جرم و قانون شکنی در حکومت کرزی

 

بخش ۵

پژوهش و کاوش از استاد (صباح)

«مستنداتی برسه و نیم دهه جنایت و آدم کشی در کشور»

 

تاریخ ارسال به «اصالت»:

Fri Oct 18 2013 14:24:38

 

بوستان در برف سوخت و ارغوان خشكید

ابر نماند و اشک در چشم آسمان خشكید

گلوی قناری ها به حكم تفنگ پرپر شد

دوتار و چنگ به كف خنیاگران خشكید

پرندگان نشست بر روی شاخه یخ بست

شكوفه‌ها همه بر زلف مه رویان خشكید

چه وحشت و دشت و سیاهی و تباهی

چلچله مرد و جوانه ها در بهاران خشكید

در شهر بخون تر چه گذشت تو میدانی؟

صدا ها در گلو و گریه در مژگان خشكید

بسکه کشتن و بستن و به تاراج بردند

سبزه زیر پا شد و در ره قبرستان خشكید.

افغانستان کشوری که درآن پشتون- تاجیك- هزاره- ازبک- ترکمن- قزلباش- جوگی- طاهری- گوارباتی- براهوایی-گوجر-تیرابی- تایمنی- عرب- شیخ محمدی- مونجانی- موری- مغول- سیگ- زوری- قرغیز- یهودی- شیغنانی-اشکاشمی- جت- قپچاق- سنگلیچی- قارلیق- تیموری- پیکراغ - میش مست- روشانی- فارسی- فیروز کوهی- پاراچی- قزاق- واخی-غوربت – جمشیدی- ایماق- وانگ والا- ملیکی- نورستانی- ارموری- بلوچ-جلالی- تاتار- کوتانا- هندو، زنده گی باهمی و همیاری و همکاری ملی داشتند و طی این چند سال نسبت خیانتها و روزگذرانیها تا حدودی این همبستگی وطنی و ملی خدشه دار گردیده آینده امیدواریم با کار وطنخواهانه زمامداران، این همیاری ملی روندی اصلی اش را بپیماید. متاسفانه سالهای سال است که نسبت کرسی خواهی و قدرت طلبی، دزدی و چپاولگری، حزب و تنظیم بازی، دروغ و ریاکاری، فریب و نیرنگ، بیگانه طلبی و اجنبی پرستی، قوم و ملیت خواهی و کشتن بستن و بردن، برای اکثریت مردم سرنوشت گروههای مختلف سیاسی مهم نبوده و نیست چون بارها و بارها بر سر آبرو و عزت آنها با عناوین مختلف زیبا و فریبنده معامله صورت گرفته است. و مردم در مقاطع مختلف مظلوم و تنها قربانی امیال و هوسهای گوناگون افراد و گروههای مختلف نظامی و سیاسی شده اند بدون اینکه در زنده گی سراسر پریشانی و مشقت بار آنها تغییر مثبتی صورت گیرد. منتها هرگاه که جنگ بر سر منافع و به دست آوردن قدرت صورت می گیرد کسانیکه بیش از همه ضرر می کنند و قربانی می شوند، مردم هستند که در کوران حوادث همواره باید تاوان خود خواهیها و قدرت طلبی های رجال سیاسی خویش را بپردازند. حکومت و کابینه فعلی افغانستان یکی از بیکاره و بی ارزش ترین اداره بعد از حاکمیت تنظیمی و طالبی است که با گذشت هر روز از ارزش ملی و از اعتماد جامعه نسبت به آن کاسته میشود.

در میهن ما طی قرون متمادی فرزندان رشید و دلاوری این مرز و بوم برای حفظ و نگهداری آن خون ریخته اند و پرچم غرور آفرین آنرا برافراشته نگهداشته اند، با اندوه زیاد مدتی است که کشور در خونش شنا و دار و ندارش به یغما برده شد و بعد از سالهای ۲۰۰۱ منتظر بودیم که زخمهای خونین آن مداوا خواهد شد و با آمدن قوای ائتلاف و به قدرت رسیدن کرزی جنگ و جنایت به پایان خواهد رسید و متاسفانه کرزی نتوانست افغانستان را اداره و کشور را از تباهی و بدبختی نجات بدهد. فساد اداری در دستگاه دولت به اوج خود رسیده است. همچنین موسسات غیر دولتی که بخشی از امور بازسازی را برعهده دارند اغلب آنها پولهای مردم فقیر و بیچاره را بدون هیچگونه حساب و کنترولی حیف و میل نموده و به قول وزیر سابق پلان رمضان بشر دوست موترهای آخرین سیستم دنیا و لوکس ترین خانه های کابل را این موسسات از پولهای کمک به کشور در اختیار داشته و مشغول عیش و عشرت اند.

نا امنی و خشونت بیشتر شده و در سالهای اخیر بیشتر از گذشته بیداد مینماید. گروههای مسلح شخصی و تنظیمی در همه جا وجود دارند و تهدید بزرگی محسوب میشوند. پروسه خلع سلاح به تاریخ سپرده شد و زورگویان و جنگسالاران با گذشت هر روز به قدرت بیشتر دست پیدا میکنند و بر سرنوشت مردم حاکم میشوند. فرانسیس وندرل نماینده خاص اتحادیه اروپا در افغانستان، در سمینار افغانستان در پارلمان فنلند اظهار داشتند که ما برای جلوگیری از نقض حقوق بشر می خواهیم که ناقضین حقوق بشر و جنگسالاران دیگر بر سر قدرت نباشند، ولی عملا دیده می شود که جنگسالاران و جنایتکاران جنگی و ناقضین حقوق بشر در قدرت شریک اند و همچنان برای شرکت عده ی دیگر از آنها مانند "طالبان" تلاش بخرج داده می شود. "طالبان" هنوز هم دست از جنایات خود بر نداشته و هر روز به کشور زیانهای سنگین جانی و مالی می رسانند و امینت ملی را به خطر می اندازند، ولی رییس دولت آنان را برادر میخوانند. تروریستان بین المللی، "طالبان"، حزب اسلامی و افراد فساد پیشه و منفعت طلب دوباره تجدید قوا کرده و هر روز فاجعه می آفرینند.

مردم مظلوم، خسته از جنگ و تاراج شده، می گویند که خانه های بزرگ با زرق و آسمانخراش های مجلل در پایتخت و ولایات نمونه انکار ناپذیر فساد اداری و چپاولگری ملی در دولت می باشد و قصرهای شاهانه و چند منزله با تزهینات خیره کننده در کشور بنام قصرهای چور و چپاول یاد می شوند و به نظر مردم کسانی مالک این قصرها اند که در جنایات و فساد اداری دست دارند. اکثریت این خانه ها در شیرپور اعمار شده اند، که مردم آن را به نام های شیرچور و چور پورمسما نموده اند. که با چنین یک فرهنگ چپاولگری و معافیت در رده های بالای حکومت، مردم چه گونه می توانند از این دولت حمایت کنند. غصب زمین ها و اعمار خانه های مجلل و بلند منزل ها به گفته مردم، تیشه "طالبان" را دسته می دهد و آنها مردم را تشویق می کنند که از چنین یک حکومت فاسد متنفر باشند.

ثروتمند شدن تعداد فساد پیشه و چپاولگر از یکجانب و حاکمیت شرکت های امنیتی و انجوهای داخلی و خارجی شرایط را برای مردم ناممکن ساخته است، داشتن خانه شخصی برای مردم امکان پذیر نیست، زیرا نرخ خانه ها بیش از حد بلند رفته است. از سال ۲۰۰۱ میلادی تا اکنون یعنی بعد از سقوط نظام "طالبان"، شصت میلیارد دالر کمک به کشور سرازیر شده که صدها ملیون آن برای مصارف خارجی ها به مصرف رسیده و مقدار زیاد دیگر آن به شکلی از اشکال حیف و میل شده است. با وجود همه این فساد و خیانت و نظربه شكایات وارثین قربانیان جنگی، راپور های بیشمار و مكرر كمیته حقوق بشر در ارتباط با جنایتكاران جنگی و تفنگسالاری و آنانی كه طی سالیان دراز با قدرت تفنگ از هیچ نوع زور گویی و ظلم و مردم آزاری چور و چپاول و حتی كشتار ملت ابا نورزیدند.

مردم مظلوم وطن که سه دهه در آتش خون و نفاق، دار و ندارش را از دست داده، دیگر نمی تواند بدبختی های زورگویی، بیگانه پرستی، بیروکراسی و فساد اداری را تحمل کند. ملت باید آگاه باشد که اعمال آنعده عناصر شرارت پیشه و خایین به منافع ملی که کوچکترین پابندی به هیچ قوانین بجز منافع خود ندارند، قابل عفو و بخشش نخواهد بود. اینان باید بدانند که تا طولانی مدت نمیتوانند به اعمال بنیادگرایانه و خائنانه برخلاف اتحاد ملی و وابستگی با استعمار کهن و جهان خوار ادامه بدهند. تاریخ این دوره که بیانگر اعمال و کردار انسانهاست، آیینه وار بروی عملکرد های انسانی قضاوت خواهد کرد و کتمان جای هیچ خاین ملی را بدون چالش نخواهد گذاشت. کسانیکه پدیده های منفی اجتماعی را سازمان میدهند و یا زمینه های مختلف را در این جهت مساعد میسازند دشمنان شناخته شده مردم افغانستان اند. از طرف دیگر علی رغم تشکیل دولت، حضور بیش از هشتاد هزار نیروی ائتلاف، تشکیل اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی در افغانستان، هنوز کشور تا برقراری صلح و امنیت کامل فاصله زیادی دارد.

دلیل این امر حضور نیروهای سلاحدار و غیرمسوول و خود سر در جامعه است که همچنان مسئله تداوم حاکمیت، قانونیت و عدالت را زیر سوال میبرد. در طول این مدت فعالیت های جنایتکارانه از سوی این نیروها مانند، بم گذاری، حملات راکتی به کابل، ایجاد درگیری های درون قومی و ترور شخصیت های با نفوذ و موثر و ایجاد وحشت و بربریت در درون دولت و در کوچه و پس کوچه های شهر و محلات تحت نفوذ این قدرت خواهان و پول پرستان، صورت گرفته است. وجود دو دهه جنگ و بی ثباتی در افغانستان، نوعی فرهنگ ذلت بار سیاسی را در کشور پرورش داده است. از ویژگی های این فرهنگ ننگین می توان به جنگ طلبی، منطقه پرستی، ‌قانون گریزی، قبیله گرایی، ملیت خواهی، قوم پرستی، خویشخوری، گروپ بندی، مصلحت خواهی . . . انگشت گذاشت.

یکی از جدی ترین بحران ها در کشور وجود سلاح و جنگ سالاران، شونیستهای قوم و قبیله خواه، اسارت نظام بدست یک مشت افراد منفعت طلب، متعدد است. این نیروها با در نظر گرفتن زمان، همواره موقعیت خود را در صحنه قدرت و سیاست افغانستان ارزیابی می کنند و به محض اینکه احساس کنند منافع آنها به خطر افتاده، با رنگ و نیرنگهای گوناگون، با دسیسه های ماجراجویانه، با ظاهر قوم پرستی و ملیت خواهی، با دامن زدن به مسایل زبانی و فرهنگی، با نام دین و مذهب، با شرارت و شیطنت متعدد سعی در بی ثبات سازی وهرج و مرج اجتماعی می کنند.

از جانب دیگر تعدادی که در کرسی های قدرت لمیده اند سالیان درازی از چور و چپاول، از دزدی و راه گیری، از زورگویی و بی بند و باری، از کشتن و بستن و بردن، از بی قانونی و پخپل سری و از ظلم و وحشت ثروت اندوخته اند. آیا آنان نظام قانونی و حقوقی را در کشور مپذیرند؟ به هیچ صورت نه!

ترور حاجی عبدالقدیر معاون ادارۀ انتقالی و وزیر فوائد عامه، ترور داکتر عبدالرحمان وزیر هوانوردی، آشوب خشونت بار ماه جوزا در شهر کابل، سرکوب تظاهرات محصلین پوهنتون کابل، دامن زدن به مسایل قومی، زبانی و ایجاد تفرقه و دهشت، قدرت طلبی و پول پرستی، خودخواهی و خودگویی، قاچاق و ترافیک مواد مخدر، تابعیت کشورهای غربی و حضور خانواده آنان در کشورهای خارجی، وابستگی و خودفروشی ننگین شان به کشورهای غربی و شرقی، استفاده از نام دموکراسی و آزادی . . . از فعالیت های دیگر این نیروهای تشنج آفرین می باشد. معرفی و افشاء این نیروها و آگاهی از اهداف آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.

خشونت بی پایان، کشتار مردم بیگناه، داشتن رکورد تولید مواد مخدر در جهان و یک میلیون معتاد از جمله دستاوردهای تهاجم بیش از ده ساله نیروهای غربی به افغانستان است.

در (۷ اکتبر ۲۰۰۱) تقریبا یک ماه بعد از حمله به برج های تجارت جهانی در آمریکا، لشکرکشی واشنگتن و هم پیمانانش به افغانستان به بهانه نابودی تروریسم و القاعده رقم خورد. بعد از یک ماه حکومت "طالبان" سقوط کرد، اما نه تنها "طالبان" نابود نشدند بلکه در جریان ده سال گذشته دهها هزار غیر نظامی در درگیریهای مختلف کشته شده اند و هنوز هم نا امنی در تمام نقاط کشور ادامه دارد و جالب تر اینکه هنوز کشور در صدر لیست کشورهای تولید کننده مواد مخدر قرار دارد. بنا به گزارشهای وزارت مبارزه با مواد مخدر یک میلیون فرد معتاد به مواد مخدر در این کشور وجود دارد و بیش از ۹۰ درصد مواد مخدر جهان در افغانستان تولید می شود. تنها در ولایت هرات در غرب این کشور از وجود ۷۰ هزار معتاد گزارش شده است. این تعداد افراد با توجه به جمعیت سی میلیونی افغانستان وحشتناک است.

مطابق گزارشهای رسمی از سال ۲۰۰۴ به بعد حدود ۶۰ درصد درآمد داخلی افغانستان را مواد مخدر تشکیل داده که درآمد سالیانه آن حدود ۲، ۵ میلیارد دالر برآورد شده است و مافیای مواد مخدر چندین برابر این مبلغ را که دهها میلیارد دالر بالغ می گردد سود بدست آورده اند، زیرا کمتر از ۳۰ درصد عواید مواد مخدر برای دهقانان و واسطه های داخلی است و ۷۰ درصد دیگر آن را مافیای بین المللی مواد مخدر به جیب می زنند.

همین میزان از درآمد داخلی کافی است که جنوب کشور هر ساله نا امن باشد تا بتواند بوته های خشخاش در سایه نا امنی و جنگ به شیره های تریاک تبدیل گردد. ولایات هلمند، قندهار، ارزگان، فراه، ننگرهار، پکتیا و زابل از ناامن ترین ولایات افغانستان به شمار می رود که بیشترین کشت تریاک را نیز دارا می باشد، طی سالهای گذشته هر قدر ناامنی در این مناطق افزایش یافته، کشت تریاک نیز به همان میزان افزایش یافته است.

ده سال تهاجم نظامی به افغانستان دستاورد های را هم داشته، اما به چی قیمتی؛ افزایش ناامنی، کشتار مردم بیگناه، قتل های زنجیره ای و افزایش کشت و تولید مواد مخدر. به اعتقاد مردم، پس از ده سال جنگ و مبارزه با تروریسم، هنوز هم سخن از افزایش خشونت ها در میان است، ده ها پرسش مطرح است که تاکنون صادقانه و واقع بینانه به آن پاسخ داده نشده است. به باور آنان لشکر کشی غربی ها برای نابودی تروریسم نبوده، بلکه هدف آنان تسلط بر منطقه و ثابت نگه داشتن اوضاع برای تامین و اجرای برنامه های شان برای حضور دراز مدت در افغانستان می باشد.

امریکا ده سال قبل جهت مبارزه علیه تروریسم، به وطن ما لشکرکشی کرد، اما بعد از سالها موجودیت و کش و گیر، جوبایدن معاون ریاست جمهوری آمریکا میگوید، که "طالبان دشمن ما نیست" و با ایجاد دفتر رسمی در قطر و اعطای صد میلیون دالر جهت انتقال خانواده های شان خاطر آزرده دوستان نا راضی را تسلی می بخشد.

این شاید اولین مرتبه در تاریخ بشریت باشد، که چهل و شش قدرتمند ترین ممالک جهان با داشتن مدرن ترین سلاح های جنگی و با یکصد و پنجاه هزار منظم ترین عساکر قادر به این نباشد، که یک گروپ پای برهنه چند هزار نفری "طالبان" را نابود سازد، بلکه سال به سال نیرومند تر هم شود. این منطقیست که هیچ عقل سالم آنرا پذیرفته نمیتواند، که دولت فاشیستی هتلر را در اخیر امر فقط چهار کشور متحد (انگلیس، فرانسه، شوروی و امریکا) در مدت دوسال جنگ رویاروئی برای همیشه نیست و نابود ساخت. اما در مقابله با "طالبان" . . . . . ؟

در همین راستا دیده بان حقوق بشر میگوید که حکومت افغانستان به گروه "طالبان" قول داده است در صورت پیوستن به گفتگوهای صلح، از پیگرد قانونی مصون می مانند. به گفته این سازمان حقوق بشری، صلاح الدین ربانی، رییس شورای عالی صلح افغانستان به تاریخ هفده نوامبر سال روان گفته است طالبانی که به روند صلح می پیوندند، از پیگرد مصون هستند و نام های شان از فهرست تحریم های سازمان ملل متحد حذف می گردند.

دیده بان حقوق بشر با نشر اعلامیه ای گفته است: فراهم ساختن مصونیت از پیگرد به دلیل نسل کشی، جرایم جنگی، جرایم علیه بشریت و دیگر نقض های جدی حقوق بشری، تخلف از قانون بین المللی است.

براد آدامس، مسوول بخش آسیا در دیده بان حقوق بشر گفت: گفتگوهای آینده حکومت افغانستان با "طالبان" نباید منوط به انکار از عدالت برای قربانیان جنایت های جنگی و دیگر خشونت ها باشد . . . مردم ملکی افغانستان نباید مجبور گردند که در میان عدالت و صلح، یکی را انتخاب کنند. شورای عالی صلح افغانستان در تلاش هایش برای مصالحه، «نمی تواند تقاضا برای عدالت را نادیده بگیرد». حکومت حامد کرزی چند سال است که می خواهد "طالبان" را به میز مذاکره بیاورد، اما تاهنوز برنامه مصالحه نتیجه نداده است. کابل در تلاش است که تا خروج نیروهای بین المللی در پایان سال ۲۰۱۴ میلادی، بتواند "طالبان" را به میز مذاکره بنشاند. اما "طالبان" تا هنوز تقاضای دولت برای مصالحه را رد کرده اند و حکومت کرزی را دست نشانده ایالات متحده امریکا نامیده اند.

"طالبان" همزمان به رد گفتگو با حکومت، در اوایل سال روان میلادی تماس های اولیه با ایالات متحده امریکا برقرار کرد و دفتری به این منظور در قطر تاسیس نمود. اما بعداً طالبان به دلیل آزاد نشدن زندانیان شان از گوانتانامو، این گفتگوها را قطع کردند. دیده بان حقوق بشر با اشاره به این که افغانستان تاریخ آشفته ای در اعطای مصونیت برای جنایتکاران جنگی دارد، افزوده است: افراد مسوول در جنایت های جنگی و دیگر خشونت ها، در هر دو جانب باید مورد بازپرسی و پیگیرد قرار بگیرند. دیده بان حقوق بشر گفته است که همراه با سازمان ملل متحد و دیگر گروه های حقوق بشری، معلومات قابل ملاحظه ای را جمع آوری کرده است که بر شمولیت اعضای "طالبان" در جرایم جنگی دلالت می کند. این جنایت های جنگی شامل حمله بر مردم ملکی، استفاده بی تفکیک از حملات انتحاری و جاسازی ماین ها، اعدام های شتاب زده و استفاده از کودکان در حملات انتحاری می شوند. دیده بان حقوق بشر اشاره کرده است که در سال ۲۰۰۷ میلادی جنگسالاران در درون پارلمان با تصویب قانونی، به خود شان از پیگرد در پیوند به نقض حقوق بشری مصونیت بخشیدند.

همچنان مصوبۀ شماره ۲۰۹۶ سال ۲۰۱۳ شورای امنیت ملل متحد، یوناما را مؤظف به ارزیابی و گزارشدهی شش ماهه از چگونگی وضع افراد ملکی در جریان جنگ کنونی افغانستان مکلف ساخته است. به اساس این مصوبه، یوناما گزارش جدیدی رادر مورد تعداد و عوامل تلفات ملکی نیمۀ اول سال ۲۰۱۳ میلادی تهیه و نشر نمودند. این گزارش حاکی از آنست که تعداد کشته ها و زخمی های ناشی از فعالیت جنگی جوانب مختلف جنگ کنونی افغانستان ازدیاد بی سابقه یافته است. مطابق این گزارش تعداد کشته ها صرف طی شش ماه اول سال جاری بیش از ۲۵۳۳ فرد ملکی و تعداد زخمیها طی همین دوره به ۱۳۱۹ فرد ملکی رسیده است. در حالیکه در تمام سال ۲۰۱۲ که به نوبۀ خود یک سال خونین بود، تعداد کشته ها به ۱۹۶۶ و تعداد زخمیها ۱۱۳۸ فرد مکلی گزارش شده بود.

افزایش درگیری های این گزارش بسیار تکان دهنده است اما غیرمنتظره نبود. زیرا آنانیکه اخبار روزمرۀ افغانستان را تعقیب میکنند، هر روزناظر رویداد های تکاندهندۀ اند که طی آن عدۀ از افراد ملکی از حق حیات محروم گردیده و یا زخمی و معیوب میشوند. طوری که می بینیم تمام جوانب درگیر، بخصوص "طالبان"، هنگام تنظیم عملیات نظامی خویش هیچ توجه ای به حق حیات و امنیت فردی افراد ملکی نمیکنند. درست است که تمام جوانب درگیر بشمول "طالبان" بر روی کاغذ خود را متعهد به جلوگیری از تلفات ملکی میدانند ولی در عمل اقدامات کافی برای جلوگیری ازتلفات ملکی نمیکند.

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org