شنبه، ۲۵ جولای ۲۰۰۹


راه افغانستان

 راه آزادی، استقلال، دموکراسی و ترقی اجتماعیست!

محمد طاهر نسیم

عده ای از دانشمندان و بخشی از نیروهای سیاسی نظریاتی متفاوتی را در برابر اوضاع و شرایط پیچیده کشور مطرح کرده اند، که نتوانسته اند تا کنون زمینه مساعدی را برای حل و فصل ان جستجو و راه سالمی را برای مبارزه به منظور دستیابی به نیازمندیهای خلق های افغانستان در یک کشور ازاد مستقل دموکراتیک و متحد دارای نظام و حاکمیت ملی تشخیص نمایند، و حتی شماری راه سازش و توافق را با حاکمیت کنونی آشکارا قبول کرده اند، گویا بدین وسیله میتوانند به نتیجه ای مثبتی برسند، زیرا آنان سنجش و بررسی علمی و عملی دقیق را از واقعیت ها در دست ندارند.

با درک و تحلیل دقیق و علمی اوضاع و شرایط کنونی در پرتو موجودیت اشغال نظامی و حاکمیت دست نشانده، و کلیه سیستم سیاسی، اقتصادی و نظامی وابسته به آن، میتوان راه مبارزه ملی و دموکراتیک سالم را تشخیص و در تطابق با ان گام برداشت.

*  *  *

• تقریباً هشتسال از تسلط اشغالگران نظامی خارجی در افغانستان- آمریکا، ناتو و متحدینشان- میگذرد که آزادی، استقلال، تمامیت ارضی حاکمیت و وحدت ملی را پایمال کرده است.

و به منظور تحقق پلانهای درازمدت خویش در منطقه، از افغانستان به حیث یک مرکز استراتیژی استفاده کرده، پروژه های خودرا در رابطه با کشورهای آسیای میانه، جنوب شرق آسیا، شرقمیانه، هندوستان و غیره پیهم طرح ریزی مینمایند. چنانچه حکومت دست نشانده در جهت تحقق اهداف و مقاصد آنان، در فراهم آوری شرایط و زمینه های مساعد، مسئوولیت خدمت گذاری خودرا انجام میدهد.

حاکمیت کنونی در افغانستان فاقد ماهیت ملی و دموکراتیک بوده و هست، زیرا در تمام ابعاد خود وابسته به سیاست و اهداف اشغالگران است. و برخلاف نورمهای ملی و بین المللی بر میهن تحمیل گردیده است.

تمام بنیادها و نهاد های موجوده که توسط چنین سیستم خارجی به وجود آمده، هیچ گوشه ای از قانونیت ندارد، زیرا آزادی کشور و مردم و حقوق عموم زحمتکشان، استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی را سلب کرده است. دموکراسی و قانونیت در افغانستان امروزی در سیستمی نهفته است که از منافع پایگاه اشغال نظامی حمایت و حفاظت مینماید و نه از منافع واقعاً ملی و نیازمندیهای زنده گی خلق های افغانستان.

کلیه بنیادها، مؤسسات، تشکیلات ملکی، نظامی و فرهنگی و پدیده های گوناگون زیر نام به اصطلاح "قانونیت"، "دموکراسی" و مبارزه ضد "تروریستی" در خدمت سیاست بیگانه قرار دارد.

هرسه قوۀ "مقننه"، "اجرائیه" و "قضایه" و ارگانهای به ویژه امنیتی و دفاعی "اردو"، "څارندوی" و "امنیت ملی" به نوکران معلوم الحال، جنایت کار سابق و لاحق واگذار شده است.

با وجود گذشت سالها، پایگاهها و فعالیت های تروریستی و دهشت افگنی از بین نرفته، بلکه در اشکال و شیوه های منظمتر آن، شدت و گسترش یافته است، و از آن طرف "خط دیورند" سازماندهی و تمویل میشوند.

حملات گوریلائی، بمب گذاری، بمب های انتحاری، آدم ربائی و آدم کُشی، ترور شخصیت ها، تخریب مؤسسات عام المنفعه، سوختاندن مکاتب، تیزاب پاشی و مسموم ساختن شاگردان مکاتب و مواد خوراکه، حمله بر کاروانهای تجارتی و اموال و وسایل ترانسپورتی، گروگان گرفتن، تجاوزات جنسی، تخطی ها، تجاوزات و تخریبات گوناگون دیگر در حالت فجیعتر خود، جریان دارد.

مافیای چندین ملیتی بین المللی در عرصه های کشت، تولید و تجارت مواد مخدر، فعالیت های جاسوسی، تجارت اسلحه، جعل سازی و تقلب کاری، تبلیغات سوء و عوامفریبانه در هماهنگی با اجیران و وابسته گان خود، فعالیت های خودرا انجام میدهد. و از سوی دیگر شماری از گروههای مسلح خودگردان- یا شرکت های امنیتی و خصوصی- که هیچ مجوزه مسئوولیت، صلاحیت و وظیفه دولتی و امنیتی را به دوش ندارند، آزادانه گشت و گذار و فعالیت های رهزنی، آدم ربائی، تجاوزات و چور و چپاول را به پیش میبرند.

رسانه های گروهی دشمنان- داخلی و خارجی- رادیوها، تلویزیونها و مطبوعات به شکل متواتر فعالیت های جعل سازی و تبلیغات عوامفریبانه خودرا در خدمت جبهه امپریالیستی، سیاست اشغالگران نظامی و ادامه موجودیت آنان، سازماندهی میکنند، فضای آشوبگری، اختلافات، تفرقه اندازی، ترس، وحشت و بی اعتمادی را پخش مینمایند.

پاکستان، ایران، عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج و مرتجع عربی و یا به اصطلاح اسلامی، و ارتجاع منطقه به مداخلات غرض آلود خود ادامه میدهند، و به دشمنان رنگارنگ وطن، کمک های مالی، لوژیستیکی و ابزار نظامی و رهنمود های مشورتی در تخریبکاری، میرسانند.

با وجود آنکه مراکز و پایگاههای فعالیت "طالبان"، "القاعده" و غیره دهشت افگنان و جای سازماندهی و زندگی "اسامه بن لادن"، "ملا محمد عمر" و غیره در پاکستان و مناطق ماورای "خط دیورند" برای سی آی ای، آی ایس آی، پنتاگون و ناتو، معلوم است، اما تدابیر و اقدامات جدی در این مورد صورت نگرفته است، بلکه در عوض، تفاهمات و سازش بین حکومت پاکستان و دهشت افگنان به سازماندهی آی ایس آی، انجام یافته و می یابد!

فعالیت های نظامی پاکستان زیر نام به اصطلاح ضد "تروریستی" یک راه دیماگوگی برای بدست آوردن کمک های هنگفت جبهه امپریالیستی چیزی دیگری نخواهد بود!

• حل و فصل اینگونه اوضاع و شرایط پیچیده ملی، وابسته گی کلی به هدف اصلی مبارزه: رهائی وطن از اشغالگران خارجی، متوقف ساختن مداخلات در امور افغانستان، و سرکوبی پلانها و نیروهای جنایتکار و دهشت افگن "القاعده"، "طالبان" و غیره، و ایجاد یک پایگاه ملی و دموکراتیک در کشور میباشد. مبارزه درین راه، فقط و فقط میتواند توسط یک جنبش همگانی که همۀ خلق های افغانستان را بدون در نظرداشت، تعلقات ملیت، نژاد، لسان، قبیله، دین، مذهب، عقیده سیاسی، شغل، نسب، دارائی، موقف اجتماعی و محل اقامت برای یک افغانستان آزاد، مستقل، دموکرات و متحد، آگاه، بسیج و یکپارچه سازد، صورت گیرد.

بدون شک و به منظور از بین بردن دشواریها و اوضاع ناگواری که خلق های افغانستان در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به آن روبرو میباشند، اهداف و نیازمندیهای عمده به حیث یک پروگرام ذی اهمیت و مبرم مبارزه ملی و دموکراتیک مطرح است که حتماً در محور توجه عملی جنبش همگانی، و اجرات بعدی قرار خواهد گرفت.

• با رهائی خلق های افغانستان از تسلط اشغالگران، و دستیابی به آزادی و استقلال، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، دموکراسی، که در صدر مبارزه آزادیبخش ملی، نهفته است، آغازین راه بیرون رفت کشور از عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی سالیان متمادی، تخریب و ویرانگری، راه تأمین رشد اقتصادی و فرهنگی، راه دوری جستن از سیاست بازار آزاد، تکیه کردن بر عملکرد پلانیزه شده و عملی به منظور پیشرفت دوامدار اقتصادی، و انکشاف در عرصه صنایع با استفاده منظم از نیرو و وسایل تولید ملی، توجه جدی به برقی ساختن کشور، بند سازی و سیستم های مدرن آبیاری، توسعه بعدی بخش های دولتی، مختلط و خصوصی در راه تحکیم استقلال اقتصادی و ارتقای سطح زندگی زحمتکشان، و تأمین عدالت اجتماعی، رشد همه جانبه تولید، تجارت ملی، بانک داری، سیاست سالم گمرکی و مالیات، سیاست سنجیده شده پیشرفت زراعتی و مالداری، میکانیزه، کوپراتیفی و صنعتی ساختن زراعت و مالداری، گامهای به منظور ترقی همگانی و بالا بردن سطح زندگی و آگاهی زحمتکشان محسوب میشود.

البته تأمین حقوق و شیوه های کار، بیمه های صحی و اجتماعی برای تمام افراد جامعه منع استفاده از نیروی کار خوردسالان، تأمین حقوق و آموزش و کار زنان، و مساوی بودن آنان با مردان در تمام عرصه های زندگی و فعالیت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، موسسات نگهداری و پرورش اطفال، مکاتب و تعلیم اجباری همگانی و مجانی، آموزش و پرورش حرفوی، گسترش تعلیمات مجانی متوسط، توسعۀ شبکه های تحصیلات عالی و مسلکی، دانش و علوم، امور طبع و نشر، انکشاف ادبیات، هنر و فرهنگ عمومی تمام خلق ها، وسایل اطلاعات جمعی، آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات، ایجاد سازمانهای سیاسی، اتحادیه های مسلکی و حرفوی، تجدید نظر در دستگاه اداره دولتی بر مبنای اصول دموکراتیک، ایجاد محاکم مبتنی بر عدالت و اتخاذ شیوه های قضائی مدرن، و الغای قوانین مخالف منافع مردم، یا تجدید نظر در آنها، تربیه کادرهای علمی، تأمین حقوق مؤلفان و مخترعان، تشویق و حمایه تحقیقات علمی، در جملۀ نیازمندیهای عمده زحمتکشان به شمار میرود.

• افغانستان به سیاست خارجی روشن، واقعبینانه در مطابقت با تحولات و انکشاف جهانی، منافع ملی و موضعگیری بیطرفی افغانستان و عدم انسلاک در پیمان های نظامی، حل و فصل درست مشکلات با کشورهای همسایه به ویژه پاکستان و ایران و حل و فصل سالم و عادلانه مسئله پناهندگان افغانی در خارج و ایجاد شرایط زندگی مناسب برایشان در افغانستان، نیاز مبرم دارد.

در تطابق با منافع ملی خلق های افغانستان، باید مناسبات سازنده بر اساس منافع و همکاری متقابل، عدم مداخله در امور یک دیگر با تمام کشورهای جهان، ایجاد تحکیم و گسترش بخشیده شود. و در ایجاد و توسعه مناسبات با کشورهای روبه انکشاف، دموکراتیک و مترقی، و جنبشهای آزادی بخش ملی و مترقی در جهان به اساس تبادل تجارب و همکاری و استحکام مبارزه ضدامپریالیستی و ضدارتجاع و عقبماندگی، به نفع پیشرفت، صلح و ثبات، به مساعی همه جانبه نیاز دارد.

ابراز همبستگی و پشتیبانی از مبارزه تمام خلق ها برای آزادی، استقلال، و ترقی اجتماعی، و خلق فلسطین در مبارزه علیه اشغال صهیونیستی و امپریالیستی، وظیفۀ پیشگام ملی و دموکراتیک میباشد.

در عرصه ملی و بین المللی، تلاش جدی به خرچ داده شود، که اعلامیه حقوق بشر و کلیه تدابیر و اجرات در زمینه، در چوکات سالم آن، در دفاع واقعی از مبارزان راه آزادی ملی، دموکراسی، عدالت، برابری، صلح و ترقی، اجتماعی، مورد اجراء گذاشته شود، و نه در دفاع از قاتلان، فاشیستان، جنایتکاران و عقبگرایان ضدملی و دموکراسی و ضد پیشرفت قرار گیرد.

• نیروهای نظامی دفاع ملی، قوای مسلح- اردو، څارندوی و امنیت- از لحاظ تجهیزات ذیضرورت، آموزش و ارتقای سطح رزمندگی آنها، و پاکسازی از عناصر نامطلوب، ضرورت به توجه خاصی دارد، تا از لحاظ توانائی دفاعی و فعالیت های محاربوی بتوانند، مطابق با اهداف و منافع ملی کشور در دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت علیه هرگونه تخریبکاری، مداخله و تجاوز، وظایف خودرا با نیرومندی انجام دهند.

• تشدید و تعمیق مبارزه را علیه تجارت و تولید مواد مخدر و مافیای چندیم ملیتی بین المللی و فعالیت های آن در زمینه های مختلف، سازماندهی همه جانبه را ایجاب مینماید.

• چنین جنبش نیرومند و همگانی که این مسئولیت سترگ ملی و دموکراتیک را بدوش میگیرد، میتواند از راه تبادل نظر و تفاهم کلیه نیروهای ملی و دموکراتیک، برای پیش برد مبارزه رهائی بخش ملی و دستیابی به استقلال، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی دموکراسی، عدالت، ترقی اجتماعی، صلح و ثبات در کشور با تمام توان و موفقیت گام بردارد.

در موازات آن باید مبارزه در راه بسیج ساختن تمام ملیت ها و اقوام بر اساس تأمین منافع توده های زحمتکش، بر اساس مناسبات برادرانه، مبارزه علیه هرگونه ستم ملی، تفوق طلبی نژادی، قومی، قبیلوی، منطقوی و لسانی، سازماندهی جدی و عملی یابد.

 

محمد طاهر نسیم،

 

۱۰ جولای ۲۰۰۹

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org