در مسند خلافت و چپاولگری های بی نهایت

بخش هفتم

 (تحقیق و پژوهش از استاد صباح)

 

 هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناكتر نیست كه شخصی با انسان های دیگر هرچه میخواهند بكنند، بی آنكه بتوان بر آنها خرده گرفت و از آنها بازخواست كرد.

 

مروری بر کارنامه امیر اسماعیل خان در خلافت هرات

 

 

گویند اسکندر قبل از مرگ وصیت کرده بود:

هنگام دفنم دست راست مرا بیرون از خاک بگذارید، پرسیدند چرا؟

گفت: میخواهم تمام دنیا بدانند که اسکندر با آن همه شکوه و جلال دست خالی از دنیا رفت.

«سکندر دوصد پادشاه را بکشت

ازین چرخ گردون چه دارد به مشت.»

 

در روز های که اسماعیل مردم را تشویق به جهاد می‌ کرد، پسرش میرویس را به خاطر تحصیلات عالی به فرانسه فرستاده بود. این حرف بالای تمامی سران جهادی صدق می ‌کند که پسران و دختران خود را از پول و خون ملت مظلوم بخارج از کشور به تحصیل فرستادند و مردم بیخبر را تشویق به جنگ و همدیگر کشی می‌ نمایند. به همین خاطر کسی به یاد ندارد که اولاد و یا اقارب سران جهادی در جریان جنگ کشته شده باشد. تمام نورچشمی‌های سران جمعیت و شخص برهان الدین ربانی، از فاطمه ربانی گرفته تا صلاح‌ الدین ربانی، شجاع ربانی، جلال ربانی و غیره در بهترین پوهنتون ‌های امارات متحده و لندن تحصیلات عالی کردند و با ناز و نعمت کلان شدند اما برای مردم حرف از جهاد و مقاومت می ‌زدند و همان طوری که میدانیم برادران احمد شاه مسعود تا اخرین روزها در فرانسه و لندن مصروف عیاشی و عیش و نوش و تجارت زمرد و لاجورد بودند و فامیل و بستگان یونس قانونی در لندن در بهترین محله و قصر زندگی دارند و مردم پنجشیر را هر روز با اقوام دیگر در جنگ و کش و گیر تشویق و ترغیب مینمایند .

حس خود خواهی و جاه‌ طلبی اسماعیل بیشتر از سایرن است- صاحب منصبی که در فرقه میدان هوایی شیندند در سال‌های ۱۳۷۲-۱۳۷۴ ایفای وظیفه می ‌نمود گفت: ما به طرفداری اسماعیل خان درساحه آب خرما با طالبان درگیرجنگ بودیم که یکی از روزها اسماعیل خان افراد خود را درمنطقه شوز (شاه حوض) طرف شمال آب خرما جمع کرد و به سخنرانی پرداخت. تمام حرفهایش روی کلمه جهاد متمرکز بود، همه را تشویق به جنگ علیه طالبان می‌کرد ومی‌گفت این جهاد برحق است وهرکس درین جنگ شهید شود ازنعمت‌های فراوان جنت برخوردارمی‌گردد. بعد صاحب منصب نسبتاً مسن دست خود را بلند کرد وپرسید این جنتی را که شما می‌گویید تنها برای اولاد غریب ساخته شده یا برای دیگران هم است. اسماعیل خان گفت نی جنت برای همه است.

 صاحب منصب گفت شما که این اندازه قدرجهاد وجنت را می‌دانید وتشویق می‌کنید که مردم خود را به کشتن بدهند، پس میرویس جان پسرخود را نیزازفرانسه بخواهید تا درجهاد سهم بگیرد وازنعمت‌های جنت بهره‌مند شود. این حرف صاحب منصب به مزاج اسماعیل خان خوش نیامد و با خشم تمام نزدیک صاحب منصب شده او را به سیلی زده توهین کرد و گفت که تو به حرف زدن خود نمی فهمی.

درزمان اقتداراسماعیل درهرات، خود را والی نه بلکه امیرجنوب غرب می‌خواند. ودرزمان امارتش دیدیم که به سبک طالبان چه فضای خفقان را مستولی ساخته بود. همه به خاطر دارند که تحت اداره او دختری اگر با پسر نامحرم در شهر گیر می ‌افتاد فوری برای معاینه باکره‌ گی به شفاخانه انتقال داده می‌شد. وی زیر همین نام، تمام درآمد و امکانات هرات (علاوه از عواید دو بندر مهم و مشهور اسلام قلعه و تورغندی)، عایدات و مالیات جایداد‌های مردم و شاروالی و غیره را به میل خود صرف می ‌نمود و تا مدتی که والی هرات بود به دولت مرکزی سهمی ازین پول نمی ‌داد و یا هم چیزی ناچیز میداد. همین خودسری‌ ها و روابط پنهانش با دولت جبار ایران بود که باعث شد باداران خارجی‌اش طی عملیات برق ‌آسا افرادش را خلع سلاح نموده از گوش خودش کشیده به کابل انتقالش دهند.

امیر صاحب که از نام جهاد و شهیدان بیشترین سوء استفاده را می‌ کند، عملا به شهدای گمنام وطن ارزشی قایل نیست. اما برای پسرش میرویس که در یک درگیری شخصی با ظاهر نائب ‌زاده به خاطر عیاشی‌هایش کشته شد، چندین جریب زمین بیت‌المال را غصب کرده مقبره پر زرق و برق ساخته و دهها قبر مربوط اهالی هرات را بخاطر کشیدن سرک الی باغی که در آن پسرش دفن است تخریب کرد. گفته می ‌شود حدود یک میلیون دالر صرف مقبره پسرش نموده است اما مردم مظلوم را از یادبود مرده‌های شان که شاید زمانی قهرمانان جنگ ملی بودند محروم ساخت. (او به صورتی انتقام پسرش را نیز گرفت و ظاهر نائب ‌زاده در مسیر راه مزار- کابل ظاهراً در حادثه ترافیکی بصورت مرموزی کشته شد). امیر صاحب جهادی به این هم اکتفا نکرد و چون خود خواهی ‌اش حد و مرز نمی‌ شناسد، چندین کوچه جاده بانک خون را بنام پسر عیاشش نامگذاری نمود در حالیکه برای دیگر شهدا نه بنای یاد بودی ساخت نه مقبره ‌های شان را احاطه کرد و نه کدام جاده و سرکی را بنام شان ثبت نمود.

به گفته عزیزالله لودین رییس مبارزه با فساد اداری، اوبه ارزش ده‌ها میلیون دالر جایداد عامه را نیز غصب نموده است اما از آنجاییکه اسماعیل حال یک مهره دولت پوشالی کرزی است و امریکا به این چنین افراد خود فروخته نیاز دارد، مثل فراوان موارد دیگر فساد رهبران جهادی، روی این فساد و چپاول او نیز پرده انداخته شد و فعلا قضیه خاموش است.  بعد از سقوط دولت نجیب، تورن اسماعیل هرات را متصرف شد و نتیجه سالها مبارزه و جانبازی مردم را قاپید و با یک مشت قومندانچه‌ ها و اعضای خانواده ‌اش به پول‌ های افسانوی دست یافتند.

اسماعیل چندین سال است که به شکل غیرمسلکی در وزارت ناکام آب و برق کارمی‌کند. این درحالیست که دراین پست حرکات غیرمسلکی و منافی منافع و ارزش‌های ملی از او سرزده است. طور مثال امیر صاحب زمانی فرموده بود که طی چهل روز مشکل برق پایتخت را حل می‌کند درحالیکه تا امروزهم مشکل برق کابل بصورت درست حل نگردید. در ضمن او صدها میلیون دالررا برای آوردن برق وارداتی‌که هر لحظه امکان قطع آن موجود است صرف نمود اما هیچ کاری برای ساختن بند‌ها برای مهارآب سرشار افغانستان و تولید برق ننمود.

تعصب و گرایشات سمتی، قومی و لسانی اسماعیل خان زبانزد عام و خاص است. در حالی که ولایات نیمروز، فراه و هرات هم مرز ایران اند در دو ولایت (هرات و نیمروز) از ایران برق وارد نموده و به کسانی توزیع نمود، ولی با مردم فراه عقده‌ای برخورد کرده و تا امروز مطلقا از برق دولتی محروم می‌باشند. مردم این ولایت مجبورند در بدل فی کیلو وات ۵۰ الی ۶۰ افغانی از برق جنراتوری استفاده نمایند.

اسماعیل خان در مسلک نظامی خود نیز چندان وارد نیست و در نتیجه بلند پروازی‌ های نظامیش مردم زیادی را به کشتن داد و حتی خودش هم اسیر طالبان گردید. وی زمانی که با طالبان درگیر جنگ گردید آنان ولایات قندهار، هلمند، نیمروز و فراه را اشغال کرده بودند و خط مقدم بین او و طالبان منطقه آب خرما (ساحه‌ای بین فراه رود و شیندند) گردید و مدتی درین منطقه باهم جنگیده بعد طالبان عقب ‌نشینی و تا ولسوالی گرشک رفتند. اسماعیل بدون این که توازن قوای خود و دشمن را بداند، دوری و فاصله هرات تا گرشک را محاسبه کند و یا شناختی از ماهیت طالبان داشته باشد که در عقب شان دست کیست، عجولانه آنان را تا ولسوالی مذکور تعقیب کرد. بعدا روشن شد که طالبان عقب ‌نشینی تاکتیکی نموده با تجدید قوا در این ساحه با یک ضد حمله سنجیده شده و شبخون صف اسماعیل را شکستند که در نتیجه صدها انسان مظلوم که فریب نیرنگ‌های امیر را خورده بودند به کام مرگ رفتند.

در این جنگ بود که حدود یک صد جنگجویی که از جانب شورای نظار به کمکش آمده بودند در ساحه توت به چنگ طالبان افتاده و بدون درنگی در زیر پل شاهراه همان منطقه تیرباران شدند. او خودش بدون اینکه به افراد خود توجه نماید با دار و دسته معدودش از راه اسلام قلعه به ایران فرار نمود و در نتیجه هرات بدست طالبان افتاد.

در روزهای که او مردم را تشویق به جهاد می‌کرد، پسرش میرویس را به خاطر تحصیلات عالی به فرانسه فرستاده بود. این حرف بالای تمامی رهبران جهادی صدق می‌کند که پسران و دختران خود را از پول و خون ملت مظلوم خارج ازکشور به تحصیل روان می‌کنند ومردم ناآگاه و بیخبر را تشویق به جنگ وهمدیگرکشی می‌نمایند. به همین خاطر کسی بیادندارد که اولاد و یا اقارب رهبران جهادی درجریان جنگ کشته شده باشد.

تمامی نورچشمی‌های جمعیت شخص برهان الدین ربانی، ازفاطمه ربانی گرفته تا صلاح‌الدین ربانی، شجاع ربانی، جلال ربانی و غیره دربهترین پوهنتون‌ های امارات متحده و لندن تحصیلات عالی کردند و با ناز و نعمت کلان شدند اما همینها هم شرم نکرده حرف از «جهاد» و «مقاومت» می‌زنند و انتظار دارند که مثل پدران شان زیر این نام به مقام و داروندارکشورچنگ ندازند.همان طوری که میدانیم برادران احمد شاه مسعود تا اخرین روزها در فرانسه و لندن مصروف عیاشی و عیش و نوش بودند و فامیل و بستگان یونس قانونی درلندن دربهترین محل و قصر زندگی دارند و مردم پنجشیر را هر روز با اقوام دیگر در جنگ وکش و گیر تشویق و ترغیب مینمایند .

عزیزالله لودین گفت که محمد اسماعیل خان وزیرانرژی وآب درسرقت پول و جایداد دست دارد. من بخاطر متهم ساختن برخی ازافراد درحـال حاضرزیرانتقادات شدید قرار دارم. من اسماعیل خان را متهم به فساد کرده ام که مانند وی هیچ وزیرچپه شاخ وجود ندارد، اما حالا ببییند که چه کسی جرأت دارد تا ازوی در مورد بپرسد و پول و جایدادی را که به سرقت برده از او دوباره بدست بیاورد. اسماعیل خان در قضیه برداشت میلیونها دالر از یک بانک دولتی در زمان ولایت هرات، استفاده سوء از عواید گمرکات و نیز بستن قرارداد غیرشفاف با برخی از شرکت های ساختمانی، متهم است.

در نامه اداره مبارزه با فساد اداری که پیش از دادن رای اعتماد به وزیران، به پارلمان فرستاده شده بود، آمده است که اسماعیل خان در حدود هفتاد میلیون دالر از یک بانک دولتی برداشته است.

قانون در کشور، تنها برای مردان زورمند چنگال ندارد اما می تواند افراد عادی را مورد پی گیری قرار دهد.

اداره مبارزه با فساد اداری به تاریخ پنج ثورسیزده نودیک، محمد اسماعیل وزیرانرژی وآب را به دست داشتن درفساد متهم كرد. لودین گفته بود- من اسماعیل خان را متهم به فساد کرده‌ام که مانند وی هیچ وزیر چپه شاخ وجود ندارد، اما حالا ببینید که چه کسی جرئت دارد تا از وی در مورد بپرسد و پول و جایدادی را که به سرقت برده، از او دوباره بگیرد.

این در حالیست كه با بی نتیجه ماندن و فراموش شدن این دوسیه‌ ها انتقادات بر ناكارایی و عدم هماهنگی ادارات مبارزه با فساد بیش از پیش افزایش یافته است.

اسماعیل خان درقضیه برداشت میلیون ها دالرازیک بانک دولتی درزمان ولایت هرات، استفاده سوازعواید گمرکات و نیز بستن قرارداد غیرشفاف با برخی از شرکت های ساختمانی، متهم است. در نامه اداره مبارزه با فساد اداری که پیش از دادن رای اعتماد به وزیران، به پارلمان فرستاده شده بود، آمده است که اسماعیل خان در حدود هفتاد میلیون دالر از یک بانک دولتی برداشته است.

این پولها زمانی برداشت شده که داکتر اشرف غنی وزیر مالیه بوده است و در همان زمان، اشرف غنی، هیاتی را برای بازپس گیری این پول به هرات فرستاده اما والی پیشین هرات از تحویل این پول ها به هیات اعزامی از کابل، خود داری و با هیات همکاری نکرده است. از سوی دیگر عزیز الله لودین رییس اداره مبارزه با فساد اداری به خبرگزاری بخدی گفت که شماری از وزیران کابینه به اختلاس و غصب جایدادهای دولتی متهم هستند اما او از گرفتن نام این افراد خود داری کرد. با این حال لودین افزود که صد ها جریب زمین دولتی در شهر هرات از سوی برخی زورمندان غصب شده است. عبدالمجید خان زابلی در زمان صدارت سردار شاه محمود غازی یکی ازبا نفوذ ترین وزرای کابینه بود و همزمان ریاست تمامی وزرای سکتورهای اقتصادی و مالی کشور را برعهده داشته است.

گفته می شود که عبدالمجید خان، اساس گذار بانک ملی افغانستان است و سال ها مدیریت هیات عامل این بانک را به عهده داشته است. زابلی سال های آخر عمرش را در امریکا به سر برد و در اوایل دهه هفتاد در این کشور وفات کرد.

از عبدالمجید خان زابلی صدها جریب زمین در ولایت های هرات، ننگرهار و برخی از شهرهای بزرگ کشور باقی مانده است. عزیزالله لودین، با اشاره به اینکه جایداد های عبدالمجید خان زابلی ملکیت دولت است تایید کرد که بخش اعظم این جایدادها از سوی برخی زورمندان غصب شده است. به گفته رییس مبارزه با فساد اداری، کل مساحت خانه عبدالمجید خان زابلی یازده و نیم جریب زمین است که هشت سال پیش از سوی یک هیات هشت نفری به مبلغ بیست چهار میلیون دالر قیمت گذاری شده است. لودین تاکید کرد که فرزندان و بازماندگان زابلی با نوشتن نامه ای به حکومت افغانستان گفته اند که تمامی جایدادهای آنان، مربوط به مردم افغانستان است.

هادی وحمید، فرزندان مرحوم عبدالمجید خان زابلی وخانم اوگفته اند که بیش از چهارده هزار وهشت صد جریب زمین متعلق به خانواده زابلی، مربوط به وزارت زراعت می شود که ازسوی برخی زورمندان غصب شده است. بخشی از جایدادهای زابلی ازسوی اسماعیل خان، بخشی به نام سلیم ترکی شاروال هرات وبخش سوم نیزبه نام یک خانم قباله شده است. درهمین حال محمد رفیق شهیر رییس شورای متخصصان هرات به خبرگزاری بخدی گفت که در حال حاضر، موضوع ملکیت خانه اسماعیل خان از سوی کمیسیون مبارزه با فساد اداری مورد بحث است. به گفته شهیر خانه ای که فعلا اسماعیل خان در آن زندگی می کند ملکیت زابلی ها است و بنا به وصیت خود عبدالمجید زابلی، این خانه باید برای معارف وتحصیلات عالی افغانستان وقف شود. شهیر تاکید کرد که در دو دهه اخیر ملکیت این خانه، ظاهرا به نام همسر اسماعیل خان قباله شده است. به گفته محمد رفیق شهیر رییس شورای متخصصان هرات، اسماعیل خان یک افسر نظامی بود که سرمایه زیادی نداشت اما اکنون یکی از سرمایه داران بزرگ افغانستان است.

او افزود که اسماعیل خان درهرات وبرخی ازولایت های دیگرونیزکشورهمسایه (ایران) جایداد وسرمایه زیادی دارد. هوتل بزرگ استقلال که درمنطقه بسیارگران قیمت وبا ارزش هرات (گرده پارک درنزدیک ساختمان ولایت) قرار دارد ازجمله جایدادهای اسماعیل خان است. اسماعیل خان دردوره ای که والی هرات بود، عواید گمرکات هرات را به مرکز نمی فرستاد و این مساله در همان دوره سر و صداهای زیادی را نیز برپا کرد.

اسماعیل خان سرمایه گذاری های زیادی در بخش های مختلف انجام داده و هنوز کسی نمی داند که سرمایه او، در کجاها قرار دارد. اسماعیل در حالی متهم به اختلاس و غصب جایدادهای دولتی در هرات، می شود که ولسی جرگه به شماری از وزرای پیشنهادی کرزی از جمله اسماعیل به عنوان وزیر انرژی و آب رای اعتماد داد.

پس از اینکه این وزرا از پارلمان رای اعتماد گرفتند داکتر عزیزالله لودین، تاکید کرد که اداره مبارزه با فساد اداری نامه ای به پارلمان فرستاده و موضوع اختلاس و غصب زمین توسط برخی از وزرای پیشنهادی را با این نهاد مطرح کرده است. لودین تاکید کرد که اعضای پارلمان به این مساله توجهی جدی نکرده و به وزیران متهم به اختلاس رای اعتماد دادند. به دنبال مطرح شدن این اتهام، ولسی جرگه اعلام کرد که موضوع رای اعتماد به وزیران متهم به فساد، باز نگری می شود. اسماعیل از چند سال به این سو، از حامیان نزدیک رئیس جمهور کرزی به شمار می رود و چند سال است که به حیث وزیر انرژی وآب در کابینه کرزی کار می کند.

طرح پیشنهادی اسماعیل خان وزیر برحال کابینه حامد کرزی مبنی بر تشکیل شورای مجاهدین و سپردن اداره و امنیت کشور بدست آنان حساسیت‌های شدیدی را بین مردم برانگیخت چون مردم به تجربه دریافته اند که این قوماندانان خود منبع بدامنی و جنایت بوده و انتظار امنیت از اینان مسخره است. ثانیا از این طرح بوی جاه‌ طلبی اسماعیل خان بالاست و مردم را به یاد دوره مکدر امارت او در غرب افغانستان می ‌اندازد. به همین علت تشویش عمیقی مردم هرات را فرا گرفته است. اسماعیل یک شخص شدیدا عقب‌مانده و کهنه فکر است. در عصر حاضر که سخن از کمپیوتر و انترنت و کشف ستاره‌ها و سیاره‌ها در میان است، به امیر خوانده شدن خود مباهات میکند.

از احمد ضیا مسعود

به ازای هرشیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.

 

 

چه فکرمی کنی؟  

 که بادبان شکسته زورق به گل نشسته ای ست زندگی؟

 در این خراب ریخته

 که رنگ عاقبت ازو گریخته

به بن رسیده راه بسته ای ست زندگی؟

 چه سهمناک بود سیل حادثه

 که همچو اژدها دهان گشود

زمین و آسمان زهم گسیخت

 ستاره خوشه خوشه ریخت

 و آفتاب در کبود دره های آب غرق شد...

در ۲ دسمبر ۲۰۱۰، روزنامه گاردین نوشت که اسناد نشر شده ویکی لیکس ازمکتوب‌های سفارت امریکا در کابل فاش نموده که احمد ضیا مسعود، برادر احمدشاه مسعود، در دوره اول ریاست جمهوری کرزی به‌ حیث معاون اول ایفای وظیفه می ‌نمود و در همان زمان حین سفر به دبی با ۵۲ میلیون دالر از طرف پولیس میدان‌ هوایی دبی بازداشت شد اما در نهایت با همان پول توانست به لندن برود و بدون این که کسی از او بپرسد دوباره به افغانستان برگشت و در این دور انتخابات نیز به حیث معاون اول زلمی رسول نامزد بود و حال هم مشاور اشرف ‌غنی احمدزی است.

چانه‌ زنی‌ها روی کابینه جریان دارد که بدون شک جمعی از همان فاسدان گذشته در کابینه جدید راه خواهند یافت.

در تازه‌ ترین مورد، ضیا مسعود از جانب اشرف غنی به حیث نماینده فوق ‌العاده رییس ‌جمهور در امور اصلاحات و حکومت داری خوب منصوب گردید. ضیا مسعود که چند سال تمام در کرسی معاونیت ریاست ‌جمهور کوچک‌ ترین کاروایی مثبتی از خود به جا نگذاشت و از جمله مراجع تصمیم‌ گیرنده دستگاه پرفساد کرزی بود، معلوم نیست حال بر اساس چه معجزه‌ ای «حکومتداری خوب» را به نمایش خواهد گذاشت! نصب یک مهره آزمایش‌ شده و ناکام گذشته در این چنین کرسی مهم به این معنی است که غنی به گفته مردم می ‌خواهد بالای زاغ بودنه شکار کند! حداقل دو سند معتبر ذیل از فاسد و چپاولگر ‌بودن او سخن می ‌گویند:

ویکی ‌لیکس: سند فاش ‌شده توسط «ویکی ‌لیکس» در مورد ضیا مسعود

در صدها هزار سندی که سایت «ویکی لیکس» منتشر ساخت یک سند محرم وجود دارد که به تاریخ ١٩ اکتوبر ٢٠٠٩ از سفارت امریکا در کابل به وزارت خارجه و وزارت مالیه آن کشورمخابره شده‌است. دراین سند ازانتقال صدهامیلیون دالر پول نقد از طریق میدان‌هوایی کابل توسط قاچاقچیان مواد مخدر، مقامات فاسد و دارندگان تجارت شخصی اظهار نگرانی گردیده ازآن منحیث عاملی برای بی‌ثباتی افغانستان نام برده شده‌است. دراین سند یک مثال ارایه گردیده، گفته می‌شود که دولت امارات متحده عربی در اوایل ٢٠٠٩ احمد ضیا مسعود را که آن وقت معاون اول رییس‌جمهور افغانستان بود با بکسی پر از ٥٢ میلیون دالر پول نقد دردوبی متوقف کرد. وی برای مدتی بازداشت شد و سپس بدون هیچ توضیحی آزاد گردید. درسند مذکور این مثال نمونه‌ای از پول‌شویی توسط مقامات بلندپایه افغانستان خوانده شده‌است. ضیا مسعود به زدن ٥٠٠ هزار دالرسی.آی.ای متهم است که قرار بود آن را به احمدشاه مسعود برساند. یعنی اوتنها ازجیب ملت نه بلکه ازجیب برادرش نیززده‌است!

استیوکول درکتاب مشهورش «جنگ اشباح» جریان را شرح می‌دهد:

کتاب «جنگ‌ اشباح»: ازسال‌های ١٩٨٠ الی اوایل ١٩٩٠ سی.آی.ای ماهانه دوصد هزاردالرمستقیما برای مسعود جیره می‌پرداخت. گری شرون ازکارمندان ارشد سی.آی.ای شخصا این بسته‌های پول را به مسعود می‌رسانید. درجنوری ١٩٩٠ شرون به پشاوررفته دردفترمسعود که ضیا مسعود ریاستش را به عهده داشت با احمدشاه مسعود از طریق مخابره صحبت نمود. او به مسعود وظیفه داد که به‌‌خاطر آخرین ضربه به دولت نجیب، شاهراه سالنگ را ببندد درمقابل سی.آی.ای مبلغ ٥٠٠ هزاردالر به اوارسال خواهد کرد. شرون نیم میلیون دالر را نقدا به ضیا مسعود پرداخت نمود اما شاهراه سالنگ فقط برای چند روزمسدود بود و دوباره باز گردید.

وقتی شرون شش سال بعد با مسعود ملاقات نمود، درمورد پیمان شکنی‌اش در ارتباط به بستن شاهراه سالنگ یاد نمود. مسعود نگرفتن امکانات را دلیل آورد، اما شرون گفت که او شخصا پول را به برادرش تسلیم کرده‌است. مسعود با تعجب پرسید چقدر؟ شرون گفت نیم میلیون دالررا به برادرش تسلیم داد. مسعود رو به سوی اطرافیانش نموده جملاتی رد و بدل کرد، بعد یکی از آنان صدا کرد که این پول هرگز به ما نرسیده ‌است. سپردن مهم‌ترین وظیفه «اصلاحات» و «حکومت ‌داری خوب» به فردی که این چنین تاریخچه مکدر دارد و اتهامات فساد او هیچ ‌گاه مورد بررسی جدی قرار نگرفته ‌اند.

نادر آتش رییس قبلی شرکت هوایی آریانا

مولانا: در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه و آن جهل است

نادر آتش، رییس پیشین شرکت هوایی آریانا، پس از آن که اختلاس مالی ده‌ها میلیون دالری‌ اش در سال ۲۰۰۹ افشا شد، توانست با پاسپورت امریکایی خود و بکس‌های پر از پول کشور را ترک کند. اختلاس وی به حدی سنگین بود که در آن زمان روزنامه‌ ها به وی لقب قوغ دادند.

خانم فوزیه کوفی

خود فروختگانی که هویت ‌شان و . . . را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌ اند. بی شخصیت ‌اند و بی ‌اعتبار، هرگز به چشم نمی‌آیند، مرده و زنده‌ شان یکی است.

هفت چیزکه خطرناک هستند:

ثروت بدون زحمت

دانش بدون شخصیت

علم بدون انسانیت

سیاست بدون شرافت

لذت بدون وجدان

تجارت بدون اخلاق

وعبادت بدون ایثار.

هدایت الله کوفی برادرفوزیه کوفی نماینده بدخشان، حین انتقال چهل ونوکیلوگرم هیروین در منطقه ی چته ی بدخشان باز داشت شد. خان شیرین راسخ سخنگوی قوماندان امنیه بدخشان گفت، هدایت الله کوفی درناحیه چته شهر فیض آباد همراه با چهل ونو کیلوگرام مواد مخدر دستگیر شده است. همچنان مدیر مبارزه با مواد مخدر بدخشان ضمن تأیید این خبر گفت- هدایت الله فرزند عبدالرحمان، از ولسوالی کوف آب بدخشان حین انتقال چهل ونوکیلو مواد مخدر درفیض آباد توسط پولیس باز داشت گردید. بسم الله محمدی به قوماندان امنیت بدخشان فشاروارد نموده بود تا وی را رها نماید.

هرچند هنوز این قاچاقبرمواد مخدردربازداشت پولیس به سرمی برد اما وزیرداخله طی تماس تلوفنی خواستار رهایی او شد. فشارهای سیاسی کوفی وطرفدارانش جریان دارد تا هدایت الله را ازبند رها سازند.

خانم کوفی نیز به اسحاق الکو صحبت تلفونی نموده وخواستار رهایی برادرش شده است. فشار های خانم کوفی از مسیر دیگر نیز برای رهای برادرش آغاز شده است. خانم کوفی و برادرش نادرشاه کوفی ولسوال کوف آب، روابط ... نزدیکی با مارشال فهیم معاون ریاست جمهوری داشت. خانم کوفی به فرمان مارشال ازهلیوکوپترهای دولتی برای سفر ازکابل به کوف آب استفاده می کند و خانم کوفی توسط این هلیکوپترها مواد مخدر را ازکابل به کوف آب انتقال می دهد تا از آن طریق به تاجکستان، روسیه و کشورهای اروپای شرقی انتقال داده شود. برادر دیگر خانم کوفی، به نام مجیب که در تاجکستان و روسیه از قاچاقبران مشهور شناخته می شود. در سالهای اخیر قاچاق مواد مخدر درافغانستان و استفاده ی مقام های دولتی از قدرت دولتی خود در قاچاق مواد و انتقال آن به کشورهای جهان رسوایی های زیادی را در پی داشته است. رسانه های داخلی و خارجی از دست داشتن احمد ولی کرزی برادر رییس جمهور کرزی در قاچاق مواد مخدر و همین طور دیگر بستگان مقام های دولتی و فساد مالی، به نشر رسیده است. سال گذشته هنگامی که بلال برادر زاده ی حاجی دین محمد رییس کمپاین انتخاباتی حامد کرزی پس از قتل پولیس با مقدار زیادی هیروین که قیمت آن حدود دوملیون دالر اعلام شد باز داشت و اما در یک فرمان کرزی پس از دو روز رها شد، اکنون ظن این می رود که برادر خانم کوفی هم بدون محاکمه با استفاده از قدرت سیاسی او رها شود.

همچنان مریم کوفی که خود نماینده مردم است چند روزقبل هنگامیکه موترش به طرف وزارت امورخارجه درحرکت بود یک عراده موتر اداره عمومی امنیت ملی ازعقب کمی با موترش تصادم کرد وخراب هم نشد. هنگامیکه ازموتر پایین شد و بدون باز پرس چهار سیلی جانانه به روی افسر ریاست عمومی امنیت ملی حواله کرد. درست همان افسر که سینه خود را سپر کرده و دفاع از ناموس این مملکت می کند و آن نماینده محترم که در پارلمان نشسته تمام روز کمیشن کاری و غیره کار های دیگر ندارد. پولس اردو امنیت تمام این افراد نیاز به نوازش دارند نه به سیلی کوفی. اگر دولت باشد از این نمایندگان حق و ناحق مردم باید پرسان شود.

صدیق چکری در لندن چکر میزند

چه پست ‌اند آنهای که فاصله‌ ی میان آنچه هست شان، با، آنچه باید باشد شان، نزدیک است، و حتی در برخی، هردو بره م منطبق! حیوان و درخت است که این دو بودن شان یکی است...

آدم بی ‌سواد،

سیاست ‌اش،

قیل ‌و‌ قال‌های بی ‌ریشه است،

و خدمت ‌اش،

پوچ و حقیر،

و زندگی‌ و لذت ‌اش،

بی کیفیت و سطحی و بی ‌ارزش.

 صدیق چکری، وزیر قبلی حج و اوقاف کابینه کرزی، هم پس از ربودن پول حجاج به آسانی توانست به لندن فرار کند و با پول دزدی ‌شده در آنجا بلدنگ بسازد و از عاید آن در کنار دریای تیمز لندن به عیش و عشرت ادامه دهد. او داماد ربانی است و پس از این خیانتش، حتا یکبار به دیدار ربانی به پاکستان آمد و بدون این که کسی به وی دست بزند، دوباره راهی لندن شد. چندی قبل محکمه مبارزه با فساد اداری انخستین جلسه خود را با حضور یک مامور وزارت حج و اوقاف به اتهام اختلاس برگزار کرد. این محکمه به صورت علنی راه اندازی شد و در آن نور محمد خزانه دار، وزارت حج و اوقاف متهم شد که در جریان برنامه های آمادگی برای اجرای مراسم حج و تنظیم امور حجاج افغان، وی و برخی دیگر از همکارانش دست به اختلاس مالی زده اند. جلیل فاروقی، قاضی محکمه مبارزه با فساد اداری دراین مورد چنین گفت محمد صدیق چکری، وزیرسابق حج واوقاف که اکنون در بریتانیا به سرمی برد نیز دوسیه ضخیم از فساد اداری دارد که پی گیری خواهد شد. سرپرست سابق وزارت حج و اوقاف ازشرکت های خصوصی سیاحتی نیز رشوه اخذ کرده و امتیاز انتقال حجاج را به آنان داده است . درهمین حال خزانه دارنورمحمد دردفاع ازخود گفت هیچ اختلاسی نکرده و حاضر نیست در نبود سایر مقامات قبلی این وزارت، توضیحات بدهد. وی با این اتهام که صدها میلیارد دالر و ریال را اختلاس کرده است. وی افزود من تنها تحت امر یک شخص که چکری نام داشت و وزیر حج و اوقاف سابق بود قرار داشتم و تنها از او اجازه می خواستم و کارها را انجام می دادم، پس نباید تنها مرا مقصر بدانید، باید وی را نیز در محکمه حاضر کنید. وی بیان داشت بارها این موضوع را تکرارکرده ام و دو ماه در ریاست امنیت این موضوع را تشریح کردم که این مربوط من نمی شود، می توانید این موضوع را ازصدیق چکری بپرسید.

صدیق چکری سرپرست سابق وزارت حج واوقاف که به دزدی صدها هزاردالر پول حجاج افغان در سال ٢٠٠٩ و موارد دیگر فساد و غارت متهم بود، از آنجاییکه دارای تابعیت انگلستان بود، در همان اوایل با حمایت دولت آنکشور به لندن فرار نمود و تا حال در آنجا بسرمی‌برد. ازآنجاییکه چکری داماد برهان الدین ربانی ومعاون تنظیم جمعیت است، کرزی در یک معامله پس پرده او را ازچنگ محاکمه نجات داد. اودرحالی به لندن پرواز کرد که درافغانستان حکم بازداشتش صادر شده بود. وقتی کرزی، ربانی ومقامات دیگرمصروف سفری به پاکستان بودند، به یکبارگی سروکله چکری درآنجا پیدا شد و معلوم گردید که با وساطت ربانی، او با کرزی دیدار نموده و در یک معامله نهانی از هرگونه تعقیب عدلی معاف گردیده است. دراوایل فرارچکری، دولت و نهاد های عدلی افغانستان با نیرنگ طوری وانمود می‌کردند که حسابهای بانکی وی با میلیونها دالرمسدود گردیده اند وتلاش برای بازگرداندن او به افغانستان ادامه دارد. به تاریخ ١٤ حمل ١٣٨٩ لوی څارنوالی به دروغ شایع نمود که گویا وی درلندن دستگیرشده است. بعدا اعلان کردند از طریق پولیس انترپول برای بازگرداندن او تلاش صورت گرفته است. اما عملا طی چند سال گذشته دیده شد که تمامی این اظهارات به خاطر فریب مردم بودند وبس. درحالیکه دوسال است که دیگر دوسیه چکری به فراموشی سپرده شده، او با دالر های حرام و بادآورده در لندن عیش و نوش می‌کند و بزنسش را آغاز کرده است:

ابتدا اقدام به خرید خانه‌ای درلندن کرده است که با این پول در فاصله صد کیلومتری شهر لندن سه تا چار خانه با کیفیت و کمیت خوبتر از آن میتوان خرید، به تعقیب آن محلی را درناحیه کنزبری لندن به اندازه یکنیم برابرمیدان فوتبال خریداری و به شدت مصروف کاراعمارآن که متشکل از بخش های جداگانه پیشرفته، ترمیم موتر، معاینه تخنیکی یا MOT موتر، فروش وترمیم تایروسایرمسایل آن؛ پارکینگ و چندین قسمت دیگر را در برمیگیرد، شده است.

توجه باید داشت که ارزش زمین در لندن چنان بلند است تا جایکه مسلمانان، عیسوی ها، یهودها برای دفن اموات شان قبر را برای بیست، بیست و پنج سال اجاره میکنند با ختم معیاد معینه مالک قبرستان بقایاء جسد را بیرون وسوزانیده و قبر را برای فروش دوباره آماده میکنند. صدیق چکری ازجلادان تنظیمی است که درجنایت وبربریت دهه نود میلادی دست بالا داشت. در دولت «شر و فساد» ربانی منحیث وزیراطلاعات و فرهنگ مصروف چپاول و غارتگری بود که یکی از خیانت هایش به آتش کشیدن هزاران جلد کتاب متعلق به کتابخانه پوهنتون کابل است.

با رویکار آمدن اداره کرزی، مثل دیگر همکیشان و شرکای جرمش، قرعه او نیز برآمده به کرسی های مشاور رئیس جمهور و وزارت حج و اوقاف رسید. در برنامه های تلویزیونی او با وقاحت باور نکردنی‌ای از جنایات و وحشت باندهای جهادی در کابل دفاع نموده آنرا قابل بخشایش و کار عواملی بیرونی وانمود می‌ ساخت. او در حالی به کرسی وزارت تکیه زد که مدتی به منتقد دولت کرزی مبدل شده کابینه او را «دیوانه خانه» نامیده بود اما عشق به دالر او را نیز به این دیوانه خانه کشاند.

پناه دادن به خاینان و جنایتکاران افغان توسط کشورهای غربی امر تازه نیست. اکثر آدمکشان جهادی و طالبی همین اکنون در اروپا، امریکا، کانادا و آسترالیا با خاطر آرام زندگی می ‌کنند. طی ده سال حاکمیت حامد کرزی برعلاوه چکری، دزدانی چون نادر آتش، قدیر فطرت، محراب الدین مستان، زلمی حقانی و دیگران بعد از چپاول پول ملت به دامان صاحبانشان درین کشورها رفتند

ادامه دارد . . .

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org