=== ((شعر روز)) ===

مژده ای ساده دلان، عصر جدید آمده اند

دوره چور و چپاول و تاراج سپید آمده اند

اینان هرچه که کردند، نگویید «دروغ»

از برای سرقت بانک با قفل و کلید آمده اند

یك کلید شان اگر نگشاید دروازه هر قفل

با گروپ سلاحدار و با قفل جدید آمده اند

 مجلس ملی كه از فحش و تمسخر شده پُر

غصه نخور دولت اخلاق پدید آمده اند

رفته اند آن گروپ کلاه پوست و چپن دار

آنکه با مشت روی میز می زد آمده اند

گر چور کردند و چپاول شد و بردند و خوردند

غمگین مشو که با نفس پلید آمده اند.

عذر تقصیر، كه ما مار گزیده شده ایم

آن مار كه تا اکنون نگزید آمده اند.

//// سخن روز////

دزدان میلیونی و چپاولگران میلیاردی افغانستان بخوانند و اگر وجدان دارند کمی شرمنده و سر افگنده شوند . . . . . .

زین‌ العابدین عبدالکلام به مدت پنج سال رئیس جمهور کشور هند بود. او در سن هشتاد و سه سالگی درگذشت و ملت هند را به عزا نشاند. تلویزیون ملی هند دارایی و ثروت او را چنین اعلام کرد:

سه دست لباس معمولی. شش عدد پیراهن. یک عدد ساعت دستی.

دو هزار و پانصد جلد کتاب. یک آپارتمان دولتی که مدت ‌ها پیش به جامعه دانشمندان هند تحویل داده شد.

موجودی بانکی صفر. تنها دارایی او دعای یک و نیم میلیارد جمعیت هندوستان که همراهش بود!

چپاولگری خانواده گی در ارگ

در زمره ی واژه های منحوسی که از دموکراسی پر فساد غرب داخل فرهنگ مردم افغانستان شد یکی هم واژه میان تهی و نمایشی بانوی اول است. تفاوت را ببینید.

محبوبه کارمل همسر ببرک کارمل را بانوی اول نمی گفتند. زیرا چنین اصطلاح نه در فرهنگ ملی و نه اسلامی افغانستان بود. ریاست پرورشگاه وطن بر اساس برنامه حزب دموکراتیک خلق افغانستان و جمهوری دموکراتیک افغانستان ایجاد شد و برعلاوه کابل در چندین ولایت افغانستان نیز از کودکان بی‌ بضاعت مواظبت می‌ کرد. محبوبه کارمل در سال ۱۹۸۱ به ریاست پرورشگاه وطن برگزیده شد و تا سال ۱۹۸۶ این وظیفه را به عهده داشت.

معاش ماهوار او شش هزار افغانی یعنی ۷۲ هزار افغانی در سال بود. وظیفه ی او ارگ نشینی نه بلکه ریاست پرورشگاه وطن یا مواظبت و سرپرستی از کودکان یتیم و بی بضاعت کشور بود.

محبوبه کارمل در حال حاضر در آلمان زنده گی می کند.

معاش سالانه ی رولا غنی همسر اشرف غنی را ۲۳ میلیون افغانی یعنی دو میلیون در یک ماه گزارش دادند.

این کشور گدایی گر با بانوی اول عشرتگر. در همین ‌حال، آوازه‌ های وجود دارند که غنی، برخی از قرارداد ها را به شرکت‌های لبنانی، منسوب به اعضای خانوادۀ رولا غنی، می ‌دهد.

بیش از ۲۳ میلیون افغانی در سال از بودجه ملی هزینه دفتر تشریفاتی بی بی گل احمدزی خانم رئیس جمهور غنی احمدزی می ‌شود. سندی که به نشر رسیده نشان می دهد که رئیس دفتر غنی مکتوب داده که در آن نوشته است: دفتر خانم اول کشور یکی از واحد های جانبی ریاست اداره امور ریاست جمهوری بوده و تعداد کارکنان آن ۳۳ نفر می‌ باشد که معاش‌ های امتیازی یک ماهه شان مبلغ یک میلیون و نُهصد و سی و سه هزار افغانی و از یکساله شان مبلغ ۲۳ میلیون و یکصد و نود و شش هزار افغانی می‌ شود.

عبدالسلام رحیمی رئیس عمومی اداره امور ریاست جمهوری در این مکتوب تصریح کرده است که این مبلغ شامل بودجه سال ۱۳۹۵ ریاست عمومی اداره امور ریاست جمهوری می‌ باشد و از کُود احتیاطی به بودجه دفتر ریاست جمهوری انتقال کند. متن این مکتوب از سوی رئیس جمهور برای دفترخانم‌  اش منظور شده است.

در حالی این مبلغ هنگفت به دفتر خانم ریاست جمهوری اختصاص داده شده است که بانوی اول در دو سال گذشته به جز شرکت در مراسم تشریفاتی و دید و بازدید با شماری از زنان و دختران، نقش غیر از این در حکومتداری نداشته و حتا برنامه ‌ای را برای بهبود شرایط زنده‌گی زنان بیرون نداده است.

میلیون‌ ها افغانی در حالی به دفتر تشریفاتی بانوی اول کشور اختصاص یافته است که میلیون‌ ها کودک در کشور به خاطر نبود زمینه‌ ی آموزش و نداشتن امکانات آموزشی از تحصیل محروم می ‌باشند و یا به امکانات آموزشی لازم دسترسی ندارند. غنی احمدزی وقتی به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد اعلام کرد که مصرف‌های اضافی را از بودجه ملی کاهش می‌ دهد و تعداد مشاوران و معاش ‌های امتیازی را کم می ‌کند، اما تا کنون رئیس جمهوری تنها معاش‌ های امتیازی کارمندان پائین رتبه دولتی را کاهش داده است و اما تعداد مشاوران معاونانش و مقام‌ های بلند پایه‌ ی دولتی و معاش‌ های امتیازی آنها را کاهش داده نتوانسته است.

اینان سرمایه ها را از کجا آوردند؟؟؟

هرچند احتمال دارد افراد و سرمایه ‌گذاران خصوصی سرمایه های بزرگتری در اختیار داشته باشند.

غلام حضرت صافی، مسئول هواپیمایی صافی

صافی در سال ۲۰۰۶ میلادی با سرمایه ابتدایی ۲۰ میلیون دالر آمریکایی، شرکت هواپیمایی‌ای را به نام "صافی" در افغانستان اساس گذاشت. در این شرکت که مرکز آن در کابل و در دبی امارت متحده عربی است، حدود ۵۰۰ نفر استخدام شده اند. این شرکت هواپیمایی خدمات باری انجام می دهد و همچنین پروازهای خود را از کابل به ابوظبی، بحرین، دهلی نو، دبی در خارج و به شهر هرات در داخل کشور تنظیم کرده است.

در افغانستان سه شرکت هوایی فعال است، هواپیمایی نیمه دولتی آریانا که شصت سال پیش فعال شد و شرکت های کام ایر و صافی که در سال های اخیر شروع به فعالیت کرده اند.

خلیل‌الله صدیق، مسئول بانک بین‌ المللی افغانستان

بانک بین ‌المللی افغانستان ۹ سال پیش با ۱۰ میلیون دالر سرمایه توسط صدیق مجوز فعالیت‌ های بانکی را در افغانستان گرفت. بانک بین المللی افغانستان در ۳۴ ولایت افغانستان شعبه دارد و ۶۱۶ کارمند استخدام کرده است. این بانک، همچنین پشتوانه بانک توسعه آسیایی را با خود دارد و آن گونه که مسئولان اداره حمایت از سرمایه‌ گذاری‌های خصوصی می گویند، تعداد مشتریان این بانک به ۹۰ هزار نفر میرسد. بانک بین‌ المللی افغانستان مثل سایر بانک‌ های افغانستان به ویژه بانک‌ های خصوصی، خدمات بانکداری از طریق انترنت، استفاده از ماشین های خود پرداخت پول، خدمات صدور قرضه، ایجاد حساب‌ های پس انداز و انتقال و دریافت پول در سراسر جهان را عرضه می ‌کند. در افغانستان پانزده بانک خصوصی فعالیت می ‌کند. بانکداری در افغانستان از رشته های شغلی پر در آمد و پر مشتری است.

محمد نسیم دوست، مسئول شرکت معادن انصاف

دوست، در سال ۲۰۰۶ میلادی با سرمایه ابتدایی ۳۱۲ هزار دالر آمریکایی به سرمایه ‌گذاری در بخش تهیه سنگ‌ های معدنی افغانستان، شروع به فعالیت کرد. شرکت انصاف، عمدتا در بخش تهیه و آماده سازی سنگ‌های قیمتی افغانستان برابر با معیارهای جهانی کار می ‌کند و آن طوری که اداره آیسا می گوید، توانسته در این مدت میزان سرمایه گذاری خود را با تاسیس شرکت سنگ مرمر در هرات به چهل میلیون دالر آمریکایی توسعه دهد.

این شرکت برای حدود ۴۰۰ نفر به طور مستقیم کار فراهم کرده و همچنین ۲۰۰ نفر دیگر را به طور مستقیم در کارهای عملیاتی مشغول کرده است. شرکت معادن انصاف، توانسته سنگ‌ های قیمتی افغانستان را با برقراری تماس با شرکت‌های خارجی به کشورهای هند، چین، ترکیه و امارات صادر کند.

ثروت اصلی افغانستان در زیر زمین است، سنگ های قیمتی این کشور به کشورهای دور و نزدیک صادر می ‌شود و از جانب افغانستان بخشی از درآمد داخلی خود را از معادن به دست می ‌آورد.

محمد فهیم هاشمی، مسئول تلویزیون ۱

تلویزیون ۱، از رسانه‌های خصوصی افغانستان در سال ۲۰۰۸ مجوز فعالیت را با سرمایه ابتدایی ۲۷۳ هزار دالر دریافت کرد. فعالیت نشراتی این تلویزیون در سال ۲۰۱۰، شروع شد. این شبکه ۲۹۳ کارمند به شمول ۵ کارمند خارجی را استخدام کرده است. این تلویزیون عمدتا برنامه های خبری، سیاسی، فرهنگی و تفریحی پخش می ‌کند و نشرات ۲۴ ساعته دارد. تلویزیون یک به علاوه آنتن های عادی از طریق ماهواره هم قابل دریافت است.

رسانه های تصویری در افغانستان در ده سال گذشته رشد چشمگیری داشته اند و در حال حاضر فضای تنگاتنگ رقابت بین ۵۵ ایستگاه فعال تلویزیونی جریان دارد. در افغانستان حدود هفتاد شبکه تلویزیونی مجوز فعالیت گرفته اند که ۱۵ کانال موفق به آغاز نشرات نشده اند.

سید سادات نادری، مسئول شرکت بیمه و وزیر شهر سازی افغانستان

نادری، شرکت بیمه خود را در سال ۲۰۰۸ با سرمایه ابتدایی ۲. ۵ میلیون دالر آمریکایی فعال کرد. این شرکت در افغانستان فعالیت بیمه عرضه می‌ کند. این شرکت توانسته برای ۳۰۰ نفر، کار فراهم کند. بیمه بهداشت، وسایط، ساختمان، بانکی، ترانسپورت و هوانوردی و نقل و انتقالات از انواع خدمات شرکت بیمه افغانستان است.

شرکت بیمه افغانستان از آغاز تا حالا برای مشتریانی با سرمایه ۲۲ میلیارد دالر، خدمات بیمه عرضه کرده است.

خدمات بیمه در افغانستان اجباری نیست و فرهنگ استفاده از بیمه هم میان مردم عادی چندان رایج نشده است. در این کشور تعداد شرکت های عرضه خدمات بیمه محدود است و نهاد دولتی به نام "بیمه ملی افغان" نیز خدمات بیمه عرضه می‌ کند.

مصطفی، مسئول مجتمع شرکت‌های امید بهار

مصطفی، مجتمع شرکت های خود را در سال ۲۰۰۸ با سرمایه ابتدایی ۲ میلیون دالر آمریکایی در افغانستان به راه انداخت. این مجتمع برای ۲۱ نفر کار فراهم کرده است. بسته بندی و صادرات میوه‌ جات تازه برابر با معیارهای جهانی شاخه اصلی کار آن است. تولیدات این مجتمع به اساس آمار (آیسا) به ۹۰ میلیون تُن در سال میرسد و سبب شده که در مدت کمی سرمایه ۲ میلیون دالری این شرکت به ۳۵ میلیون دالر افزایش پیدا کند. تولید نوشابه های غیرالکلی هم جز کار این مجتمع است. میوه جات تازه، از صادرات اصلی افغانستان به کشورهای خارجی است، انواع میوه جات تازه این کشور به کشورهای غربی صادر می شود. در افغانستان سرمایه گذاری‌ها در بخش تولیدات داخلی در سال‌ های پس از جنگ چشمگیر بوده است اما اخیرا نگرانی های امنیتی احتمالی در آینده بسیاری از سرمایه گذاران را به تشویش انداخته و سبب شده که دولت بسته‌های تشویقی پیش کند.

عبدالله رسولی، مسئول شرکت فولاد افغان

شرکت تولیدات فولاد افغان، در سال ۲۰۰۷ میلادی با سرمایه ابتدایی ۲ میلیون د لر آمریکایی عبدالله رسولی شروع به کار کرد. این شرکت برای ۵۳۰ نفر زمینه کار ایجاد کرده و از این میان ۱۳۰ کارمند آن شهروندان هندی هستند.

شرکت فولاد افغان با گسترش فعالیت های خود توانسته سرمایه ابتدایی خود را به ۱۸ میلیون دالر آمریکایی بالا ببرد.

فعالیت های این شرکت متمرکز به تولید و صادرات فولاد است. اداره آیسا می‌ گوید که این شرکت تولیدات برابر با معیارهای امروزی دارد و مجهز با فناوری روز است. تولیدات شرکت فولاد افغان، به ۱۰۰ تُن فولاد در روز میرسد که ارزشی معادل ۷۲۰ هزار دالر آمریکایی دارد.

حسن جبار، مسئول شرکت مخابراتی ام ‌تی ‌ان  (MTN)

شرکت مخابراتی ام ‌تی ان، با سرمایه ابتدایی ۱۵۰ میلیون دالر آمریکایی حسن جبار و استخدام ۵۶۵ کارمند، به نام "اریبا" در سال ۲۰۰۶ شروع به فعالیت کرد. این شرکت خدمات استفاده از تیلیفون همراه را در ۳۴ ولایت افغانستان عرضه می ‌کند. شرکت مخابراتی ام ‌تی ‌ان، جز گروهی است که در ۲۱ کشور دنیا فعالیت خدمات مخابراتی دارد.

تعداد مشترکان این شرکت در سراسر دنیا به ۹۰ میلیون کاربر می رسد. تعداد مشترکان این شرکت در افغانستان مشخص نیست ولی حدود ۲ میلیون نفر در سراسر افغانستان از خدمات مخابراتی بهره‌ مند هستند و بیشتر کاربران از ۲ تا سه سیمکارت همزمان استفاده می کنند.

افغانستان در ده سال گذشته رشد غیرقابل پیش بینی در فناوری مخابراتی داشته است. حدود ۵ شرکت مخابراتی در این کشور فعالیت مخابراتی عرضه می کنند و در سال های اخیر تعدادی از این شرکت‌ها خدمات نسل سوم مبایل همراه (۳G) خود را هم فعال کرده اند.

شرکت صنعتی روغن نباتی سپین‌غر

شرکت صنعتی روغن نباتی سپین ‌غر در سال ۲۰۰۰ میلادی، با سرمایه ابتدایی ۹ میلیون دالر آمریکایی، شروع به سرمایه ‌گذاری در زمینه تولیدات روغن نباتی کرد. این شرکت فعالیت خود را در سال ۲۰۰۴ شروع کرد و در ابتدای کار برای ۹۰ نفر به شمول ۲۵ خارجی، زمینه اشتغال فراهم کرد. این شرکت برای پخش تولیدات خود به طور عمده و برای مغازه های کوچک در کابل و تمام ولایات افغانستان شاخه فعال دارد. تولیدات این شرکت در افغانستان محدود نیست و بخشی از آن با بسته بندی معیاری به خارج هم صادر می شود.

شرکت تولیدی حبیب گلزار

شرکت تولیدی حبیب گلزار که شامل کارخانه های تولید آیسکریم و نوشابه های غیر الکولی، ترمیم ماشین آلات می ‌شود از ۲۰۰۳ شروع به فعالیت کرد. این شرکت با سرمایه ابتدایی ۲ میلیون و ۱۵۷ هزار دالر آمریکایی در هر سه بخش شروع به فعالیت کرد. این شرکت توانسته برای ۵۳۰ نفر به شمول ۱۳۰ شهروند خارجی زمینه اشتغال فراهم کند.

شرکت حبیب گلزار علاوه بر اینکه در پخش تولیدات کوکاکولا کار می ‌کند، نمایندگی پخش تولیدات شرکت های تویتا، فلیپ ماریوس، تنباکوی ژاپن، بسکویت کانتیننتال و کرافت را هم به عهده دارد. این شرکت در بخش صادرات و واردات نیز فعال است و بخش عظیم فعالیت‌ های آن را در کنار تولیدات واردات مواد از خارج کشور تشکیل می ‌دهد.

مجموع سرمایه کل این شرکت‌ها بیش از هشت میلیارد دالر آمریکایی بر آورد شده است.

کی می تواند بگوید که این پولها چه شد؟؟؟

با تزویر و ریا با بدقولی و عهد شکنی با فتنه گری و دروغ نمی توان ادعای انسانیت داشت.

سؤال اینجاست که آیا کمک های جامعه جهانی در افغانستان به گونه درست آن به مصرف رسیده است یا خیر؟

بیشتر کمک های جامعه جهانی در افغانستان حیف و میل شده اند و بگونه ای که انتظار آن می رفت این کمکها در بازسازی افغانستان مؤثر نبوده اند. نبود ظرفیت در نهادهای دولتی، فساد اداری، عدم هماهنگی میان دولت افغانستان و کشورهای کمک کننده در عملی شدن پروژه ها و چندین دست شدن قراردادها از علتهای عمده ای هستند که سبب شده است بخش زیادی از کمکهای جامعه جهانی در افغانستان حیف و میل شوند. شماری از کارشناسان اقتصاد و مسؤلان اتاق تجارت و صنایع بر این باورند که بیشتر کمکهای جامعه جهانی از طریق اینجوها در بخش های زیربناها، ساختمان سازی، جاده سازی و دیگر پروژه ها در افغانستان مصرف شده اند.

به باور آگاهان هشتاد در صد کمکها بر زندگی و اقتصاد مردم عادی اثری نداشته است و نهادهای کمک کننده بیشتر پروژه ها و بویژه پروژه های بزرگ را با شرکتهای خارجی قرارداد کرده اند که در نتیجه چندین دست شدن قراردادها تنها سی تا پنجاه در صد پول در این پروژه ها مصرف شده اند و از پنجاه تا هفتاد در صد پول بدون این که به افغانستان بیایند به دست خارجی ها می رسند. اکنون با استفاده از کمک های جامعه جهانی بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر جاده در افغانستان قیر ریزی شده است و بیش از ۳۵ درصد مردم از انرژی برق بهره مند شده اند، اما انتظار می رفت بیشتر ازاین پروژه ها در افغانستان عملی شوند.

کشورهایی که بیشترین پول را به افغانستان کمک کرده اند به ترتیب زیر است:

کشور  تعهد پرداخت

آمریکا

۳۵۶،۴۴ میلیارد ۱۱۸،۳۸ میلیارد

جاپان

۱۵۲،۳ میلیارد ۱۵۲،۳ میلیارد

اتحادیه اروپا

۸۸۳،۲ میلیارد ۵۹۴،۲ میلیارد

بانک انکشاف آسیایی

۲۶۹،۲ میلیارد ۰۰۵،۱ میلیارد

انگلستان

۲۲۲،۲ میلیارد ۲۲۲،۲ میلیارد

بانک جهانی

۱۳۷،۲ میلیارد ۷۰۰،۱ میلیارد

آلمان

۱۳۰،۲ میلیارد ۷۶۲ میلیون

هند

۵۱۶،۱ میلیارد ۷۵۹ میلیون

کانادا

۲۵۶،۱ میلیارد ۲۵۶،۱ میلیارد

هلند

۰۱۵،۱ میلیارد ۰۱۵،۱ میلیارد

 

رازهای پشت پرده و چپاولگری در حکومت

مقامات کنونی از طریق چپاول دارایی های عامه و غصب زمین، سرمایه سرسام آور اندوخته و پول های حرام را در داخل کشور با اعمار بلند منزل ها و شرکت ها و در خارج از کشور به کار انداخته اند. کریم خلیلی با برادرش حاجی نبی زمین های وسیع را در کابل قبضه کرده به میلیونها دالر به فروش رسانیدند و از هیچ به سرمایه داران اصلی کشور تبدیل و صاحب غلغله گروپ، چینل تلویزیونی و غیره شدند. تنها در قضیه کابل بانک، قریب یک میلیارد دالر از پول ملت به غارت رفت، اما از آنجاییکه خانواده کرزی و فهیم در این کلاهبرداری تاریخی سهیم اند تا حال بر دوسیه این چپاول پرده انداخته شده و اقدام جدی در برابر عاملانش صورت نمی ‌گیرد در حالیکه گردانندگان اصلی این بانک حقایق مهمی را در دست داشتن شخص حامد کرزی، حسین فهیم، محمود کرزی، قدیر فطرت، عمر زاخیلوال و دیگران در فساد و چپاول بانک فاش نمودند. اما دیر یا زود فرنود و فیروزی نیز از بند رها شده برایشان حق‌السکوت پرداخته خواهد شد.

فساد در رده های پایین تر دولت از والیان ولایات تا شاروالی ها، محاکم، پولیس، اردو، امنیت ملی، گمرک ها، سفارت ها، ریاست های مستقل، پارلمان و سنا و . . . آنچنان همه‌ گیر است که فغان ٩٩٪ مردم بدبخت را که ضربه اصلی این وضعیت اسفبار را می‌ خورند به آسمان بلند کرده است چون در هیچ اداره دولتی ممکن نیست بدون پرداخت رشوه یا داشتن واسطه بتوان کاری را از پیش برد. بنابر گزارش «شفافیت جهانی»، در سال ٢٠١٠، از هر هفت افغان یکی مجبور به پرداخت رشوه بوده که مقدار اوسط آن سه برابر معاش یک افغان عادی بوده است.

روزی نیست که بوی گند فساد و دزدی های میلیون دالری بالا ترین مقامات دولت کرزی، اعضای پارلمان و دیگر نهادهای دولتی به مطبوعات درز نکند، اما در برابر تمامی این خیانت های ملی دستگاه پوسیده و شخص کرزی سکوت نموده تا حال یک تن از مقامات هم به جرم فساد محاکمه نشده است چون تمامشان غرق دزدی و پر کردن جیب های گنده شان اند. اداراتی هم که زیر نام «مبارزه با فساد» یکی پی دیگری ساخته می ‌شوند، خود منشای فساد بوده و جز مصارف هنگفت از بودجه ملت هیچ دستآوردی ندارند.

چرا خس دزدان را محاکمه می کنند؟؟؟

فسـاد، یکـی از دلایـل ناکامـی حکومت هـای افغانسـتان در سـال های اخیـر در کشـور می باشـد. ایـن پدیـده در گذشـته ها نیـز در افغانسـتان وجـود داشـته اسـت ولـی پـس از رویـکار آمـدن حکومت های پـس از "مجاهدین" و آمـدن غربی ها در کشـور به اوج خود رسـید چنانچه در حضور داشـت امریکا و دیگر کشور هـای جامعـه جهانـی در افغانسـتان، مملکت ما در قطـار کشـورهایی قـرار گرفته اسـت که از شـمار فاسـد ترین ها می باشـد.

کشـورهای دنیـا در چندین نشسـت جهانی که بـرای کمـک به افغانسـتان برگـزار شده بود، همـه کمـک های شـان را به این مشـروط کرده بودنـد کـه ایـن کشـور در راسـتای مبـارزه با فسـاد، گام های اساسـی بـردارد ولـی دیده می شـود کـه هنـوز اقداماتـی در این راسـتا عملی نشـده است. بسـیاری از نهاد هـای دولتی از جملـه نهادهای کشـف و تحقیـق، گمرکات، محاکـم و … در این بیمـاری چنان گرفتـار اند که مـردم از بابت آن بامشـکلات شـدیدی مواجه می باشند. بـا ایـن هـم حکومـت در راه پاکسـازی ایـن نهادهـا تـا هنوز نـاکام می باشـد.

اخرآ وزارت ترانسـپورت اعـلام کـرده اسـت کـه شـماری از کارمنـدان ایـن وزارت به خاطر دسـت داشـتن در فسـاد، بـه لـوی څارنوالی معرفـی شـده اند. ایـن اقـدام مـی توانـد در راسـتای مبـارزه با فسـاد مفیـد باشـد ولـی ای کاش ایـن روند در مـورد همـه کارمنـدان از بـالا تا پاییـن رعایت شود.

دیـده شـده اسـت کـه بیشـترین فسـاد در نـزد مقامـات مشـاهده شده اسـت؛ زیرا آنـان بـه دلیل وظایـف شـان، در امـور مالی و خریـداری هـا و قراردادها ذیدخـل بوده و می توانند در این گونه امور بسـیار سـازنده باشـند. وزارت ترانسـپورت نگفتـه اسـت کـه در میان شـصت کارمندی کـه به لوی څارنوالی معرفی شـده اند مقامـات بلنـد پایه آن وزارت نیـز شـامل هسـتند یـا نـه ولـی معلـوم اسـت کـه احتمـال موجودیـت چنیـن اشـخاص بسـیار اندک اسـت. فسـاد هـای کلان در میـان افـراد رده بـالایی موجـود اسـت ولی در نظـام کنونـی اراده برای مبـارزه با فسـاد موجود نیسـت و تا کنـون دیده نشـده اسـت که مقـام بلنـد رتبه ای کـه دیروز و امـروزش بـه مـردم معلـوم بـوده اسـت، بـه دلیـل فسـاد محاکمـه شـده و دارایـی هایی که از راه غیر قانونی بدسـت آورده اسـت، مصادره شده باشـد.

مـوارد اندکی که دیده شـده اسـت، بـه دلایل قومـی و سیاسـی اسـت چنانچـه در قضیه کابل بانک دیده شـده اسـت. بـه هر حال حکومـت به دلیل ضعـف و ناتوانی هایـی که دارد، تا هنوز نتوانسـته اسـت گام های عملـی را در راسـتای مبـارزه با فسـاد بـردارد در حالی که دارایی های همه شـهروندان کشور در سـی – چهـل سـال اخیـر در نـزد مـردم معلـوم اسـت ولی دزد هـای کلان کـه از خون و گوشـت و پوسـت مـردم اکنـون صاحـب سـرمایه هـای کلان، کاخ هـا و بلند منـزل های متعدد هسـتند، غـرق سـرمایه های دزدی شـده و بـاد آورده در نـاز و نعمـت زنـده گـی مـی کننـد و فقط گاه گاهـی مامورین پاییـن رتبه، به دادگاه ها کشـانیده می شـوند و فسـادهای شـان آشـکار می شود. مـا امیدواریـم کـه روزی ایـن ماموریـت را یـک حکومـت نیرومنـد مردمی تحقق بخشـد و داد مـردم را بسـتاند و حـق را بـه حـق دار برساند.

چند تن از چپاولگران معروف

دزدی ٢٥ میلیون دالری یونس قانونی در وزارت معارف،

رشوت ٣٠ میلیون دالری ابراهیم عادل وزیر سابق معادن،

خریداری بلدنگ های چندین میلیون دالری توسط وزارت خارجه در نیویارک ‌و دوبی،

چپاول ده هزار جریب زمین دولتی توسط خانواده کرزی در قندهار،

سرقت هفتاد میلیون دالری توسط اسماعیل خان،

غارت تجهیزات و ادویه به ارزش میلیون ها دالر و ٢٠ میلیون دالر پول نقد در شفاخانه سردار محمد داوود که در آن بسم الله وزیر دفاع و جنرال احمد ضیا یفتلی مظنون درجه یک اند،

چور زمین های دشت چمتله، چونغر، قرغه و غیره توسط سیاف، ملا عزت، ممتاز و غیره،

دزدی حدود نیم میلیون دالر توسط صدیق چکری از وزارت حج و اوقاف،

اختلاس هشتصد میلیون دالری عمر زاخیلوال در گمرک های جلال آباد و حیرتان،

دریافت بوجی های دالر از ایران توسط عمر داوودزی،

اختلاس بیست میلیون دالری امین فرهنگ در وزارت اقتصاد،

دزدی صد میلیون دالری نادر آتش از شرکت هوایی آریانا،

گرفتن رشوتهای کلان توسط فاروق وردگ، حنیف اتمر و عمر زاخیلوال از کابل بانک،

فساد قدیر فطرت در ارتباط به قضیه کابل بانک و موارد دیگر،

فساد چندین میلیون دالری و فسادهای متعددی ظاهر اغبردر کمیته ملی المپیک،

چپاولگری های فراوان عطا محمد نور در بلخ،

دزدی زلمی حقانی از سفارت افغانستان در پاریس

چرا کسی از اینان نمی پرسد؟؟؟

می نویسم که شب تار سحر می گردد

قانون وعدالت به کشور بر می گردد.

حمایت از متهمان فساد اداری از جانب حكومت معضلی است كه تا كاخ ریاست جمهوری نیز ریشه دوانیده است. عده‌ ای از متهمان به اختلاس و فساد اداری به طور مستقیم از جانب شخص كرزی و برخی مقامات دیگر مورد حمایت قرار گرفته، و دوسیه‌ های آنان مسدود و یا متروك گذاشته می ‌شد.

حكومت زمانی می ‌تواند در امر مبارزه با فساد موفق شود كه عزم سیاسی قوی داشته، اصلاحات و مبارزه را از خود ارگ و حكومت شروع كرده و قضیه‌ های افراد حكومتی كه در څارنوالی است را در قدم نخست رسیدگی کند. و همچنان در صورت نیاز محكمه ‌های بین‌المللی را نیز برای رسیدگی به دوسیه‌ های كه حكومت قادر به رسیدگی به آن‌ ها نیست، تشکیل نماید.

۲۱ تن از مقامات بلند پایه دولتى به اخذ رشوت و فساد ادارى متهم اند، در آن نامهاى ۱۱ وزیر اسبق و فعلى، ۶ والى فعلى و اسبق و چندین رییس عمومی، مشاور وزیران و مسوولین دولتى شامل است كه، از موقف دولتى سوء استفاده کرده و مبالغ هنگفت را حیف و میل کرده اند. در این لیست چندین وزیر و والی اسبق حكومت كرزى، وزیران فعلی و تعدادی از مشاور وزیران و رییسان عمومی شامل اند كه گمان میرود تعداد شان در كابینه بعدى هم عضویت داشته باشند.

درین لیست رنگین داد فر سپنتا، حنیف اتمر، محمد صدیق چكرى، جلیل شمس، سر مشاور رییس جمهور نعمت الله شهرانى شامل اند. همچنان در لیست اسماى وزراى سابق حكومت كرزى، حمیدالله قادرى وزیر ترانسپورت، اكبر اكبر وزیر مهاجرین، رامین وزیر زراعت، عنایت الله قاسمى وزیر ترانسپورت، فرهنگ وزیر تجارت، خانم مسعوده جلال وزیر زنان

برعلاوه وزیران یادشده، نامهاى شیر محمد اعتبارى، بسم الله بسمل نیز شامل است.

همچنان در لیست والیان، والى ولایت بلخ عطا محمد نور، والى غزنى عثمانى، والى كاپیسا، والى بدخشان باز محمد احمدى و والى اسبق خوست پټان یاد شده اند كه از موقف دولتى خود سوء استفاده و اختلاس کرده اند.

و همچنان در میان افراد رده بالای حكومتی، نام محمد صدیق چکری، سرپرست پیشین وزارت حج و اوقاف، حمید الله قادری و عنایت الله قاسمی وزرای سابق ترانسپورت و هوانوردی، محمد امین فرهنگ، وزیر سابق تجارت و صنایع، نادر آتش رییس د آریانا افغان هوائی شرکت، عبدالاحد صاحبی شاروال سابق کابل، وهاب الدین سادات و فقیر بهرام معینان سابق شاروالی کابل، اشراق حسینی، معین سابق وزارت معارف، عطاالرحمن سلیم، معین سابق وزارت حج و اوقاف، اکبر بارکزی، معین سابق وزارت آب و برق، محمد ولی رسولی، معین سابق وزارت فواید عامه و احمد ضیا صالحی، مسئول مالی شورای امنیت ملی وجود دارند.

جرم و جنایات سازمان یافته در حکومت

بوروکراتیزم ریشه ‌دار در کشور مانع هرگونه پیشرفت است، لذا برنامه‌ های چون خلع سلاح، مبارزه با مواد مخدر و غیره نتوانسته ‌اند به موفقیت برسند. در برابر این نابسامانی بنیادی، سیاست‌ های چون تغییر مسؤولین در ولایات، سطحی به نظر میرسد، این سیاست‌ ها نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی ‌شود بلکه به آشفتگی آن می‌ افزاید. از سوی دیگر درهم ریختگی صلاحیت‌ ها و مسئولیت ‌های دست ‌اندرکاران امور و بخش‌ های مختلف اداری سبب ناکامی اجراات مثبت و مؤثر می‌ شود. اصلاحات اداری نیز در صورتی مؤثر است که هیچ کس نتواند به‌ نا حق خواسته خود را به کرسی بنشاند. در هر حال ایجاد یک دولت مقتدر مرکزی با اتکا به اصل شایسته سالاری و مدیریت علمی که بتواند به خواسته‌های مردم پاسخ مثبت بدهد، تنها راه سیاسی بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی به شمار میرود.

در غیر آن هر شخصی با تجربه‌ ای هم اگر در این حلقه بسته و در سیستم بهم آمیخته قرار گیرد موفقیت چندانی نخواهد داشت. در کشور بسیاری از فرمانداران محلى و ولایتى هم از اردو، پولیس و افسران امنیتی قبلاً فرماندهان جناح‌ های مختلفى بوده ‌اند كه براى سرنگونى طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱ در تصرف قدرت پیش ‌دستی و خلاف توافق قبلی کابل را اشغال کردند. آن چه كه این نیروها می ‌توانند انجام بدهند، استفاده از سمت دولتى خود براى كشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر است. آن‌ ها هنوز اسلحه در اختیار دارند و نفوذ گذشته خود را بر مردم حفظ کرده ‌اند.

سال ‌ها از سقوط طالبان در کشور می ‌گذرد دهها و حتا صدها میلیارد دالر به افغانستان سرازیر و در زیر ریش جامعه بین‌ المللی به جیب دزدان ثروت ‌های ملی افغانستان سرازیر شد و همین دزدان و چپاولگران شهر کابل بعد از سال ۲۰۰۱ مالک ده‌ا تعمیر و بلند منزل، شرکت‌های تجارتی، صاحب دهها عراده موتر، صدها جریب زمین و. . . شدند.

اگر واقعاً به کمک‌ های ارایه شده به افغانستان نگاه كنیم به این موضوع میرسیم كه اکثر این کمک‌ ها برای مردم افغانستان نرسیده تعدادی دلال داخلی و خارجی را فربه كرده است! در سایه این کمک‌ ها اكثر احزاب قدرتمند و ضعیف داخلی تقویت شده به استحكام مواضع خود پرداخته ‌اند؛ یعنی همان جریانی كه در سالهای قبل رواج داشت. منتها آن زمان بنام جهاد و مقاومت در جیب عده محدود می ‌ریخت و امروز با نام بازسازی. ولی در اصل هیچ فرق و تفاوتی در روند رسانیدن این کمکها به مردم نكرده است.

در كنار این موضوع صدها و بلكه هزاران دلال جناحی و حزبی به پر کردن انبارهای خود مشغول ‌اند در حالی‌که مردم همچنان نیازمند باقی مانده ‌اند. از طرف دیگر، ازدیاد و تعدد مؤسسات و نیروهای خارجی و زورمندان تنظیمی را شاهدیم كه هر كدام شان ماهانه پنجصد تا پنج هزار دالر حقوق دریافت كرده هزینه‌ های گزاف مخارج شان را نیز در حساب کمک‌ های بلاعوض و یا قرض ‌الحسنه به افغانستان می‌ گذارند. در حال حاضر در كابل بیش از ۲۴۰۰ موسسه خارجی و یا به ‌نوعی وابسته به آن‌ ها وجود دارد. كه در هر کدام شان اگر به ‌طور میانگین ده نفر مشغول به کار باشند، حدود بیست و چهار هزار حقوق بگیر در کابل مستقر هستند. این افراد از یک ‌طرف به نا امنی‌های اجتماعی با ارایه طرح‌ های اکثراً بدون استفاده دامن میزنند و از طرف دیگر بازار گرمی دلالان داخلی را سبب شده‌ اند.

همچنین اگر نگاهی به وضعیت كرایه خانه‌ ها و خرید و فروش‌ ها و عواقب ناشی از این مسایل داشته باشیم، نارضایتی مردم را در ایجاد اختلالات روانی اجتماعی مشاهده خواهیم كرد. از منظر دیگر، کمک ‌های كه نقدی و یا جنسی مستقیماً به دولت پرداخت شده كه کلاً یك سوم كل كمك به افغانستان را تشكیل می‌دهد، اکثراً با مبالغه‌ های آماری و عددی همراه بوده واقعیت‌ها به اطلاع همگان نمیرسد.

خارجی ها و مصیبت ملی

گزارش‌ ها از سوء استفاده چندین میلیارد دالری از بودجه بازسازی افغانستان از سوی محافل و مقامات امریکایی حکایت دارند. نتایج یک بررسی جدید در اردوی آمریکا نشان می ‌دهد که میزان سوء استفاده از بودجه بازسازی و حیف‌ و میل آن به چندین میلیارد دالر رسیده است. آرنولد فیلدز بازرس ویژه بازسازی افغانستان با تایید این مطلب گفت، میزان سوء استفاده از بودجه بازسازی افغانستان همچنان در حال افزایش است.

وی با انتقاد از سیاست‌های آمریکا در امر بازسازی افزود، هیچ واحد کنترولی مناسبی برای بررسی اینکه پول مالیات دهندگان آمریکایی در کجا هزینه می ‌شود وجود ندارد. مقامات امریکایی ادعا می‌ کنند که از سال ۲۰۰۲ تا کنون ۵۶ میلیارد دالر برای بازسازی افغانستان هزینه شده، اما به گواه واقعیت‌های این کشور، نتیجه ‌ای نداشته است. از این مبلغ ۲۹ میلیارد دالر صرف بازسازی نیروهای امنیتی و ۱۶ میلیارد دالر صرف توسعه این کشور شده است. این درحالی است که با گذشت حدود یک دهه نه تنها وضعیت نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان بهبود نیافته بلکه مردم و بخصوص زنان و کودکان با مشکلات عدیده روبرو هستند.

به‌ گونه ‌ای که به گزارش صندوق کودکان سازمان ملل، یونیسف بیش از یک چهارم کودکان هفت تا چهارده ساله همچون یک فرد بزرگ ‌سال کار می‌ کنند، به‌طوری ‌که وضعیت کودکان کار به‌عنوان یکی از معضلات اصلی دولت این کشور به ‌حساب می ‌آید. بر اساس گزارش وزارت صحت عامه کشور نیز، از سی میلیون افغان دوازده میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می ‌کنند که از این دوازده میلیون فقیر، سه میلیون نفر کودک زیر پنج سال هستند که از سوء تغذیه رنج می‌برند. البته بازرس ویژه بازسازی افغانستان به بقیه هزینه‌ های بازسازی که امریکا ادعا می ‌کند از سال ۲۰۰۲ در این کشور هزینه کرده، اشاره نکرده است. از اینرو گزارش تفتیش ویژه بازسازی از فسادهای گسترده نهادهای غربی فعال بخصوص امریکایی در افغانستان حکایت دارد.

سال ‌ها‌ است‌ كه‌ امریكا و متحدین‌ در افغانستان‌ حضور دارند اما هنوز هیچ‌ نشانی‌ از ثبات‌ و صلح‌ و امنیت‌ در كشور سراغ‌ نداریم، زیرا پس‌ از سقوط‌ طالبان‌، باید بدون درنگ به جمع آوری اسلحه اقدام می شد نه تنها اقدامی نشد بلکه دست‌ تفنگداران ‌در نقض‌ حقوق‌ بشر، حقوق‌ زنان‌، دامن‌ زدن‌ اختلافات‌ قومی‌ و مذهبی، چور و چپاول‌ باز گذاشته شد. خشونت‌ علیه‌ زنان‌، حوادث‌ بیشمار تجاوز، تهدید و ازدواج‌ اجباری‌ توسط‌ افراد مسلح‌، افزایش‌ بی‌ سابقه‌ خود كشی‌ و خود سوزی‌ زنان‌، تهدید فامیل‌ها تا دختران‌ خود را به‌ مكتب‌ نفرستند، سوزاند‌ن‌ مكاتب‌ دخترانه‌، احساس‌ ناامنی‌ زنان‌ در كار بیرون‌ از خانه‌، ممنوعیت‌ ظاهر شدن‌ آواز خوانان‌ زن‌ در رادیو و تلویزیون‌، افزایش‌ زنان‌ و بیوه‌ های‌ كه‌ چاره ای‌ جز گدایی‌ و روی‌ آوردن‌ به‌ فحشا ندارند و. . . همه عملکرد تفنگداران جنگ سالار اند.

در حالیکه در اوضاع کنونی و در طی این سالها این انتظار موجود بود که در عرصه ‌های تأمین امنیت، بازسازی و قانون ‌مداری، طرد فساد اداری و دولتی و سایر نا به سامانی‌ها کارهای بزرگی انجام می ‌شد اما این مأمول ‌ها تحقق نیافته باقی مانده و خواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی و نیرومند و پاسدار قانون و تأمین کنندهء امنیت و ادامه دهندهء بازسازی، تأمین کار و رفاه اجتماعی در حال بدل شدن به یأس تلقی می ‌شود. افغانستان با این همه سلاح و سلاحدار به آتش زیر خاكستر می‌ ماند كه هر آن امكان دارد با کوچک ‌ترین بی ‌احتیاطی این آتش زیر خاكستر شعله‌ ور شود و حضور نیروهای جنگ سالار در ادارات مهم امنیتی و سیاسی به این وضعیت بیشتر دامن زده است، اما آیا با مسامحه كاری و میدان دادن به نیروهای جنگ سالار تحت عنوان نیروهای مقاومت و مبارز می ‌توان از این واقعه جلوگیری كرد یا نه؟ بلكه می‌ توان بر دامنه این تهدید نیز افزود. جامعه افغانستان به دلیل دوری از قانون و قانون‌ مداری به یك جنگل تبدیل شده است كه هركس زور بیشتر داشت همان قدرت حاكم به شمار میرود. تفنگداران با تكیه به نیروی نظامی خویش خواستار هرج‌ و مرج، چور و چپاول، زورگویی وبی قانونی ‌اند.

توسعه روز افزون نا امنی در كشور، باعث نگرانی مردم شده آنان را از روزنه‌ های امید به آینده دور می‌کند. درگیری‌های متفرقه در ولایات مختلف، غارت و چپاول شبانه خانه‌ های مردم، زور گویی برخی احزاب به ‌اصطلاح جهادی، بی ‌احترامی به افراد روشنفكر و آزاد اندیش و دهها مورد دیگر، از جمله مسایلی اند كه برای یكبار دیگر امید رسیدن به صلح و آرامش در کشور را به نقاط كور و مبهم گذشته می ‌برد.

این موضوع از یك جهت مردم را وادار به مهاجرت‌های داخلی و خارجی كرده و از سوی دیگر باعث عدم بازگشت مهاجرین به كشور می‌ شود. مهم ‌تر از این مسایل، جامعه جهانی را نسبت به افغانستان بد بین ساخته آنان را نیز از روند كمك به بازسازی دور خواهد ساخت. علت اصلی جنایات و درگیری‌های اخیر در كشور، حضور تفنگ سالاران در مناصب و پست ‌های كلیدی كشور است تنها راه حل این مسأله بركناری احزاب و گروه‌ های به‌اصطلاح جهادی از صحنه قدرت نظامی و سیاسی در افغانستان می ‌باشد.

 اصالت» در قبال مقالۀ بالا به قلم استاد (صباح)  هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي

 نمي خواهد سانسور کند و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)

۱۷ می ۲۰۱۸

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org