استاد عبدالله «وفا» نورستانی

 

نوید وصل

 

باز از درد فراقت ناله سر کردم بیا!

شور و فریا د د لم بیشتر کردم بیا!

آب دیده ریختم بر مجمر داغ فلک

نور ماه و اختران را بی اثر کردم بیا!

بر در صبح مزاحم قفل و زنجیری زدم

دخت نیلی آسمان را بی هنر کرد م بیا!

در زوال نور چشمم ، شا م تا پای سحر

ناله کردم ،گریه کردم، شور و شر کردم بیا!

شعله های عشق سرکش را ز توفان سرشک

با نوید وصلت ای جان،جمله تر کردم بیا!

در شب یلدا « وفا » تا پای جان در انتظار

چشم و گوش خویشتن را کور و کر کردم بیا!

 

کارتۀ سه – کابل

 

عبدالله «وفا»

 Sunday, February 24, 2013 3:37:48 p.m.

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org