نویسنده : رفیق امین الله مفکر امینی

مسوولیت مطالب نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها میباشد

دوشنبه، ۵ نومبر ۲۰۰۷

 

 

مطالب نشر شده در «دیدگاه ها» بیانگر دیدگاه «اصالت» نمیباشد.

 

 

آیا روزی بنام تجلیل از
 شهدای انقلاب ثور ۱۳۵۷ وجود دارد ؟

 تاریخ وطن عزیز ما مملو از افتخارات زیادی مبنی بر قربانیان راه آزادی و نجات وطن از چنگ استعمار و استثمار گران چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس بین المللی در خود نهفته دارد. یاد وبود از این قهرمانان واقعی ملی که بخاطر نجات وطن و اعمار یک جامعۀ فارغ از هر نوع ظلم و استبداد چه بشکل فردی و چه دسته جمعی متشکل در سازمانها و احزاب واقعی مردمی "ملکی و یا نظامی، سیاسی و یا اجتماعی" مبارزه نموده اند و جانهای شیرین شانرا قربان مردم شریف میهن شان نموده اند در همه نقاط این سرزمین گاهی بشکل عنعنه ملی و گاهی هم بنابر ایجابات اجتماعی، سیاسی و دولتی تجلیل بعمل آمده و تجلیل بعمل میآید.

ما مثالهای برجسته ای این شهدا را میتوانیم در پیروزی جنگهای افغان با انگلیس و جنگ و مبارزه بخاطر استرداد استقلال وطن عزیز، جنگها و مبارزات پیگیر وطنپرستان واقعی به خاطر رهایی مردم رنجدیده ای میهن عزیزما افغانستان از شر بدبختیهای دامنگیر سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جستجو نمود.

تعداد این جانباختگان که گاهی بنام حفظ استقلال وطن و گاهی بنام مشروطه خواهان و مدتی هم بحیث انسان مبارز بخاطر اعمار جامعه شگوفان رزمیده اند و جانهای شیرین شانرا چه در مبارزه و نبرد رویاروی و چه در عقب سلولهای تنگ زندان از دست داده اند و یا مدتی از حیات پر بار شانرا در آنجا سپری کرده اند زیاد است که روح و روان آنها را شاد میخواهم و یاد زنده گانرا گرامی .

چیزیکه من میخواهم از آن تذکر دهم آن جانباختگانیست که تا هنوز روزی بنام روز شهدای انقلاب هفت ثور از طرف خود پرستان مقام و منزلت که باری بنام آنان در زندگی شان به آنها می بالیدند تعیین و تثبیت نگردیده است. آنها جز اعضای رزمنده ای ح. د. خ. ا.، سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان، سازمان دموکراتیک زنان افغانستان، سازمان اتحادیه های کارگری افغانستان و سایر وطنپرستان همسنگر وهمرزم شان که بخاطر تحقق آرمانهای مقدس و والای مردمان میهن آزاده و شریف شان میرزمیدند کسانی دیگری نمیباشند.

انقلاب ثور که در مقطع خاص زمانی و مکانی با نظر داشت شرایط و احوال سیاسی، فرهنگی اقتصادی و اجتماعی به پیروزی رسید یک پروسه تصادفی و خود بخودی نبود. این پروسه نتایج مبارزات طولانی و خستگی ناپذیر وطنپرستانی بوده است که از شکلی بشکلی از لحاظ سیاسی و سازمانی تغییر شکل داده ولی بخاطر یک آرمان مقدس بنا بود که آن همانا ایجاد و اعمار افغانستان نوین، مستقل و سر فراز بود و بس. بسیج نیروهای وطنپرست نیز بدور حزب (ح. د. خ. ا.) و سایر سازمانهای اجتماعی وابسته بآن به روی هیچ نوع تعلقات قومی لسانی، منطقوی و نژادی استوار نبوده است بلکه آرمان مشترکی بود که همه بخاطر تحقق اهداف مرامی آن داوطلبانه جمع گردیده و با تمام نیرو و انرژی تا سرحد قربان کردن جان شان در سنگر دفاع از آرمانهای آن دریغ نکرده اند. امروز دشمنان هرچه بگویند و هر کارنامه های سیاهی که به پیکر آنان ببندند بجایی نمیرسد. زیرا مردم افغانستان در طول بیشتر از دو دهه اخیر در جنگ برادرکشی که تحت خطر دین و مذهب از سوی دشمنان آشنا و دیرینۀ میهن عزیز ما سازمان داده شد و حضور قطعات نظامی اتحاد شوروی را نمودی از کفر و الحاد تبلیغ نمودند و از نیات پاک مذهبی مردم شرافتمند میهن ما سوء استفاده نموده و بکمک باداران پاکستانی شان چون آی.اس.آی پاکستان، ناتو و حلقات وابسته بآن بخاطر دسترسی بمنافع مادی، چور و چپاول دارایی های عامه، بغارت بردن آثار عتیقه از موزیم های ملی و بآتش کشیدن آثار عتیفه و باستانی پرداختند خوب واقف و آگاه اند . تاریخ درسی خوبی برای همه است. آنانی که نیک اندیشیده اند و نیک می اندیشند و ایمان و وجدان  سالم شانرا قربان هیچ نوع تعلقاتی نمیدارند بخوبی میدانند که کی ها دشمنان اند و کی ها دوستان.

در اینجا من نمیخواهم تکرار در تکرار از دستاورد های انقلاب ثور صحبت نمایم و یا مختصراً و یا بتفصیل نمود هایی از آنرا اینجا بنگارم چه رفقای رزمنده ای ح. د. خ. ا. و همۀ وطنپرستان بارها بتفصیل دستاورد های آنرا چه طی مقالات پرارزش و چه آثار شان با تمامی کمی ها و کاستی های آن بیان داشته اند و هیچ نوع ترس و هراسی در این موارد از خود نشان نداده اند و همیشه چه در حال حاکمیت ح. د.خ. ا. و چه بعداً، آنرا به پیشگاه قضاوت مردم میهن ما گذاشته اند و هیچگاهی چون تنظیم های جهادی که با تمام جنایات و چور و چپاول و تعرض بنوامیس ملی و تخریب سراسری وطن داد ازعدل و انصا ف و تحقق دین مقدس اسلام میزنند عمل نکرده اند.

آمدیم سر اصل موضوع نام گذاری یک روز بخصوص بجانباختگان انقلاب هفت ثور و مراحل بعدی آن.

نام تپه شهدا را که قبلاً بنام تپه مرنجان نامیده میشد و در آنجا هدیره های خاندان آل یحیی قبلاً و در حال حاضر نیز جای داشت و دارد همه از آن بکلی واقف و آگاه اند. در این تپه علاوه از رفته گان آل یحیی کسانی نیز خفته اند که روزگاری بنام رزمنده گان راه حق و به خاطر ایجاد یک افغانستان آزاد و سربلند و عاری از هر نوع ظلم و استبداد، کار و پیکار انقلابی نمودند و در این راه تا آخرین رمق حیات شان رزمیدند و خود را فدای این آرمان مقدس که خواست همه ای مردم صدیق و شرافتمند این مرز و بوم بود نمودند. اینها فرزندان صدیق و واقعی این مرز و بوم بودند از جای دیگری باین سرزمین پناهنده نبودند و یا باصطلاح آدمهای آسمانی نبودند که از آسمانها نازل گردیده بودند. اینها بر هر یکی از هموطن ما رشته و پیوند خونی داشته اند. از یکی برادر بر یکی پسر از یکی شوهر بر دیگری زن از یکی  خواهرزاده و بر دیگری ماما از یکی کاکا بر دیگری برادر زاده و خلاصه همه بر نحوی از انحا همه با یکدیگر ارتباط داشتند. آنها هم چون دیگران دارای امیالی بودند. از گشت و گذار و سیر و سفر گرفته تا خورد و نوش و سایر لذایز را مطابق به سرشت و خاصیت مادی و معنوی دارا بودند. ولی همۀ آنها از همۀ اینها بخاطر من و تو گذشتند. بخاطر مادر وطن شان و حفظ شان و شرف آن گذشتند . آیا با تمام این ایثار و فداکاری دور از انصاف و حس انساندوستی نخواهد بود که آنها رابه باد فراموشی بسپاریم و ببازمانده گان شان ارج و احترام نگذاریم. بهای خون آن پدران و مادران را که تاحال بیاد آن جانباختگان شان دل و دیده های شان پرخون و داغداراست نا چیز بشماریم.

بدبختانه امروز از طرف برادران باصطلاح مجاهد که متاسفانه بنابر اعمال خرابکارانه ای شان در هر کنج و کنار میهن عزیز و خارج از آن تا دور ترین کرانه های جهان، به دین مقدس اسلام نام دین تروریزم و کشتار پیوند داده شده است و آنها از سر تا بپا غرق در مظالم اجتماعی بوده و بخاطر غضب قدرت و داوری و فرمانروایی بر خلق آزاده و رنجدیده ای میهن ما از هیچ نوع ظلم و ستم دریغ نکرده اند، روزی را یعنی نهم سپتامبرمطابق به 18 سنبله 1386 را بنام روز شهدا مسمی و از آن تجلیل بعمل آوردند .این تجلیل که باشتراک هزاران تن از مردم شریف ما در استدیوم ورزشی کابل صورت گرفت عده ای از چهره های شناخته شدۀ جهادی و بعضی از رجال شناخته شدۀ کشور ایران بنماینده گی از دولت و مردم آن سرزمین بیاناتی ایراد نمودند

 در این تجمع بزرگ اشخاص آتی که عمدتاً از عده ای شان نام برده میشود اشتراک داشتند:

- آقای کرزی ریس جمهوری اسلامی افغانستان.

-احمد ولی مسعود رییس عمومی بنیاد شهید مسعود.

- محمد یونس قانونی رییس شورای ملی جمهوری اسلامی افغانستان.

- مارشال محمد قسیم فهیم مشاور رییس جمهوری اسلامی افغانستان .

- حاجی دین محمد والی کابل.

- حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت .

- عبدالله عبدالله وزیر سابقه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی افغانستان

- داکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی جمهوری اسلامی ایران.

-  پیام آقای سید محمد خاتمی رییس جمهور پیشین دولت جمهوری اسلامی ایران با عده ای دیگر از سران احزاب دست راستی و چهره های شناخته شده ای دیگر.

 آنها تحت نام شهادت احمد شاه مسعود، چور و چپاول، قتل و قتال و خونریزی مردم بیگناه وطنرا با تخریب و آتش سوزی سراسری کشور نام جهاد داده و بیاناتی مفصلی مطابق بذوق و آرمان شان و مطابق با ایجابات زد و بند های شان از لحاظ سیاسی و فرهنگی با ارتجاع منطقه و جهان ایراد و بروح و روان دسته های شان درود ها فرستادند. من شخصاً در این حصه کدام تنگ نظری ندارم . آنها از صلاحیت های دولتی و سیاسی خود استفاده کرده و با همه امکانات مادی و معنوی در این تجلیل تلاش نمودند. ولی از ابتدا تا آخر این سخن رانیها ذکری از شخصیت ها و فرزندان واقعی و صدیق مردم افغانستان که در پروسۀ انقلاب ثور و مراحل بعدی آن جانهای شیرین شانرا قربان کردند بعمل نیاوردند. از فرزندان صدیق و راستین ح. د. خ. ا. و سایر شخصیت های ملی و وطنپرست که بعد از خروج عساکر شوروی پنجسال بدفاع مستقل از سرزمین نیاکان شان پرداختند و خاصتاً ولایت مشرقی را از اشغال عساکر پاکستانی و اجیر شده گان شان نجات دادند حرفی بزبان نیاوردند. آنها شهدا و فرزندان واقعی شانرا که صرفاً و صرفاً به خاطر آرامی و آسایش مردم شرافتمند و نجیب افغانستان و بخاطر اعمار افغانستان آباد و شگوفان رزمیدند و باانفجار ماین ها و راکت های بلو پایت و استنگر و ماینها و سلاح های ثقیل و خفیف بشمول میلیونها دالر امریکایی و کلدار پاکستانی و غیره بدست آمده ذریعه مجاهدین نام نهاد از دشمنان خاک ما یعنی پاکستان، امریکا و کشور های عربی در ارتباط با القاعده جانهای شیرین شانرا قربان کردند به بسیار بی اعتنایی نگریستند و حتی یک دعا و درودی بروح و روان پاک آنها نثار نکردند.

بازهم گله و شکایت و تنگ نظری باین تجلیل ندارم. آنها در حصۀ خود مسولیتها و وجایبی بزعم خود داشتند و آنرا ادا نمودند و با وجود تصویب مشی مصالحۀ ملی شان از نام گرفتن همه قربانیان و شهدای انقلاب ثور و مراحل بعدی آن ابا ورزیدند و خاصتاً یادی حتی از دکتور نجیب الله فقید رییس جمهور اسبق افغانستان و شخصیت شناخته شدۀ ح. د. خ. ا. که بدست جلادان رو سیاه در مقر دفتر اداره سازمان ملل متحد خلاف پرنسیپ های ملی و بین المللی ترور و به شهادت رسیدند ذکری بعمل نیاوردند و آفرین بر این عدل و انصاف دینی، مذهبی و اسلامی و مشی خود ساخته و بافته مصالحه ملی شان.

بهر ترتیب، هر که و هر شخص و مرجع از خود وظایفی دارند که بعضی ها در تعمیل آن خود را مکلف و عده ای با بی تفاوتی بآن مینگرند. من هیچ گله و شکایتی ندارم ولی گله و شکایت من از اعضای رهبری ح. د. خ. ا. و همه مسولین سیاسی دولتی و اداری آن و اعضای نهضت فراگیر دیموکراسی و ترقی افغانستان چه در مرکز کابل، چه در اروپا چه امریکا و چه هرجایی دیگری که باشد میباشد. شکایت و گله من از سایر سازمانهای راستین و جنبشهای واقعی چپ دیموکراتیک که از بدنه حزب قهرمان دیموکراتیک خلق افغانستان مجزا شده و بفعالیت های مستقلانه سیاسی تحت فرماسیون تشکیلاتی جداگانۀ منسجم و مستقل بمبارزه پرداخته اند میباشد.

لذا بیایید با تمام اختلافاتیکه از لحاظ تشکیلاتی و سیاسی بین جنبش های واقعی چپ دیموکراتیک وجود دارد لحظه ایرا باین تصمیمم مقدس که همانا نامگذاری روزی بنام شهدای راه انقلاب ثور ۱۳۵۷ و مراحل بعدی میباشد صرف نماییم و با این تصمیم روح آن جانباختگان را شاد و بفامیل ها و بازمانده گان شان ارج بگذاریم و آنروز را همیشه تجلیل و طی مقالات و بیانیه ها در محافل رسمی و غیر رسمی چه در داخل کشور و چه خارج از آن حتی در دور ترین نقاط جهان به کمک و سایل ارتباطی انترنتی کارنامه های شانرا جاودانه سازیم.

درود آتشین بر روان پاک شهدای انقلاب ثور !