موقف زن در جوامع اسلامی و مردسالار

 

زن افغان هنوز هم به بهانۀ "دین و مذهب" نا بجا در حقارت  بسر می ‌برد.

وقتی حقوق انسان مطرح می ‌شود معامله گران بنیاد گر و ملا های تُند رَو و مذهبی اسلام را به عنوان دین کامل و سر تاج ادیان به نمایش گرفته وسیله خوب برای تبلیغ و جلب توجه برای سایر مذاهب می ‌شوند، اما بدون توجه به اینکه با تفریق گفتار و اعمال خود ضربه شدید به اصل ریشه دین و مذهب زده در حقیقت اعتماد و باورمندی را ضعییف نموده پذیریش حقیقت و واقعیت ادیان را مورد سؤال قرار میدهند.

تا موقعی که حرف از "حقوق انسان" مطرح است باید مسلمان در قطار انسان‌ های اول دنیا قرار بگیرد چون در اسلام برادری، عدالت، انصاف، صداقت، عزت، شرافت و امانت داری جزء روایات و احادیث است. وقتی "حق زن" مطرح می ‌شود باز زن را از ردیف انسانها بیرون کرده مظالم را بر وی روا داشته و تمام گفتار شان نه بر روی احادیث، بلکه بر روایات ملا های خود ساخته و پرداختۀ است که تاریکی قرن‌ های گذشته را با جبر و زور تحمیل میکنند، اگر مرد تجاوز کرد و یا آدم کُشت و یا هم دزدی کرد نه گناه است و نه شرم و نه هم ننگ و نه حدود شریعی حکم میکند که مجازات شود چون در رأس فیصله ها مرد ها که قاضی، امام، وکیل گذر و ملک قریه اند قرار دارند باید گناه های شان کتمان گردد، احیاناً اگر عین اعمال را زن مرتکب شود باید سنگسار و با شلاق مجازات و طلاق شود. سرنوشت زن در کشورهای اسلامی بدست ملا ها است که چگونه و چه دستور میدهند و دین اسلام هم حکم میکند که گنهکاران مجازات شوند آیا حکم دین در برابر زن و مرد فرق دارد؟ در قرآن روایات و احادیث همه به نفع انسان است. مرد تجاوز میکند به خواست خود ازدواج میکند امر نهی دارد و در ضمن بد ترین اعمال از وی سر می‌ زند.

اما جالب می ‌شود که در بین مخلوق خدا فرق کرد یکی را به "اشرف مخلوقات" ارج داد و تاج به سر نهند و دیگری را بنام "سیاه سر" و یا "جنس معصوم و مظلوم" عرصه زندگی را چنان بر وی تنگ کرد که به خود سوزی و خودکشی رو آورد و باز هم حکم دین و مذهب است که خودکشی حرام است و مردار از این دنیا می‌ رود. آیا گاهی در این رابطه توجه شده و احکام دینی مورد تطبیق قرار گرفته که با ظالم چه کرد؟

حقوق انسان همیشه از طرف مذهبیون بی عمل و شهرت طلبِ مفتخوار پا مال بوده و در طول سده بویژه زن را در موارد مختلف از کار و فعالیت بدور ساخته عرصه زندگی را برای ‌شان تنگ و مورد ظلم قرار گرفته‌ اند.

پس امامان، و مبلغین دین اسلام کوشش نموده اند تا بین بنده های خداوند (ج) و دین اسلام فاصله ایجاد کرده در حالیکه دین رابطۀ مستقیم بنده با خداوند است و هیچ بندۀ مقرب به خداوند نمی‌ تواند خلاف عمل کند. امروز ما شاهد هزار ها جنایت و خیانت بنام اسلام استیم بر علاوه از انتحار و کشتن و دزدی در کشور های اسلامی پامال نمودن حق زن بنام اسلام یک جرم و گناه نابخشنودنی است، که از جمله ازداوج اجباری، محروم نمودن حق میراث و نداشتن حق انتخاب همسر و حق تحصیل و امثال آنها.

از طرف جمعیت های تندور بنام اسلام همیشه سیستم‌ ها و نظام مورد نقد و محکمه قرار گرفته خلاف برنامه‌ های دینی و مذهبی پیش می روند بعد از سال ۱۳۷۱ آغاز و تمثلی از حکومت اسلامی بود زیاد ترین ضربات را زنان متقبل شدند از تحصیل محروم شدند به زور در قید نکاح قدرتمندان و تفنگ بدستان در آمدند از آپارتمان ها خود را به زیر (پایین) انداختند دروازه های وزارت خانه ها را به روی شان بستند، از کار و فعالیت اجتماعی محروم شدند، پدیدۀ شوم تجاوز رونق گرفت، در بدل پول زن را خریدند و چادر را بنام حجاب رویش افگندند و با تحقیر زن را مورد لت و کوب قرار داده از وظایف شان سبک دوش شده.

هنوز که هنوز است زنان افغان با حقارت مقابل است و منحیث نیم نفوس در ذهن‌ها جا ندارد با وجودی که حضور فریکی زنان بیشتر از مردان بوده و نقش اساسی در زندگی اجتماعی و اقتصادی دارند تمام شیرازه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کلتوری و سیاسی مربوط به حضور زن در جامعه است نباید انکار کرد که این حضور قوی همیشه مورد تعرض و تهدید جامعه مرد سالار و اسلام نما ها قرار گرفته است.

 

صالحه رشیدی

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org

 

پنجشنبه، ۲۱ جنوری  ۲۰۱۰