Feb 5, 2013 15:48

 
مســـعــود «حـــداد»


 

سوی جانانه خواهم رفت

ز کویت ای مهِ طــناز، من دیــوانه خواهم رفت

ز مسجد گر برانی ام، سوی میخانه خواهم رفت

شــرابی از لــب لعــلت بده، ورنــه از آنجـــا هـــم

سفر سوی مغان کرده، ز خود بیگانه خواهم رفت

تمـــنای دلـــم از تـــو، کـلامی، گــوشۀ چشــمی

مکــن ردش، ز کویت با دل ویرانه خـواهم رفت

چــراغ سـرخ تـو بر من ،غــم سنگــین ببــار آرد

توقف در زمان کرده، ازین غم خانه خواهم رفت

اگــر ریزی به جــام مـن، شــراب ناب هســتی را

ز مسـتی با دل پـر آرزو، مســــتانه خـواهم رفــت

بوقــت مرگ «حدادت»، نکن گریه تو ای غافــل

چو جانم بر تو بخـشیده، سوی جانانه خـواهم رفت

مسعود حداد

سوم فبروری ۲۰۱۳


 

   

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org