وطنم

استاد «صباح»

ز تو با خط جانم می نگارم

میان دفتر دل می گذارم

وطن با نم نم چشمم نوشتم

به شوق نام تو اشکی ببارم.

باتور (دوستم)؛ جوان وارسته و سیاست گر برجسته

صحبت و حرف و حدیث های فراوانی که با الحاج باتور (دوستم) رهبر جوان؛ پر تلاش صمیمی؛ خوش برخورد و هدفمند (جنبش ملی اسلامی افغانستان) داشتم و در جریان صحبت و تبادل سخن وی را جوان بی نهایت هدفمند؛ وطن پرست؛ مردم دوست و شجاع و زیرک یافتم. از کلامش اعتماد به نفس و عمل گرایی می جوشید و در هر حرفش پیوسته از مردم ستم دیده میهن و از وطن رنج کشیده سخن می گفت و تلاش داشت تا مسیرهای را جست و جو کند که بتواند سریعتر و موثر تر درد وطن داران و غم هم میهنانش را مداوا کند.

باتور جوان؛ از آرزومندی هایش برای آرامی وطن و خوشبختی مردم سخن می گفت:

«آرزو دارم وطنم را سرسبز و مردمم را خوشبخت ببینم و تلاش داریم تا با همرزمان؛ همفکران؛ اندیشمندان و همدلان جنبش را بسوی همدلی و همیاری و همنشینی رهنمون شویم و با همکارانم در شورای مرکزی (جنبش ملی اسلامی افغانستان) به خانه خانهء هموطنانم برویم و درد و رنج بی شماری آنان را فریاد بزنیم و با غم و اندوه شان شریک و با خوشبختی و سعادت شان بخندیم و پایکوبی کنیم.»

باتور (دوستم) در مورد توطئه ها در جنبش میگوید:

«دیگر زمان توطئه چینی ها؛ دسیسه گری ها؛ من-من گویی ها و پنج چاره کی ها در حزب ما به پایان رسیده است و همه چون تن واحد منسجم و همنظر به پیش می رویم. خدا را شکر گزارم جوانانی شجاع وهم حزبی های را در شورای مرکزی داریم که همه فکر و هوش شان به رهبر و موسس جنبش؛ به حزب میلیونی جنبش؛ به ترک تباران غیور؛ به هموطنان آزاده وطن و به روشنفکران و دانشمندان است و در این راستا آماده خدمتگزاری هستند.»

باتور (دوستم) نویسنده گان و نشریه های برونمرزی و جامعه مدنی

در دیداری که با الحاج باتور (دوستم) رییس شورای مرکزی حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان داشتم؛ هر بار سخن را به غربت رفتگان هموطن اش در کانادا و آمریکا می کشاند و از همدلی و همیاری وطندارانش در خارج از کشور می پرسید.

باتور جوان قرار گذاشت که به موقع مساعد با روشنفکران و هم اندیشان مسافرش دیداری داشته باشد.

رهبر و موسس جنبش و معاون اول ریاست جمهوری و دوستم جوان رییس حزب جنبش – از فعالیت های روشنگری، فرهنگی؛ هنری و مدنی هموطنان اش پیوسته می پرسید و سلام های فراوانی به جامعه مدنی، مسوولین رسانه ها و نویسنده گان تقدیم کردند.

و آنان شخصاً از فعالیتهای فعال نشریه های:

«کابل پریس»؛ «حقیقت»؛ «اندیشه نو»؛ «آریایی»؛ «میهن» ؛ «وطندار»؛ «همایون» و «اصالت» با قدردانی یادآوری کرد و از من خواهش کرد که سلام و احترام فراوان معاون نخست ریاست جمهوری و رهبر و موسس (جنبش ملی اسلامی افغانستان) و شورای مرکزی جنبش و شخص خودش را به عمر «فیض» مدیر مسول نشریه «حقیقت»؛ کامران «میرهزار» مدیر «کابل پریس»؛ ثنا متین «نیکپی» مدیر و صاحب امتیاز «اندیشه نو»؛ انجنیر بانو «نورضیا فرین»؛ عزیز «جرئت» مدیر نشریه «آریایی»؛ انجینر عمر «محسن زاده»، انجنیر هما «یوسفی» صاحب امتیاز و مدیر نشریه «وطندار»؛ به مسولین نشریه همایون «نوری» و همایون «عزیزی» و (فضلی) مسول نشرات سایت انترنیتی «اصالت»؛  تقدیم کنم و آرزو داریم تک تک شانرا از نزدیک ببنیم.

معاون اول ریاست جمهوری و باتور (دوستم) رییس شورای مرکزی جنبش سلام و احترامات خاص و فراوان خود را به اعضایی جامعه مدنی و روشنفکران مقیم کانادا و آمریکا رسانده و برای شان صحت و سعادت آرزو کردند.

از شاه امان الله غازی تا الحاج باتور (دوستم) رهبر جوان (ج.م.ا.ا.)

اگر شاه امان الله خان غازی در حدود یک قرن قبل سنگ محکم دوستی افغانستان و ترکیه را با مصطفی کمال اتا تورک (پدر ترکها) گذاشت و الجاج باتور (دوستم) سنگ بنایی دوستی افغانستان و ترکیه را مستحکم؛ دایمی و رنگین کرد.

قصه‌ی ازدواج باتور (دوستم) در کنار دوستی خلقهای دو کشور؛ نه مصلحتی و نه هم از روی سیاست، بلکه انتخاب دو جوانی بود که در جریان تحصیل در دانشگاه غازی در ترکیه رقم خورده است.

باتور (دوستم ) فرزند ارشد رهبر و موسس (ج.م.ا.ا.) در دانشگاه غازی در شهر انقره، پایتخت ترکیه، حقوق خوانده و «بانو بلیس»، دختر جنرال مصطفی لیوانت چولاک، در این دانشگاه با او هم‌ صنفی بوده است. آشنایی و دوستی این زوج جوان نیز از همین جا شروع می ‌شود. آنان تصمیم می ‌گیرند تا با هم ازدواج کنند و سپس خانواده‌ های هر دو به این وصلت موافقت می ‌کنند. سرانجام جشن نامزدی آن‌ ها اول ماه جولای ۲۰۱۸ در انقره با حضور سترجنرال عبدالرشید (دوستم) معاون نخست ریاست جمهوری و رهبر و موسس ج.م.ا.ا.- برگزار شد.

این مراسم خودمانی و متفاوت برگزار شده است.

جنرال مصطفی لیوانت چولاک یکی از جنرالان مقدر و ارشد ترکیه است که در افغانستان نیز ماموریت انجام داده است.

در اکتوبر ۲۰۰۹ او فرماندهی زون مرکزی نیروهای بین ‌المللی حافظ صلح یا آیساف را بر عهده گرفت. او متولد ۱۹۶۱ می‌ باشد و تحصیلات عالی خود را دانشگاه نظامی ترکیه به پایان رسانده است.

جشن نامزادی (باتور و بلیس) در ترکیه

حدود یک سال قبل جشن نامزدی باتور جوان و بانو بلیس در انقره در فضای متفاوت برگزار شد. حدود ۲۵۰ نفر از دوستان و نزدیکان معاون اول ریاست جمهوری افغانستان و جنرال چولاک در این مراسم دعوت شده بودند. جنرال دوستم در این مراسم پیوند باتور و بلیس را تبریک گفت و تاکید کرد که - می‌ توانستم هزاران نفر با ساز و سرود و پای‌ کوبی دعوت کنیم اما نخواستیم بسیار با کش و فش این مراسم را تجلیل کنیم.

این رویدادی پای شمار زیاد از چهره های سیاسی کشور را به ترکیه کشاند.

نامزدی این دو جوان از دو کشور امر تازه‌ ای نیست اما آن ‌چه این پیوند را برجسته می‌ سازد، جایگاه عروس و داماد در دوستی مستحکم مردمان دو کشور است.

فرزندان بسیاری از سیاست ‌مداران در افغانستان و کشورهای دیگر در ادامه زندگی، همسرانی از طیف خودشان برگزیده ‌اند. این انتخاب گاهی بر اساس خواست دو شخص نبوده بل بر اساس مصلحت‌ های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. در گذشته شاهان افغانستان نیز برای خود و فرزندان شان، برای گرفتن عروس دست به انتخاب سیاسی زده‌ اند. برایند چنین وصلت و ازدواج‌ ها، حمایت‌ های سیاسی و اقتصادی از خانواده یا شخص داماد، شهزاده و شاه بوده است.

در جشن نامزدی باتور و بلیس شماری از مقامات ارشد افغانستان و ترکیه نیز شرکت کرده بودند، و چندین مقام حکومت و وزارت خارجه ترکیه و دیگر دوستان شخصی جنرال دوستم در این مراسم دعوت شده بودند.

باتور جوان بسویی نو گرایی

باتور (دوستم) جوان و نیرومند و آماده خدمت صادقانه وطندوستانه مانند پدرش ستر جنرال عبدالرشید «دوستم» معاون اول ریاست و رهبر محبوب و دوست داشتنی جنبش؛ بیشترین اوقات خود را صرف کار سازمانی؛ هدفمندانه؛ جوان گرایی و ملاقات با هیئت رهبری جنبش و مردم وطنش میکند.

زحمت کشان؛ روشنفکران و جوانان جوقه – جوقه به دیدارش می آیند. باتور دوستم هم با حوصله مندی به سخنان ایشان گوش فرا میداد و بعداً به ارائه جوابات می پردازد و مشکلات مردمش را رفع می کند.

باتور جوان رییس بنیاد (دوستم) است و کمکهای بنیاد (دوستم) را به ستمدیده گان و محرومین می رساند و از این خدمتگذاری لذت می برد.

باتور جوان نسبت تراکم کار در یک شبانه روز پنج ساعت هم خواب نمی کند.

وی تا ساعتهای چهار و پنج صبح به امورات رسیده گی می کند و صبح نیز از همه کرده بیشتر از خواب بلند می شود و مصروف کار روزانه می شود.

من چند باری که ساعتهای چهار و پنج صبح به وی زنگ زده ام و با اولین زنگ به تلفونم جواب داده است.

از وی پرسیده ام: مگر نخوابیده اید؟

بدون معطلی گفته است: می خواهم کارها را سر و سامان بدهم و به امورات حزبی و اجتماعی رسیده گی کنم.

واقعاً اداره کردن حزب میلیونی (ج.م.ا.ا.) کار ساده و آسانی نیست.

باتور (دوستم) و حزب جنبش

الحاج باتور (دوستم) با جوانان همفکرش و همیاران هم نظرش شب و روز تلاش دارند تا بسوی جوانگرایی؛ همدلی؛ همفکری و هم اندیشی در حزب جنبش به پیش بروند، باتور جوان با یاران صدیقش با شیوه های جدید و صداقتمندانه کار منسجمی را در جنبش آغاز کرده اند و با آمدن رهبر جوان (باتور دوستم) کار جدی و نوگرایی در جنبش آغاز شده است و این یاران همدل تلاش دارند تا حزب جنبش را به نهاد فراگیر؛ سراسری و ملی مبدل کنند و به اندیشه و اهداف رهبر بزرگوار جنبش (جنرال دوستم) معاون اول ریاست جمهوری سرعت بدهند تا حزب جنبش را دریچه ی به سوی روشنایی و همگرایی هدایت کنند.

فهم، برده باری و جوان بودن و حوصله مندی (دوستم) جوان بسیاری‌ ها را به گمانه‌ زنی در باره افزایش قدرت و صعود وی به پله‌ های بالای رهبری در جامعه واداشته است. باورها بر این است که باتور دوستم جوان دست و آستین را بر زده تا وارد کارزار سیاست کلان ملی شود و بتواند در حضور پدر، همچنان حرف جدی در معادلات سیاسی کشور داشته باشد. موفقیت و بهروزی باتور جوان حتمی به نظر می رسد.

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org