سید داوود مصباح

۱۲ دیسمبر ۲۰۱۶

 

‏            نقش پایی مانده بود از من به ساحـــــــل چند جا           ناگهان شد محـــــو با فریـــــــاد موج سینه ها

            آن که یک دم بر وجـــــود من گواهـــی داده بود           از سر انکار میگفت: کِی، کو، کَی، کــجـــــا؟

            ساعتی بر مـــوج، بر آن نقش پا حیران شــــدم           می شنیدم از زبــــــان بی زبـــانان نکته هـــــا

            این جهان دریا، زمان چون موج، ما مانند نقش            لحظه مـهـمـــان هستی، ایـــن ده هستی ربــــا

            هر کی بر لوح جــهـان، نقشی بیفزاید ز خویش           همچو نقش پـا محو است، انـدر موج زمـــــان

            آنچنان نقــشـــی که می بایست بر جــــا مانـدنی           تا جهان چون جان خود هم جاودان دارد تو را

 

ببرک کارمل شخصیت تابناک جنبش چپ انقلابی افغانستان است که اگر موضع گیری های سازنده و انقلابی و انترناسیونالیستی او نه میبود بدون تردید «جمعیت خلق» (حزب دموکراتیک خلق افغانستان) یک حزب ناسیونالیستی بورژوازی بیش نه میبود به این دلیل که شخصیت بسیار شناخته شده ای مشروطه خواهان زنده یاد «میر غلام محمد غبار» و همفکرانش به ویژه زنده یاد میر اکبر خیبر تمایلی به تأسیس یک حزب چپ متمایل به سوسیالیسم و گرایش انترناسیونالیستی نبود. نور محمد تره کی فقید در این اهداف سترگ انسانی تنها می ماند و به احتمال زیاد که بخش های محافظه کار جنبش «جمعیت خلق» را به حد یک حزب ملی گرای ادامه مشروطیت در سایه شاه و در بار تأسیس می کرد.

کارمل فقید که از جوانی زمانی که محصل دانشگاه کابل بود از سرآمد فعالان سیاسی بود و بطور دقیق از رخ داد های جهان آگاهی داشت و جنبش های آزادی بخش و رهایی بخش را که با سرعت آهنگ سوسیالیستی داشت می شنید و میدانست و به کمیته تدارک هم خاطر نشان می کرد که دوستان «زمان ملی گرایی تنگ نظرانه سپری شده، جهان سمت و سوی دیگر دارد و مبارزه مردمان ملل های مختلف در پرتو انقلاب اکتوبر شیوه و رویش انترناسیونالیستی دارد، ما باید مبارزه خود را مطابق معیارهای انترناسیونالیستی به پیش ببریم»

کار و روشنگری و پایداری و استقامت کارمل فقید هم در راستای تأسیس حزب و هم برنامه عمل آن بسیار عمده و اساسی بود. رهبری خردمندانه کارمل فقید در جریان سالهای قبل از پیروزی انقلاب ثور با همه دشواری های ناشی از تندروی های ماجراجویانه در درون حزب و فشارهای ناشی از خشم و غضب محافل حاکمه و هم تبلیغات ارتجاع و متحجرین و در ضمن تأسیس سازمان دموکراتیک زنان و سازمان دموکراتیک جوانان کار دوامدار و پایداری این مرد بزرگ و با شهامت میهن بود .

ببرک کارمل فقید در جریان مبارزه و روشنگری قبل از انقلاب و در زمانی که رهبری حزب و دولت را به عهده داشتند به اعضای حزب خاطر نشان می کردند که پایبند اصول و موازین حزبی بوده با شکیبایی در پیکار انقلابی هوشیار و همیشه جهان بینی علمی را با دقت بیاموزند با استواری حرکت نمایند. ایشان می گفت: «هیچ اشتباه و هیچ عذری قابل پذیرش نیست که اگر عضو حزب با مردم برخورد نادرست و خشن نماید و یا خود را و منافع خود را بالاتر از زحمتکشان کشور بدانند.» بلی، زندگی آدمی زاد در دل طبیعت گذرا و موقتی است. فقط از انسان خاطره ها می ماند. آنچه که طبیعت و زمان از خاطرات آدمی زاده گان را با خود جاویدان می سازد، کارهای زیبا، دوست داشتنی و نوع دوستی و دانش اوست. کارمل فقید از همان شخصیت های جاودان زمان و تاریخ است که خاطراتش را و کارنامه هایش را  طبیعت چون جان خود مثل گنجینه ای با خود خواهد داشت.

کارمل شخصیت اسطوره ای تاریخ معاصر افغانستان است که فراتر از تعریف ما و تحریف دشمنان خلق افغانستان است. بر دوست و دشمن روشن است که در زمان زمامداری کارمل فقید در محلات امن کشور دموکراسی ملی برقرار بود و هیچ فردی احساس خطر و نا امنی سیاسی و اقتصادی نمیکرد و سرمایه گزاری و کار و بار اقتصادی خصوصی بدون مداخله ای دولتی بکار خود ادامه می داد زندگی معیشتی کارمندان دولتی و اجیران و کارگران طوری تنظیم گردیده بود که سبد غذایی خانواده های شاغل همیشه پر باشد تا مجبور به رشوه ستانی و یا مجبور به کار اضافی خارج از حوزه ای کار خود نباشند. برای تأمین رفاه هم میهنان آموزش و پرورش تا عالی ترین سطوح مجانی و علاوه فرزندان با استعداد خلق بدون تبعیض و تفریق به خارج از کشور برای تحصیلات عالی بورسیه داده می شد. فرق بین حزبی و غیر حزبی نبود. درصورتی که در ۴۵ سال سلطنت محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان فرزندان خلق و بچه های ولایات به تحصیلات عالی دست رسی نداشتند، لیسه های حبیبیه، استقلال و نجات مختص به خانواده های دربار و بوروکرات های شهری بود و فارغین آن به دانشگاه کابل حق تحصیلات عالی داشتند و بس. در زمان دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بود که تحصیلات و آموزش های اساسی همگانی و به دسترس تمام فرزندان خلق قرارگرفت.  تداوی و درمان در تمام شفاخانه های کشور مجانی بود. کودکستان ها بلا عوض در خدمت همه قرار داشت. مرخصی دوران بارداری زنان با حقوق و امتیازات برای شان بلا استثنا بود و شفاخانه های ولادی و نسایی بیست و چهار ساعته در خدمت مادران و نوزادان قرار داشت.

در راستای حل مسایل مسکن تأسیس فابریکه خانه سازی روی این اصل صورت گرفت که از شهر کابل که مرکز فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور است در نخستین گام مسایل بی سرپناهی را حل کرد و سقف اعمار خانه مکروریان ها تا هفته ای یک بلاک ۴۰ تا ۵۰ فامیلی را تحویل میدادند. داشت به آن سرعت بیشتر با اعمار بلاک های از ۹ تا ۱۲ طبقه ای در برنامه خانه سازی بود که بطور سهمیه به هر واحد اداری دولتی توزیع صورت می گرفت. علاوتاً ۴۰۰ فامیلی خیرخانه و پروژه شیرشاه مینه به دستان اعضای حزب با کار داوطلبانه اعمار و توزیع گردید

در مورد تمام امور زندگی و رفاه مردم برنامه های مشخص و برنامه ریزی شده وجود داشت.

* - حل موضوع آموزش و پرورش و تحصیلات مسلکی و علمی در رشته های بنیادی.

* - حل موضوع سواد آموزی و امحاء آن.

* - حل موضوع پرورش کودکان و حمایت مادران.

* - حل موضوع معیشت خانواده و کافی بودن سبد غذایی.

* -  حل موضوع مسکن در شهر ها و روستاهای کشور مطابق معیار های معاصر جهانی.

* - حل مسئله ای آب آشامیدنی و حفظ الصحه محیط زیست.

* - حل موضوع دکتر و درمان و شفاخانه ها و بستر و دارو، سایر مسائل مربوط.

موارد دیگر مثل، ترانسپورت، معادن، انرژی و برق، فرهنگ، تجارت، صنایع، زراعت و باغ داری مالداری، صنایع مواد غذایی و موضوعات دیگر جز برنامه های تدوین شده دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بود که با دلسوزی روی آن کار می شد.

به منظور دموکراتیزه نمودن حیات فردی و اجتماعی هم میهنان تقریباً تمام اقشار جامه به نوعی متشکل و اتحادیه های خود را داشتند، از قبیل کوپراتیف های دهقانان، کوپراتیف های زراعتی، تعاونی های روستاها، اتحادیه اصناف و کسبه کاران، اتحادیه های کارگری، اتحادیه صادر کنندگان قالین و اتحادیه صادرکنندگان قره قل، اتحادیه صادرکنندگان صنایع دستی، شورای اقتصادی شورای وزیران متشکل از سه بخش صنایع، تجارت و کوپراتیف های زراعتی.

در بخش اجتماعی و فرهنگی: اتحادیه ای نویسندگان، اتحادیه ای ژورنالیستان، اکادمی علوم، اتحادیه ای محصلان، اتحادیه ای معلمان و ده ها اتحادیه و شورای دیگر.

جمهوری دموکراتیک افغانستان با آهنگ رشد یابنده به سود زحمتکشان کشور به پیش می رفت و آن دموکراسی مردمی به رهبری کارمل فقید راه تکامل خود را می پیمود که مداخلات ضد بشری دولت امپریالیستی امریکا و تحریکات دولت فوق ارتجاعی پاکستان مانع نهادینه شدن فرهنگ دموکراسی و آهنگ رشد و انکشاف گردید و اکنون افغانستان را به آن مرحله ای از پرتگاه سقوط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رسانیده که باز گشت از آن کار دشوار و طاقت فرسا است.

اکنون که بیست سال از جاودانگی رهبر زحمتکشان افغانستان «کارمل» فقید می گذرد و رفقا و دوستان یاد و خاطرات و آموزه های آن مرد بزرگ را گرامی می دارند، بگذارید به این شعار سخن را به پایان برسانیم که، رفقا! بیایید بخاطر رنج های بیکران خلق زحمتکش میهن در یک صف واحد در خانه مشترک و واحد مان «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» متشکل گردیده برای رهایی افغانستان از چنگ اختاپوس جهانی و این قاتل بشریت و یارانش دست بکار شویم.

(سید داوود مصباح)

۱۲ دیسمبر ۲۰۱۶

 

 

 

  

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org