خطاب به سازمان ها، احزاب و گروه های که به دستور شرق و غرب ایجاد شده اند و
 برای اغوا و سربازگیری از نام پُرافتخار ح.د.خ.ا.
 بخاطر فریب فرزندان پاک حزب سوء استفاده می نمایند.

پنجشنبه، ۱۲ جون  ۲۰۰۸

 

همه از عشق جنون می گویند            همه زاین کاسۀ خون می گویند

نام هرگونه هوس عشق نهند              بی سبب ز نای فسون می گویند

 رفقا و دوستان عزیز!

در این اواخر شما شاهد برخوردهای طفلانه ی شورای اروپایی حزب به اصطلاح متحد ملی و شورای اروپایی سازمان به اصطلاح نهضت فراگیر ترقی و دموکراسی بودید که اصلاً نمی دانم چطور آنها را نیروهای چپ ملی و دموکرات نامید، چون در این برخوردها!؟ سوء استفاده از نام پاک حزب (ح.د.خ.ا.) صورت گرفته است، بناً به صفت یک عضو عادی حزب نمی توان سکوت اختیار نموده و واقعیت ها و برداشت های خودم را در اختیار رفقا و دوستان عزیز خود قرار ندهم :

 وقتی به این نوع برخوردها دقیق می شوید تصور می کنید که این همه محترمین از بیخ بوته پیدا شده باشند، در حالیکه در سبقت جویی از سابقۀ مبارزه و عضویت در حزب هرکدام به تاریخ های ماقبل از میلاد (!) ادعا مینمایند و طوری برخورد می نمایند که آزادی فردی و حزبی خودرا به بازی میگیرند.
بدون مراعات و طی نمودن مراحل بخاطر فلان شخص و یا شرط باج گیری خودرا مسخره کرده و همه ارزش های خودرا فقط بازیچه ی رقابت ها می سازند (مطابق نورم های قبول شده، بعد از تقدیم استعفی رسمی و قبول آن، با حفظ شخصیت، وجدان و روان آرام میتوان قدم به انتخاب بعدی گذاشت)
.

هر حزب و یا سازمانی که یک عضو جدید را جذب می کند باید نورم ها و پرنسیپ های خودرا داشته باشد، حزب نسق نیست که کسی در آن به‌ بهانه «حق آب و گل» هرچیزی دلش خواست، بکارد؛.

حزب متحد ملی (!) که ۹۹٪ آنرا نظامیان سابق تشکیل می دهد و حد اقل ۵۰ عضو در اروپا دارد، اینها که هم با دسپلین نظامی و هم حزبی آشنائی کامل دارند و آنرا تجربه کرده اند، اگر ادعای داشتن حزب را دارند، چگونه می توانند موضوع را بیان کنند که مسئولیت حزبی تا مسئولیت فردی فرق عظیم دارد، درحالیکه ریاست کمیسیون تفاهم و وحدت حزبی هم به عهده ی یک عضو حزب متحد ملی قرار دارد. سازمان اولیه ی یک حزب دیگر را بدون مراعات نمودن تمام معیارها و حتی بدون آگاهی همه افراد و کادرهای آن سازمان اولیه به نام حزب خود اعلام کردن، آنهم حزب رفیق و برادر به گفتۀ مود روز، و با این، همه طرف را دشمن وحدت اعلام کردن، من که نفهمیدم چقدر می توان پُررویی کرد؟

هردو سازمان سیاسی (حزب متحد ملی و نهضت فراگیر ترقی و دموکراسی) که از تجارب عالی و داشتن کادرهای ورزیده برخوردار اند، تا کنون سخنگوی خودرا ندارند تا فردی مشخص و یا بخشی مشخص نامه ها، پیام ها و . . . شان را اعلام بدارد تا در مقابل همه پاسخگو بوده و صلاحیت بررسی کاری و نشراتی را داشته باشد، که عدم موجودیت آن خود زمینۀ سوء استفاده ها و سوء تفاهم ها را به بار می آورد.

 واقعیتی دیگری، که شاید به مزاخ این همه احزابِ جدا شده از بدنۀ ح.د.خ.ا. برابر نباشد، اینست که افرادی واقعیی همه ی این احزاب حداکثر از یکصد نفر تجاوز نمیکند، متباقی همه خویش، قوم و اقارب شان بوده و یا هم افرادی در تشکیلات شان ثبت هستند که خود آن افراد اصلاً از عضویت خود آگاه هم نیستند و یا هم وجود فزیکی ندارند.

کمیته ی به اصطلاح فعالین (!) ح.د.خ.ا.، اصلاً نمی دانیم که چطور و  در کجا ایجاد شده که به جز محترم فیضی و محترم سنگر، باقی اکثر اعضای حزب از آن آگاهی ندارند، بناً دربارۀ آن ضرورت احساس نمیشود که اظهار نظر نمایم .

نهضت آینده، همانگونه که از نامش پیداست، به آینده تعلق دارد، همه در رابطه به تشکیلات شان آگاه هستند که تعداد اعضای شان در تمام اروپا بیشتر از تعداد انگشت های دست و پا نیست.

گروه انسجام حزب وطن محترم پیوستون، که زیادتر از یک گروه سیاسی کرده به یک گروپ ملیتی و قومی می ماند و فقط مصروف رنگ کردن آفتاب حقیقت هستند تا به زور مسئولیت های تاریخی- سیاسی شهید نجیب الله را که منجر به فروپاشی حاکمیت دولتی و حزب شد بالای دیگران اندازد و "فرار" را هم به قول معروف یک "شنگ" مردی نه، بلکه "کاملاً" مردی میدانند.

حزب متحد ملی که تهداب آن از اول کج گذاشته شده هرگونه عملی را می تواند انجام دهد به جز اتحاد و متحد شدن. (عضویت در جبهه ی به اصطلاح ملی (!) جهادی (!) فقط یگانه ثبوت متحد بودن و ملی بودن شان است).

نهضتِ به اصطلاح فراگیر (!) ترقی و دموکراسی (!) که به رهبری و مساعی مرحوم محمود بریالی ایجاد شده بود، درست نظر به اعتماد و توقع صادقانه ی رفقا از ایشان، اکثراً اعضا و کادرهای حزب به دور آن جمع شده بودند و تعدادی زیادی از رفقا شاهد و اسناد اولین گردهمایی طرح نهضت را در اختیار دارند، مگر با تأسف چنان که باید می بود نماند و بعد از وفات مرحوم بریالی سایر کادرهای دست اول، به گفته ی خوشان، یک مدتی طولانی را مصروف مقابله بودند.

حالا با شناختی کم و بیشی که از این احزاب داریم، آیا گفته میتوانیم که کدام یکی از این احزاب و سازمان ها میتوانند میراثدار ح.د.خ.ا. باشند ؟ پاسخ روشن است، هیچ کدام.

 رستم های عزیز حزب متحد ملی و نهضت فراگیر؟!

افتخار امروزی شما چه است که دعوای میراث را دارید؟ مگر پیوستن به جبهه ی ملی (!) آدمکشان، جنایتکاران، قصرنشینان، دین فروشان، شاه زاده گان، قوم پرستان، قاچاقچیان و قاچاقبران مواد مخدر و هیروئین، وطنفروشان و جاسوسان سوگند خورده ی بربادی افغانستان را شما افتخار خود میدانید؟ یا هم چند مصاحبه ی فرمایشی که فقط  در تحت پوشش حزب انجام دادید، بدون یک اعتراض و انتقاد، شما صدای کدام حق را بلند کرده اید که تا کنون کسی نه شنیده است (اگر بی طرفانه و صادقانه قضاوت کنیم، هیچ کسی مانند رفیق رنجبر با شهامت و منطق از حزب دفاع نکرده و فقط یگانه کادر دیروزی ح.د.خ.ا. است که از داخل کشور صدای اعتراض مردم را بلند نموده است).

 تا کنون نه نهضت فراگیر؟! و نه هم حزب متحد ملی؟! صدای اعتراض مردم را بلند کرده اند و نه هم مردم ستمدیده و مظلوم مارا در تظاهرات برحق شان حمایت و پشتیبانی نموده اند. پس خود قضاوت نمایید، کدام افتخار را دارید؟  فراموش نکنید که حزب ما زنده است و ما اعضای پُرافتخار، کادرها و صفوف حزب به هیچ سازمان، حزب، نهضت و جزیره ی این حق را نمیدهیم که حزب زنده ی مان را زنده به گور نمایند و بر تابوت آن میخ بکوبند. حزب ما در وجود فرد فرد اعضای آن زنده است. دیر یا زود روزی خواهد فرارسید که دوباره حزب ما به یک حزب منسجم و یکپارچه مبدل خواهد شد.

محترم علومی در ماه حداقل سه بار به هالند و کشورهای خارجی سفر می کند که مصارف آن حداقل ده هزار ایرو میشود و به همین ترتیب تعدادی زیادی از اعضای حزب متحد ملی و نهضت فراگیر با کار و زحمت شباروزی؟! صاحب سرمایه های در اروپا شده اند، شما لُطف نموده بگویید که کدام شما تا اکنون یک کمیسیون مالی به منظور مساعدت به فامیل های شهدا و معلولین و اعضای حزب که در تنگدستی و فقر زنده گی میکنند ایجاد کرده اید و یا به آنها عملاً کُمک و مساعدت نموده اید؟ در زمانیکه وطن در چه حالت قرار دارد، شما در فکر توطئه علیه یکدیگر خود هستید. در زمانیکه موضوع انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری است، در عوض طرح برنامه های جدی و مشخص برای نجات وطن، شما مصروف تیشه زدن به ریشه های همدیگر خود هستید و چشم اُمید هزاران هموطن رنجدیده ی ما به طرف شما به اصطلاح روشنفکران (!) بسته است که متأسفانه شما با این اعمال خود آنها را در یأس و ناآمیدی قرار میدهید، فکر نمیکنم که روشنفکران، همانگونه که از نامش پیداست، اینگونه برخورد نمایند که دراین رابطه حتی مسئله ی روشنفکر بودن شما هم تحت سوال میباشد. به صراحت گفته میتوانم که شما با اینگونه برخوردهای تان حتی روشن خیال هم نیستید، چه رسد به روشنفکر بودن تان!

میراثدار واقعی ح.د.خ.ا.، آن خانوادۀ بزرگ مبارزان سرسپرده و معتقد به اندیشه های پیشرو و مترقی و خدمتگذاران وطن، آنهایی هستند که با شهامت و همت بزرگ پرچم سرخ و انقلابی حزب را صادقانه در اهتزاز درآورده و برافراشته نگهه داشته اند و در راه رفیق ببرک کارمل بزرگ قدم گذاشته به مبارزۀ خود در برابر ارتجاع و امپریالیزم بیباکانه ادامه میدهند و معتقد به مبارزۀ طبقاتی میباشند و به نام اصلی ح.د.خ.ا فعالیت علنی نموده و از آرمانهای حزب شهیدان و رهبر بزرگ مان دفاع میکنند. میراثداران حزب ما (کادرها و صفوف ح.د.خ.ا) فعالیت نیم قرن حزب را مطابق شرایط زمانی اش مورد ارزیابی، بررسی و نقد قرار داده، با فیصله ی جمعی با اصل منافع ملی و مردمی، اساسنامه جدید و برنامه ی عمل جدید را با دایر شدن کنگره و یاهم کنفرانس مطابق خواست و نیاز امروزی طرح و تصویب خواهند نمود و در دل تاریخ نام جاویدانه ی ثبت خواهند نمود. چشم اُمید مردم رنجدیده را روشن، روح رفته گان را شاد نموده، وطن و مردم را نجات خواهند داد.

مردم، کشور و حزب شهیدان ما شمارا (حزب متحدملی و نهضت فراگیر) فقط با جامه ی اصلی تان قبول نموده و می پذیرند. پس حیف خواهد بود که این همه تجارب، دانش و فهمی شما در امواج ابهام به فنا رود و تا ابد همه ی شما محکوم ابدی تاریخ شوید. تا دیر نشده به خود آیید و در فکر نجات مردم و وطن شوید و از این همه بی اتفاقی ها، جاه طلبی ها، کدورت ها، رقابت های ناسالم و غیره دست بردار شوید.

به اُمید اینکه همه اعضای پُرافتخار و صادق ح.د.خ.ا. دست بدست هم داده، بصورت جمعی همه از عضویت از تمام این احزاب، سازمان ها، نهضت ها، گروپ ها و جزایر خارج شده، الی اعلام کمیسیون تدویر کنگره از هرنوع تماس و فعالیت نامطلوب سیاسی خودداری نمایند، در غیر آن این قطره ها همه در جزایر و خشت ها خشکیده و نابود میشوند، ولی با چنین عمل قاطع جمعی قطره ها جمع شده بحر می شوند!

 نفرین باد به آنهاییکه بخاطر هوس و اهداف شوم خویش به خون هزاران شهید پاک ما، به روح پاک رفته گان ما به احساس پاک و وطنپرستانۀ رفقای شریف و صادق ما که در قید حیات بسر میبرند، بتاریخ پُرافتخار ح.د.خ.ا. و مبارزین صادق، مردم دوست و وطنپرست ما بازی می نمایند.

 

 به اُمید پیروزی و موفقیت جمعی اعضای حزب برای تدویر کنگره ح.د.خ.ا.!

 

وحیدالله «نوری»

 wahidullahnoori@hotmail.com

 

www.esalat.org