سه شنبه، ۱۱  اگست  ۲۰۱۵

مسوولیت مقالات، مطالب و نبشته های نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها میباشد


 

جمال عبدالناصر نورزاد

 

 

قتل ملا عمر و معمای دو بعدی

(عبدالناصر نورزاد استاد دانشگاه کابل)

 

به دنبال افواهات مبنی بر تمایل طالبان به گفتگو های صلح و برگزاری چندین نشست نمادین میان نماینده گان طالبان و دولت افغانستان، سیر انکشاف اوضاع به جهت مخالف در حرکت است. نشست های پیهم نماینده گان طالبان روی چگونگی جور آمد با دولت افغانستان و تنظیم این گفتگو ها از سوی کشور های چین و پاکستان نمایانگر تغییر اوضاع در کشور است. تقسیم موقعیت های استراتیژیک میان قدرت های بزرگ به اساس منافع و امیتاز گیری و امیتاز دهی از موارد معمول در عرصه تبادلات و تعاملات این قدرت ها بوده است.

دراین میان چندین ضلع سیاسی برای امیتاز گیری در این روند سهم دارند. این اضلاع برای کسب منافع درون سازمانی خود نیاز به تعامل دارند. تساهل در قبول جهت های مخالف از لحاظ ایدیولوژیک و امیتاز دهی برای گروهی تندرو چون طالبان میتواند چندین لحاظ داشته باشد:

اول: گروه طالبان که تا قبل از این بعنوان تندرو ترین و عمده ترین مخالف دولت افغانستان محسوب می شد؛ هرگونه جور آمد و تبانی را با دولت افغانستان رد میکرد. خواست آنها سقوط نظام و خروج نیروهای خارجی بود. تا جاییکه چندین مراتبه این گروه مراوده و مسامحه با دولت افغانستان را رد کرده است. حال این گروه با تغییر اوضاع و ظهور گروه تندروتر مثل داعش در تلاش است تا راهی برای بقای خود دریابد.

دوم: بعد از اعلام رسمی قتل ملاعمر رهبر این گروه به تعیین رهبر جدید اقدام کردند. این اقدام مخالفان و موافقان خود را داشت. سعی گروه طالبان بعد از یک روند کلی اضمحلال تعیین رهبری مورد قبول بوده است. ملا اختر محمد منصور که قبل از این بعنوان رهبر گروه طالبان منصوب بود بعنوان رهبر جدید طالبان، سراج الدین حقانی و ملا هیب آخوند زاده بعنوان معاونین وی برگزیده شدند. در این میان گروه محاذ فدایی که رهبری آن را ملا منصور دادالله و عمر خطاب به عهده دارند مخالفت صریح شانرا با بر گزیده شدن ملا اختر محمد منصور اعلام کردند. ملا منان هم یکی دیگر از مخالفان این رهبری جدید است. به گفته ملا منان نیازی، از فرماندهان ارشد طالبان در گفت‌ و گویی با بی‌ بی‌ سی، محمد رزاق آخوند، محمد عبدالجلیل آخوند، محمد ظریف آخوند، محمد رسول آخوند، ملا باز محمد آخوند، مولوی مسلم حقانی از مخالفان ملا منصور هستند.

گروه های تروریستی که بیشتر در خاک پاکستان بویژه مناطق قبایلی لانه دارند، به گروه های خطرناک تروریستی در جهان معروف هستند که تا حال مغلق ترین و پیچیده ترین حملات را در اهدافی مشخص اجرا کرده اند. روابط این گروه‌ها با یکدیگر بسیار پیچیده است و در موارد زیادی به دلیل کمبود اطلاعاتی، شناسایی کامل آنها و رابطه فیمابین‌شان با مشکلاتی روبرو است. این گروه‌ها را به طور عمده به چهار دسته اصلی می ‌توان تقسیم کرد: ۱- شبکه القاعده، ۲- طالبان (پاکستان)، ۳- طالبان (افغانستان)، ۴- گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش)

البته در این چارچوب گروه‌های کوچک‌ تر ستیزه‌ جوی دیگری در پاکستان و افغانستان فعال هستند که یا تحت‌الشعاع این گروه‌های بزرگتر قرار می‌گیرند و یا اهدافی بسیاری محلی و یا مذهبی و یا ناسیونالیستی دارند.

بحث مذاکره با دولت افغانستان هم در سر خط دولت افغانستان قرار داشته است. تفکیک گروه های تندرو و تروریستی به میانه رو و تندرو از تاکتیک های پاکستان و غرب برای اغفال اذهان عامه بوده است. روند مبارزه با این گروه ها هم سیر قهقرایی را پیموده است. نحوه بر خورد با این گروه ها و تعامل با بعضی از این گروه ها در بسیاری اوقات مرموز بوده است. این تعاملات در بسیاری مواقع بدور از اطلاع دولت افغانستان میان امریکایی ها و پاکستانی ها صورت گرفته است. بحث مذاکره و یا تداوم جنگ با دولت از طرف طالبان از جانب سیا و یا آی اس آی تعیین می شوند. به همین منظور است که بیشتر تاکید روی طرف قرار پاکستان بعنوان عمده ترین طرف مذاکره که صاحب صلاحیت در امر تامین صلح و یا تداوم جنگ شمرده می شود صورت میگیرد. طالبان در بسیاری موارد بعنوان نیروهای استراتیژیک جاده صاف کن برای گروه های که خطر سر کشی آن ها در مقابل پاکستان و امریکا احتمال می رود استفاده می شوند.

بعد از قتل ملا عمر بعنوان رهبر بلا منازع طالبان از بدو ظهور این گروه، نشانه های اختلاف از رهبری تا صفوف طالبان به گوش میرسد. گروه های سنت گرا در این گروه به روند صلح علاقمندی نداشته و راه جنگ را انتخاب کرده اند. ولی گروه های نظیر کمیته سیاسی طالبان با وجود مخالفت های صریح بعنوان میانه ترین گروه در این بحث شامل هستند.

حال افسانه مرگ ملا عمر چگونه خواهد شد؟

ملا عمر از ابتدا چهره ای پشت پرده بود. الگویی برای تعدادی از پیروان که به عنوان امیرالمومنین یا رهبر پیروی کنند، در حالی که هیچ شناختی از او ندارند. حال اگر جایگزینی برای ملا عمر باشد، شناخت و رهبری از او در سطح ملا عمر نخواهد بود. در عین حال یکی از موانع بزرگ داعش در افغانستان، طالبان بود. درگیری های شدیدی نیز میان طالبان و داعش صورت گرفت. گرچه در نهایت قرار بر مصالحه ای میان آن ها شده و گفته شد اگر تاریخ مصرفی برای طالبان وجود دارد که به زودی به پایان می رسد، داعش جایگزین آنها شود. داعش سعی دارد با داشتن مرجع قوی و حامی بین المللی حضور خود در افغانستان را حفظ کند.

سرپوش نگهداشتن خبر مرگ ملاعمر بعنوان رهبر گروه طالبان، در حقیقت تکمیل پروژه ای است که از چهارده سال بدینسو آغاز شده است. این خبر برای اینکه نتایج روند سیاسی در افغانستان زیر نام انتخابات به مسیر مطلوب امریکا و متحدانش در چرخش باشد، مخفی نگهداشته شده بود. تغییر در رده های کادری نظام سیاسی در افغانستان از ملزمات پیش بینی شده در این پروژه بوده است. ملا عمر اگر زنده می بود آیا سائر اعضای گروه طالبان به روند صلح دلچسپی نشان میدادند؟ این سوال باید به اساسات تجربیات گذشته مورد موشکافی و تحلیل قرار گیرد. انتصاب ملا اختر منصور هم از جانب طراحان این روند صورت گرفته است. اگر وی با کدام مخالفت قوی از جانب سائر اعضای این گروه مواجه شود، بدیلی دیگری احتمالا از جانب امریکا مد نظر گرفته شده است. تمایل این گروه برای مقابله با داعش و پیوستن به روند صلح که مبتکر آن امریکا و پاکستان و مجری آن دولت افغانستان است، خود نشانه ی از تغییر در تاکتیک و استراتیژی در این روند دارد.

اما شاید مهمترین بحث، زمان مرگ ملا عمر باشد. اگر دو سال از زمان مرگ او گذشته، چه کسی یا کسانی طالبان را رهبری می کردند؟ این کلاه بزرگی بر سر پیروان ملا عمر و طالبان خواهد بود. مخفی کردن مرگ ملا عمر طی دو سال نیرنگی علیه طالبان بوده و این مخفی کاری دور نگه داشتن پیروان طالبان از حقایق است. البته این مساله جهالت آنها را نشان می دهد. ملا عمر از ابتدا چهره واضح و روشنی نداشته و تا امروز هم بدین شکل یا حداقل دو سال قبل به عنوان فردی که وجود خارجی ندارد، فعالیت می کرده است. مخفی کاری از مرگ ملا عمر موجب زیر سوال رفتن اعتقادات طالبان می شود. اینکه آنها برای چه کسی کار می کردند، از چه کسی به عنوان رهبر مذهبی یا ملا عمر پیروی می کردند؟

در این میان پاکستان و افغانستان سعی داشتند طالبان را به عنوان یک نیروی متخاصم آرام کنند. در عین حال با توجه به مسایل مالی طالبان سعی در مدیریت تجارت خود با چین و پاکستان داشت. اما با وضعیت پیش آمده، تمامی این جریان زیر سوال رفته است. امروز که مذاکره با پاکستان درباره مصالحه با طالبان صورت می گیرد، فضای مجهولی را به وجود می آورد و مذاکرات را در هاله ای از ابهام پیش می برد. در عین حال دولت افغانستان برای سهم دهی به طالبان دچار شک و تردید شده است. اینجاست که دولت به جای بحث با طالبان به دنبال این خواهد بود که این گروه را برای مقابله با داعش به خدمت خود در آورد. 

به طور قطع، مرگ ملا عمر پایان یک دوره در تاریخ طالبان و افغانستان خواهد بود. مرگ وی تاثیر زیادی بر شورشیان نخواهد گذاشت، اما از لحاظ سیاسی طالبان معلول خواهد شد. برای آنها بسیار سخت خواهد بود تا بتوانند رهبری را پیدا کنند که همانند ملا عمر باشد.

این معما برای دولت افغانستان و مردم آن تا آخر لاینحل و بدون کلید باقی خواهد ماند. پروژه گروه های تندرو و تروریست در افغانستان یکی پی دیگر ادامه خواهد داشت. جنگ در افغانستان ابعاد وسیع تری کسب کرده و از ختم آن خبری نیست.

 

  

 

 

اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي

 نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)