دوشنبه، ۱۵ فبروری ۲۰۱۰

 


 

صالحه رشیدی

می ‌توان موافق بود؟؟؟

که ما زنان را نیمی زیبای از بشریت می ‌خوانند، آیا عقاید مروج مبنی بر اینکه ما زنان (جسمی ضعیف) هستیم واقعیت دارد؟

از نظر قوای جسمانی واقعاً به مراتب از مردان ضعیف تریم. اما اینکه از هر ناحیه نسبت به مردان کمتر اند فقط اظهار نظر کسانی است که علاقمند به حفظ گمراهی سده های گذشته اند و نفع بردن از عدم حضور و مقام زن در جامعه و نقش فعال آن است. مگر نیروی عظیم تأثیر اخلاقی و معنوی زنان و مردان را فرا نمی‌گیرد؟ آخر نیروی دلکش زنان و مردان را در آفرینیش شاهکاری هنری و قهرمانی فداکارانه تشویق نمی‌ کنند و حرارت قلبی نمی بخشد؟

برای رضایت و خشنودی ما همسران، مادران و دلبران به کار نمی برند، و مُحبت زنان این تلاش ‌های مردان را در امور روزانه و غمخواری ها برای زندگی مشترک توانایئ نمی بخشد؟

میگویند: ما زنان از جهت انکشاف عقلی هم نسبت به مردان کمتریم، آیا دختر جوان- ملالی- نیروی عقلی و جسمی کمتر داشت که با دستتان رنگین به حنا بیرق میوند را شجاعانه بلند نگهداشت و با اشعار حماسی جنگجویان را به استقامت و پایداری در برابر نیروی قوی دشمن تشویق می‌نمود؟ رزغونه انا مشوره دهنده و مادر قهرمان برای احمد شاه بابا و ملت خود در آن عصر تاریک نبود؟ قهرمانی و فدا کاری زنان در بحران جنگ‌ های تنظیمی قابل محسوس نبود که مکلف به وظیفه مادر و پدری شدند، و هزاران زن گم نام افغان که حماسه آ فریده اند درج تاریخ است تکرار آن ممکن برای خواننده گان عزیز جالب نباشد نمی ‌توان همه پدیده‌ های طبیعی را یکسان و یک چیز تصور کرد، به هر صورت، ضرور نیست غرور مردان را بر انگیخت، بگذار مردان فعلا هم در این دنیای بزرگ اما کوچک از نگاه تخنیک و نکنالوژی به عقیده خود پا بر جا بمانند.

در مسایل حادتر یعنی تساوی حقوق زن و مرد بحث و نوشته‌ های داشته باشیم. لحظهء به عمق قرون فرو می‌ رویم سؤال در باره تساوی حقوقی و امکانات زن و مرد از ظهور طایفهء بشری عرض اندام نموده است. کشفیات باستان شناسی و حفظ آثار قدیمی به صورت انکارناپذیر ثابت گردانیده که با ظهور اجتماع بشری نقش پیشتاز در دوره های دور از ما، به زنان تعلق داشت در نخستین مرحله زندگی طایفه انسانی وقتی که مردم به صورت گروپی در یک خانواده واحد زیست می ‌نمود اطفال از طریق مادران تعیین می گردیدند اگر چه ناممکن بود که پدر واقعی طفل معلوم گردد این نوع مناسبات انسانی در آن زمان از موازین اخلاقی محسوب میگردید کاملاً مطابق مالکیت اشتراکی و عمل‌ کرد مجموعی اقتصادی بود. زن - مادر از احترام همگانی بر خوردار بود، به عنوان رهبر طایفه خیر خواه و قاضی بود، اما زندگی انسانی متوقف نمی‌ ماند، بلکه به صورت متواتر انکشاف می‌ یابد و همراه با این انکشافات تصورات ما راجع به زیبایئ مفکوره های نوین، نیکی، خوبی و شر و خیر هویدا میگردد و مناسبات نوین بین طبقات اجتماع ظهور می ‌یابد همچنان مناسبات بین زن و مرد نیز تغییر می نماید قرن‌ ها و هزاران سال سپری گردید و به مقیاس انکشاف ابزار و وسایل کار مردان به کرسی رهبری قرار میگیرد چون نقش شکاریان مولدان خوراک، جنگجویان و مدافعین را داشتند به این ترتیب با انکشاف بغرنج فعالیت‌ های اقتصادی به صورت عینی ضرورت وظایف زن و مرد ظهور می نماید مسوولیت های ولادت و امور خانه داری باعث محدودیت های بیشتر زن گردیده اما مالک ثروت خانواده از قبیل ابزار شکار ماهیگیری و پیشه وری مردان قرار گرفتند چون از نظر جسمانی زیادتر نسبت به زنان قوی‌ تر بودند زنان سهم گیری در تولید اجتماعی از نظر اقتصادی و اخلاقی به مردان وابسته گردیدند و نیروی شان در امور خانه داری به شکل مالکیت مرد در آمد صلاحیت داران مالکیت از نظر اقتصادی علاقمند به وراثت آن بودند و بعد از آن اطفال از طریق پدر تعیین شدند اما در طول سده ها متواتر فقط دو موضوع تغییر نا پذیر باقی ماند یعنی قدرت نا محدود ثروتمندان و موقف اطاعت گرانه زنان و این ارتباط تصادفی نبود تصاحب مالکیت خصوصی واقعاً اساس آن تغییر گردید که عده به عده‌ ای دیگر آقایئ نماید فقط فورم و طرز آقایئ تغییر یافت، اما اصل نا برابر مناسبات بین مردم حفظ گردید. اساس پرنسیب اخلاقی مناسبات با زنان مانند مالکیت، مردان حتا در عصر تاریک برده گی پذیری گردید زمانی که یک نفر مانند شی به صورت وابسته و فرمانبردار و ضعیف مجبور میگردد، زیبایی دلربایی زنان مانند مهر بروی اموال نقش بست.

ازدواج ‌های به شکل معامله گرانه و حساب گرانه تبدیل گردید و زن به شکل ماشین تولید اولاد و پاسبان وفادار کانون خانواده در آمد در‌ واقع امر حق دوست داشتن و دوست بودن به انتخاب خود زن سلب گردیده بود زنانی که از وفاداری زنا شوهری تخلف میکردند بی رحمانه محکوم می ‌شدند این عوامل هرگز به خاطر موازین اخلاقی تحمیل نمی ‌شد بلکه به واسطه علاقمندی های حفظ مالکیت صورت می پذیرفت در ردیف عوامل فوق الذکر فحشا شکل قانونی را گرفت فقر و تنگدستی اکثریت زنان را در این ورطه غرق گردانید آنان مجبور بودند خود را بفروشند تا وسیله ای برای حفظ بقای خود پیدا نمایند.

همراه با انکشاف پایه‌ های تولیدی جامعه، ساختار اجتماعی آن نیز تغییر کرد به عوض برده‌ داری فیودالیزم قد بر افراشت زن دهقان مساویانه با شوهرش زحمت می‌ کشید زنان کاسب هم اکثراً به کار های پیشه وری مصروف بودند. زنان همراه با مردان در قیام ها به پا خاسته در انقلاب‌ ها سهم گرفته ‌اند مانند در زمان انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۹۴-۱۷۸۹) که منجر به واژگونی مطلق العنانی و پاک کاری تهداب برای انکشاف جامعه مترقی در آن عصر یعنی نظام سرمایه داری گردید سیمائی دختر زیبا که مردم را به ویرانی جهان کهنه دعوت نمود سمبول آزادی قرار گرفت وقتی که در اثر حملات انقلاب بورژوازی، فیودالیزم به صورت نهایئ جایش را برای سرمایه دارایی خالی نمود زنان قسمت قابل ملاحظه کارگران مؤسسات صنعتی رو به افزایش را تشکیل می‌دادند. برای زنان این کار جلب فعالانه در ساحات تولیدی و زندگی اجتماعی محسوب میگردید ولی بازهم موقف واقعی زنان در خانواده و جامعه به آن سرعت که آرزو داشتند تغییر ننمود، آرایش مو و صورت لباس زنان در این عصر تغییر کرد در کشور های پیش قدیم صنعتی ساحات مختلف صنایع لباس، وسایل مورد ضرورت خانه، مایشن های کالا شویی و وسایل ظرف شویی را در خدمت زنان قرار دادند اما در اکثر کشور ها زنان مانند سابق انسان درجه دو و با حقارت بیشتر به سر می ‌برند. و ما زنان در گذشته نیز نقش درجه دو را نپذیرفته بودیم در دوران گذشته مبارزه زنان به خاطر دفاع از حقوق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شان وقتی شدت ویژه کسب نمود که بعضا مجبور بودند به خاطر انکشاف صلح آمیز وطن خویش مبارزه بی امان را علیه دشمنان صلح و ترقی به راه اندازند. با درک مسوولیت به خاطر سرنوشت جهان، زنان در سازمان های ملی و بین‌المللی متحد میگردیدند.

در سال ۱۹۴۵ فدراسیون بین‌المللی دموکراتیک زنان تآسیس گردید که منظور آن تقویه اتحاد زنان در مبارزه به خاطر تساوی حقوق بود اکنون تعداد زیادی از اعضای سازمان ملی زنان از کشور های مختلف شامل این فدراسیون اند و به اشکال مختلفی فعالیت دارند اما تأسف آور بر ملت ما است که با روند ها و بحران های سیاسی پی در پی بیشترین آسیب را زنان دیدند و هنوز هم در حقارت نا بجا قرار دارند اگر تصمیم بگیرند و مصمم شوند هر چه بیشتر فعالانه نیروی خود را برای نیل به این اهداف زیر فشرده تر گردانند، زنان موفق خواهند شد اهدافی را که می ‌توانند در نظر داشته باشند قرار ذیل است

کسب برابری واقعی با مردان، تقویه نقش زنان در انکشاف اقتصادی و سیاسی کشور مان و جنبش به خاطر دموکراسی و صلح مستحکم و پایدار نه تنها برای افغانستان، بلکه برای تمام مردمان روی زمین. نتایج کار زنان در کنفراس ها با ارزیابئ دقیق میگردد ولی با تأسف همه در قید و بند یک کلتور تاریک و حقارتی و بار منفی بنام "ننگ" و "ناموس" از حق کار و تحصیل محروم می‌ شوند با وجودیکه قانون اساسی حقون زن و مرد را مساوی اعلان کرده البته از لحاظ حق مدنی و حق مشارکت سیاسی انتخاب کردن و کاندید شدن را اما دین و مذهب و عنعنات دریچه ها را برای‌ شان مسدود میسازد و پذیرفتن آن در جامعه ما مشکل است.

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org