دوشنبه، ۸ اکتوبر ۲۰۱۲

 
امین الله مفکر امینی

 

 

کیها بودند و خواهند بود خدمتگارِ ما

 

تا چند گویم ای برادرزکرده های خوب میهن پرستان

که درمثال داریم ز صـد ها کارهای نیکی از این وآن

در وطن پرده های ظلمت فگنده بود ازتاریکی وجهل 

زفیض باد عُجب جاهلان وهم تهی ازعلـم وعرفـــا ن

آنانکه بودند درپی عمران میهن ومردم زصدق وصفا

به طومار پردهء کاذب دین بستند  آنها را نام و نشــان

چپاول کردند و کردند بیان دین اسلام ما را به کــذب

برمردمان صادق وخوش باوربربیان چون آیات قران  

پرده بررخ کشیدند براعمال سیاه ی شان زافشای خلق

چو مسیحا خودها شفا بخش مردم کردنددرسخـن عیان 

بخوردند مال یتیمان و بیوه زنـان هرچه زهست و بود

بهمدستی بد حالان وابسته  بپول و زری دولتمـــردان

به ناموس مردم دست یازیدند وکرد ند عصمت دریهـا

بوعظ محراب و منبر گفتند آیه های تحــــریف زقرآن

به نابالغان پیوند جستند به حکم هم بستری وشوهـــری

طفلکان داغدار ساختند بـا رویه ی شیـــطانی باینسان

قتل کردند و عصمت دریدند و بآتش کشیدند بیحســاب

آنچه مایه ای عزوشرف بود ما را ز اجداد وز نیاکــان

به بیگانگان سپردند عنان  این خطه ای آزاد ه ای مـــا

به نام حریت و آزادی ما، سپردند بـه بیگانگان عنـــان

بر آزاد مردان و راهییان حق و حریت بستند داغهــــا

کفروالحادبه تزویر بستـــــــند زنام دین وآیــات قـــرآن

خودها زسر تا پای غرق بودند به کیش آدم ربایی هـــا

زهر بابی علم و دانش آنهـــا نداشتند هیـــــچ نام ونشان

حامیان میهن ومردم  که عـــاری بودند زاین شروفسـاد

به نام انسان و انسانیت، آمدند همه ز باطن بر عیـــــان

خط ومشی روشن کردند، بسرخطی اینهمه بیداد گریهـا

پرچمی آزاده گی بدست گرفتند براین ره ورسم روشان

نترسیدند زبند وزنجیروسردادن براه روشن انســــــانی

ز خود گذشتند و نگذشتند ز اهداف نیک ووالای انسان

شب و روزبغم رسی کارگران ودهقانـان گشتند مشغول

آوردند جمع بندی همه ای این شیوه ها درقید فـــــرمان

بباب دخترفروشیهای مروج زدند مهرنابودی یک یـک

بهربخشی آوردند فرامین حــــق مســاوی زنان ومردان

بکهنه پسندی های نا پسند مردم خطــی بطلان کشیـــدند

به وحدت ملیتهای ساکن دروطن کردند تلاش بـیـــکران

زهرقوم وقبیل و ملیتهای هرگوشهء دورونزدیـک وطن

مساعد ساختند حـقوق کارمساوی برطبق خواسـت زمان

بر بنای خود کفایی های مردم بر رفع احـــــتیاج و نیـا ز

عرضه شد مواد ارتزاقی به مـامورین و اجـیران، رایگان

زاین مثال های عیان هزاران دیگر شد در حرف وعمل

تا  نجات  یابند مردم  ز فقر و  بدبختی، دامنــگیر شـان

ارتجاع را به جان لرزه آمد ز ایــن همه فر آورده هــــا

به تشکیل دسته های جانی گشتند تا کنند ملک ویـــــران

تفسیرکردند برسم کهنه کاریهای آموخته زبــاداران دیـن

گرغلط هم بود، آورند بس مثالهای غلط درحرف وبیـان

به فرزندان صدیق وطن بستند صد هادروغ وصدها ریا

بحکم باداران ودشمنان دیرینه ای دین و شرف و شـــان

چه خوش باور مردمی دارد این سر زمین نیاکانی مــــا

چو گوسفند دوان دوان رفتند در پی گرگان تیز دنـــدان

گرفتند، کشتند و بستند مبارزین ره حق و مساوات وطـن

به دستور باداران داخل و خارج وابســـــــته به شیطــان

بمشی روشان راه آبادی و صلح و صفای آزادی خواهـان

ز طومار خود ســاخته زدند به دســــتاورد ها خط بطلان

گرفتند سررشته ای این خطهء آزاده گان  بفریب و تفتیـن

به مادر میهن جفا کردند و بآتـش کردند همــه  را یکسـان

امید مردمان را به خاک  سیاه کردند مدفون از جفــــــــا

ز کارنامه های شیاطین  همه کردند انگشت به دنـــــدان

پشیمانی آوردند مردم دانای میهن ز این کـــــار و پیکـار

که سرکرده بودند نام جهاد  در روشنـــایی دین و قـــران

چون همه دیدند مشی آنها و این همه فریاد های نا حــــق

که کفر آمد و سرکشی ها است ز راه خدا و دین و ایمـان

همه بستند کمر ها و شدند به تلاش سرنگــونی این کجیها

نیامد سود و حالت بدتر شد زهرباب  بـــاین ملک ویران

ولی افسوس دیر دانستند که ظلم ظالمان زحـــــــد گذشته

سر نوشت ملک بسته گشته بدست بیدینان و بیگانگــــان

ای هموطن تا کی به خواب غفلـت سر کنیم دردامان وطن

هنوزهم باقیست تا گردیم رها زاین شبـــــهای تار وظلمان

بیا دهیم دست اتـــــحاد با آزاده گان راه حق و صلح وصفا

کاین میسر نیست جز با پیوست بـــراه و رسم آزاده گـــان

ما همه دانیم کیها بودند و خواهند بـــــود خدمتگــــار مــــا

گر لحظه ای بنگریم بی تعلق به آنــــــها از دری وجـــدان

خدمتگار ما ای وطندار، فرزندان  این میهن من و تُســـت

نه آنکه دشمنان گویند ز ساختهء خود ها چون و چنــــــان

مپندارید که آنها غافل ز حال این مرز قهرمـــــان انــــــــد

به هر حال و همه جایی بدل خون و گریان اند بدیده گــان

بسازید صف مستحکم چون دژی اشغال نا پذیر رفتگان مـا

رهانید مردم و میهن ز جفا ها و هم حالت زار و پریشـــان

مفکر کوته کند باب سخن هایش، کنون همه میداننــد کـــــه

فرزندان صدیق  وطن کــدام ها اند و کی ها اند دشمنـــــان

 

   

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org