Sun, 28 Feb 2016 15:16:15


             عبدالوکیل کوچـــــی

 

 

صیانت اخلاق جامعه،

مستلزم آداب و رسوم پسندیده است

 

 علم و آداب پسندیده و اخلاق نکو

جوهر آدمی و فضل خردمندان است

هر که را نیست چنین گوهرِ پاکیزه سرشت

تا ابد خوار و ستمدیده و سرگردان است

 

از خردمندی پرسیدم که زیبایی چیست، گفت آنچه خوش آیند و دلپذیر باشد. با توجه به دیدگاه ها و نظریات مشترک و متفاوت که از خواص ذاتی، فطری و احساسی انسانها منشا میگیرد و بر یکدیگر اثر میگذارد مانند تشخیص رنگها و تاثیر متقابل آن در ذهن انسان.

به همین ترتیب اخلاق و رسوم نیز واژه هایی اند که دارای تعاریف مستقل و با هم مرتبط. پس ببینیم که اخلاق چیست و رسوم کدام ها.

اخلاق بحث بزرگی است که در کتاب و مقال نمی گنجد و اما خلاصه تعاریف اخلاق از نظر دانشمندان، اخلاق مجموعه صفات باطنی، طبیعت و مزاج انسان است که با عوامل بیرونی متغیر می باشد. برخی ها به این باور اند که اخلاق شاخه ای از علوم انسانی، موضوع مصادیق و ارزشهاست و از نظر لغوی جمع خلق بمعنای خوی، طبع، سجیه و عادت است اینکه نیکو باشد یا زشت مفهومی که در متن روابط اجتماعی خاص قابل تعریف است و متشکل از اخلاق فردی و اجتماعیست. در رابطه با اخلاق و روابط آن با ادیان، داستایوفسکی، کانت، ارسطو گویته و غیره نظریات گوناگون داده اند بقلم حسن معارفی پور، کارشناس امور اجتماعی، اخلاق مسئله پیچیده و بحث برانگیز از زمان های دور تا بدینسو مورد توجه ادیان و مکاتب بشری بوده است.

اگر اخلاقیات یک جامعه را با توجه بساختار های اقتصادی و اجتماعی آن بررسی کنیم می بینیم که در کشور های کاتولیک گرفته تا اسلامی و سایر مکاتب فلسفی آن و مذاهب بطور عام و همواره اخلاقیات طبقه قدرتمند را ترویج نموده و انسانها را به تسلیم طلبی قناعت ناتوانی و حقارت و قبول وضع موجود بشکل ریا کارانه و مبتذل توصیه میکند. در حالیکه اخلاق از نظر مکتبهای سیاسی، انعکاس واقعی از تمایل عینی اجتماعی در جامعه می باشد و بر عوامل عینی و ذهنی استوار است و از امتزاج درونی و بیرونی فرد ظهور کرده آداب و رسوم به آن اثر می گذارد.

پس ببینیم که آداب چیست؟ آداب جمع ادب و بمعنای آموختن علوم و دانشهای گوناگون که بفرهنگ عمومی نیز اطلاق میشود. ادب از فهم سرشار و ادراک حقایق سرچشمه می گیرد که با اصول و مقرارات بستگی دارد. البته در بسا موارد اصول اخلاق مانند قدرت، شجاعت و سخاوت با آداب و سنن ملی فرق میکند و آداب اجتماعی از امور نسبی است که با اختلافات محیطی فرق دارد ولی زشتی و زیبایی اصول اخلاق با اختلاف نژاد ها و ملیت دگرگون نمی شود. برخی از دانشمندان معتقدند که رفتار، آداب و سنن بعنوان فرهنگ شناخته میشود. درین رابطه دین با فرهنگ دو مجموعه ی که فقط در بخشی مسایل موارد مشترک داشته پس باید گفت که تعریف فرهنگ به عواملی که بزندگی انسانها معنی و جهت میدهد منطقی ترین سخن در تعریف این واژه می باشد. با این نتیجه که آداب و رسوم زاده وضع ذاتی فطری شرایط زندگی انسانهاست. فریدریش انگلس میگفت اگر انسان زاده محیط است پس باید محیط را انسانی ساخت.

در جوامع عقب مانده خاصتاً کشور عقب نگهداشته ما، اخلاق، آداب و رسوم نظر به ساختار جامعه متفاوت و حتا متضاد است. کشور ما که دارای فرهنگ و تمدن پنج هزار ساله میباشد در حال حاضر با موجودیت نظام ارباب رعیتی اخلاق، آداب و سنن مربوط به طبقه حاکم در سر تا سر جامعه مسلط است. این سنن نا پسندانه و نابخردانه بشیوه محافظه کارانه و با تبلیغات کاذب و ریاکارانه از یکطرف مانع رشد و ترقی جامعه گردیده از جانبی هم رسوم زیانباری را بشانه زحمتکشان کشور تحمیل نموده که در نتیجه آن غریب، غریبتر و غني، غني تر میشود. رسوم و عنعنات پیچیده نظام فرتوت فیودالی با داشتن ریشه در افکار مردم گاه گاهی نسبت به شریعت پیش قدم میشود که مقدم بر همه در مسایل عزا داری و مراسم خوشی مردم مروج است. قدرتمندان در مراسم عزا داری اعتبار و حیثیت خود را با مصارف گزاف، نمایش ثروت و کمپاین قدرت در قصرهای مجلل بنام شب سوم، هفته، جمعه، چهلي، ششماهه و سالانه با پذیرایی پر زرق و برق مهمانان از حریفان خود پیشی می گیرند و این گونه عزاداری بیشتر به عروسی و نمایش قدرت می ماند و اما عزاداری غربا که فاقد توان و امکانات در اجرای رسوم و عنعنات پر مصرف می باشند از یکطرف مرگ عزیزان از طرف دیگر تحمیل رسوم ناپسند به تباهی و سقوط فامیل ها منجر میشود.

و اما مراسم خوشی ثروتمندان با امکانات عظیم مادی و برپایی جشن شادمانی و شاندار با مصارف گزاف برگذار میشود. همچنان در آنجا با قدرت سرنیزه صدها دخت صغیر را در معرض خرید و فروش و ازدواج اجباری قرار میدهند. و اما مسئله ازدواج در میان مستضعفان و مستمندان که اجرای عنعنات کمر شکن و رسوم ناپسند برای شان غیر قابل تحمل است سالهای سال از تشکیل خانواده محروم بوده در سیه روزی و بی سرنوشتی بسر می برند. هرگاه تعدادی از جوانان که به اجرای آداب و رسوم ناپسند و کمر شکن تن در دهند اولاً در زیر بار قرض و فقر زمین گیر شده و ثانیاً پس از عروسی در نتیجه فقر شدید خانواده و جدال زنان شوهری منجر به جدایی، طلاق، کشتن، خود سوزی و فرار می گردد. در بسیاری خانواده ها دادن پول نقد طویانه و تعین حق مهر و مصارف گزاف کمر شکن عروسی و یا نام گذاشتن اطفال شیرخوار به فلان پسر، عقد دخت صغیر، دادن دخت بنام «بد» و «بدلی» روزگار هر دو طرف فامیلها را به چالشهای خطرناک روبرو میسازد که میراث شوم نظام خانخانی و ارباب رعیتی می باشد.

علمای دینی هم نتوانستند در تطبیق ارزشهای شرعی علیه پدیده زشت رسوم و مصارف بیجا مقابله کنند اگر اکثراً ملا ها وظایف حیاتی خود را بدرستی انجام می دادند سود و سلم اختلاص، ارتشا، غارتگری، پرداخت پول نقد و گزاف عروسی، حق مهر اضافی، ازدواج اجباری، گریز و فرار، قتل، زندانی شدن و محرومیت وجود نمی داشت.

مادامی که ستاره اقبال مردم افغانستان با روی کار شدن نظام مردمی، ملی و دموکراتیک در آسمان ترقی و عدالت افغانستان تابیدن گرفت، بر بنیاد آن داد و ستد طویانه و مصارف گزاف عروسی و اخذ سود و سلم از مردم منع گردید و برای دهاقین زمین، به کارگران کار، به جوانان زمینه تحصیل و برای زنان حقوق و آزادی اعطا گردید. حق معالجه و تحصیل برای همه رایگان و برای اقشار و  لایه های اجتماعی، فرهنگی و  اهل کسبه امتیازات مادی و معنوی داده شد. کارگران، مامورین و ملا ها، صاحب کوپون و معاش شدند. طفل و مادر و اقشار غریب مورد حمایت دولت مردمی قرار گرفت خدمات اجتماعی متوازن و مشارکت همگانی در دستگاه دولتی عملی گردید، وحدت ملی تحکیم یافت، داشت افغانستان شاهراه ترقی و تعالی را می پیمود ولی خفاشان اسلام نما و مفتخواران جامعه، ترقی و سعادت مردم را تحمل نکرده به بهانه دین و مذهب و به دستور صادر شده از پاکستان، سرنوشت خود را بدست پنجابی ها داده بر بنیاد آن جنگ نیابتی پاکستانی ها و حامیان بین المللی آنها بر کشور ما تحمیل شد و ادامه پیدا کرد که در نتیجه آن هست و بود وطن به خاک یکسان گردید، آنان دهشت افگنان اجیر شده را بنام "القاعده"، "طالب" و "داعش" با سلاح مخرب تجهیز نموده و با حملات انتحاری کشور ما را مورد تجاوز قرار می دهند که در نتیجه آن مردم مظلوم کشور قربانی حملات تروریستی و دهشت افگنانه آنها گردیده و بقیه در شرایط بد امنی فقر جهل مرض بیکاری بیماری و بی سرنوشتی دست و پا میزنند. دشمنان افغانستان با استفاده از جهل و عقبمانی در کشور با نفوذ عمال شوم خود بر حریم مقدس کشور ما، اخلاقیات و آداب جامعه را مخدوش ساخته امراض نفاق، تعصبات و مزخرفات را در بین جامعه سم پاشی میکنند. اصلاحات اجتماعی که وظیفه دولتهاست با ساخت و ساز چند اداره نمایشی امور زنان و جوانان دردی را دوا نکرده بلکه در اثر بی مسوولیتی و عدم رسیدگی دولت نا کارا و نفاق ملی، جوانان کشور قربانی رسوم زشت نظام ارباب رعیتی و عنعنات ناپسند گردیده با بروز قضایای دلخراش فامیلی زمینه چور و چپاول مقامات حاکمه بیشتر شده فامیلها را اولاً تاراج نموده و بعداً به جهنم می فرستند و در چنین شرایط غیر قابل تحمل، گروه های عظیم جوانان جبراً خاک کشور را ترک نموده راهی دیار بیگانه میشوند. جوانان مهاجر با روبرو شدن به خطرات راه و کشاندن آنها به جنگهای نیابتی یمن و سوریه اکثراً جانهای خود را از دست میدهند. همچنان صدها هزار پناهجوی هموطن که در اثر فشار جنگ و نا امنی و به جرم دوست داشتن وطن شان مجبور به مهاجرت گردیده اند، اکثریت عظیم شان را ترقی خواهان روشنفکر و دادخواهان منور تشکیل می دهد. با حفظ احترام و حرمت به شخصیت های والای ایشان باید گفت که شوربختانه برخی از اینها نیز ترکیبی از همان آداب و رسوم ناپسند و عنعنات پوسیده نظام قبیله و ارباب رعیتی را اینجا با خود حمل نموده اند که در اثر آن رسوم و رواجهای کمرشکن و عنعنات نا پسند بر سرنوشت جوانان مهاجر ما سایه می افگند.

هموطنان عزیز مهاجر که مجموع دارایی مادی و معنوی شان از دولت گذشته بجز کتاب و قلم چیزی نیست با افتخار تمام به پای خود ایستاده اند. چنانچه عده محدودی از شخصیت های مهاجر با مصروفیت های گران ارج فرهنگی، عده ی با اجرای وظایف در دوایر رسمی، برخی بصورت انگشت شمار مصروف دکانداری و هوتل داری، رانندگی و متباقی مهاجران از توزیع اخبار شروع تا آشپزی و راینیگون و یا اکثراً بیکار که تمام درآمد شان را لقمه نان شبا روزی تشکیل میدهد. با این حال از یکطرف تقاضاهای مکرر خانواده و اقارب گیر مانده در وطن و از طرفی هم تطبیق عنعنات رسم و رواجهای بیجا و کمر شکن دامنگیر قشر جوان ما گردیده است. هر ماه و سالی که میگذرد مراسم عزا داری همانند رقابت های شدید وطنی و کمپاین نمایشی پر مصرفتر و سالونهای پذیرایی مراسم عروسی بزرگتر و قشنگتر نسبت به سال گذشته میشود. کشوری که همواره در خون و آتش میسوزد و مردم فقیر که پوست کچالو روی خاکستر های پسکوچه برایش میسر نباشد، دست زنان بیوه و بیچاره اش به کدیه دراز باشد و دخت صغیرش در داخل و یا خارج به لقمه نانی معامله شود، عروسی های پرزرق و برق و مراسم پر مصرف چه زیب خواهد داشت؟ آیا نمی دانند که حج رفتن و خیرات های رنگارنگ و غیر ضروری در اروپا البته با توجه بشرایط فقر در وطن ما چه ارمغانی خواهد داشت؟ گذشته از مصارف بیحد در عروسی، هفتی، پایوازی و تخت جمعی، سالانه و غیره تعیین مبلغ گزاف طویانه و حق مهر بجز خراب ساختن خانه عروس و داماد چه میتواند باشد؟ همینجاست که ملا صاحبان نیز در سکوت فرو رفته و از جمله هزار و یک مشکل اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی و خانوادگی فقط اکثراً وعظ خود را به بهشت و دوزخ متمرکز ساخته اند. در حالیکه عواقب چنین رسوم کمر شکن و رقابتهای نا سالم، فامیلهای داماد و عروس را به پرابلمهای شدید روبرو ساخته سرنوشت شان را تیره و تار میسازد که با جدال زن و شوهر شروع و بعضاً با طلاق، قتل، خود کشی و فرار، داستان عنعنات پوسیده فامیلهای مهاجران افغان و هموندان به پایان میرسد.

در حالیکه ما امکانات بسیار زیاد برای رعایت فرهنگ زیبایی و شکوهمندی آداب و رسوم پسندیده داریم با یک نظر اندازی به برادران ترک و ایرانی ابتکارات بسیار سودمندی از آنها قابل درک و حرمت است که اگر ما چنین نمونه مثالهایی را در حصه خود تطبیق نموده با عزا دار ما با اعطای کمکهای غمشریکانه و با جوانان ما در مصارف عروسی با اعطای کمک های مادی و معنوی سهیم باشیم. نگذاریم جوانان ما قربانی رسوم بیجا و عنعنات کمر شکن شوند. بیایید با مشوره های نیک و دلسوزانه متعهد و مسئولانه هموطنان عزیز خود را بجای رقابتهای ناسالم و رسوم مزخرف ماقبل فیودالی، به سادگی بی آلایشی و مراسم بی تکلف و پذیرایی بی آلایشانه و صمیمانه همکاری کنیم و این وظیفه مقدس را بخاطر نجات فامیلهای مهاجر هموطن، بخاطر خوشبختی و بمنظور آینده بهتر جوانان و جلوگیری از کشت و خون، جدایی و بربادی خانواده ها از خود شروع نموده تا عمق جامعه به پیش رویم. اگر از وطن خود دور هستیم با هموطنان عزیز خود نزدیک باشیم .

عبدالوکیل کوچی  

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org