما نام نیک ابراهیم را در امت ها ی بعدی باقی وبرقرار ساختیم وبرنامه او را بصورت سنت حج در هر سال تا پایان جهان جاویدان نمودیم. او پدر پیغمبران بزرگ وپدر امت اسلام و پیغمبر اسلام بود. سلام بر ابراهیم آن بنده مخلص و پاکباز. بلی ما اینگونه نیکو کاران را پاداش مید هیم. پاداشی به عظمت دنیا, پا داشی جاویدان در سراسر زمان, پاداشی در خور سلام ودرود خداوند بزرگ. درفر جام میخواهم عید سعید قر بان را بشما واز طریق سایت انتر نتی تان از دیار غربت بتمامی هموطنان عزیز ومردم مظلوم , صبور وبا شهامت افغان تبرک عرض نموده واز بارگاه رب العزت آرزو میکنم تا به برکت این فرخنده روز با سعادت, یک صلح دایمی در سراسر جهان بخصوص در سر زمین آبایی ام افغانستان برقرار گردد. و بدرگاه الهی دست التجاه بلند میکنیم که این عید پایان جنگ وخون ریزی ها وعید مصالحه ملی میان ملت ومردم افغان ما باشد. دیگر تحمل شنیدن مرگ طالب, مجاهد, خلقی,پرچمی, ماویست این وآن افغان راندارم زیرا انها همه افغان اند که کشته میشوند. خدایا! ببرکت این روز بزرگ به عوض جنگ وبرادرکشی در سرزمین مقدس ما صلح وصفا, دوستی و محبت بی پایان را در میان تمامی اقشار جامعه ما قایم گردان. تابه عوض ابر های سیاه, آسمان زیبا وآبایی خویش را همیشه نیلگون بیابم وبجای اشک وماتم در لبان کودکان یتیم برهنه پا وطن,شادی ولبخند همیشگی موج بزند.وسلام

نوید غیاثی محصل سال چهارم کالیج شهر سیون سویس