پیام شورای همبستگی زنان افغانستان در آلمان

به مناسبتِ روز جهانـــی مـــــــــــــادر

فرخنده و خجسته باد این روز با اعظمت که نیمی از جمعیتِ انسانی را تشکیل و نیم دیگری را در آغوش می پروراند، به همه مادران، خوهران، برادران و جوانان و نوجوانان از صمیم قلب تبریکات و شادباش های مادرانه را، به مادران عزیز و گرامی و بالخصوص به مادران گرانقدر افعانستان که در شرایط ناگوار فقر، جنگ، بی عدالتی، خشونت، تبعیض جنسی و هزاران گونه مصائب فاجعه امیز و فلاکت بار زیست می نمایند، صمیمانه تقدیم میدارم.

ارج گذاری، حرمت و احترام به مقام شایسته والای مادر همواره در دوره های مختلف تاریخ بشری در تمام افکار و نظریات فلسفی، اخلاقی، و ذهبی و در فرهنگ های مختلف به گونه مادر بهترین مظهر عشق به محبت و مهربانی و به عنوان موجودیکه تداوم و بقای زندگی نسل بشری ضامن ان می باشد بازتاب گردیده است.

همچنانکه در سایر فرهنگ ها و مذاهب به مقام و منزلت مادر ارج گذاری میشود و از این روز در اکثر کشور ها تجلیل به عمل می اید. دین مقدس اسلام و فرهنگ جامعه ما هم احترام و خدمت برای مادران را ضروری و فرض دانسته، نام و مقام مادر جایگاه بلندی معنوی خود را دارد. زیرا امروز در کشور جنگ زده و بینوای ما مادران ما نه تنها بار مسئوولیت تربیه و پرورش فرزندان شان را بدوش می کشدند، بلکه دوشادوش افراد سایر خانواده به و یژه در قراء و قصبات با وجود شرایط طاقت فرسا پُر از درد و زحمت در کشت کار و محصولات زراعتی و مالداری لقمه نان را برای فرزندانشان بدست می اورند.

خلاصه اینکه مادر همچو موجود محبوب و دوست داشتنی تمام انسانهای روی زمین در همه ادوار تاریخ بشری بوده است.

اما با دریغ درد های بی کران، که قرنها و سالهاست که جایگاه، مقام و منزلت زن «مادر» در جامعه ما برازندگی لازم نداشته همواره صدای حق،عدالت در گلوی شان از طرف عقب گرایان متحجر، زن ستیز و دکاندران مذهبی خفه گردیده است.

به قوانین مدنی و انسانی که در ان از تساوی حقوق زن و مرد و از ازادی های بر حق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به گونهء سخن به میان می اید اصلاً توجه صورت نگرفته و مانند کاغذ پارچه پارچه به دور انداخته می شود.

در حالیکه جهان به سوی خردگرایی و تمدن سیر خویش را می پیماید، شوربختانه دولتمردان ما توجه خود را به عقب گرایی پیشا مدرن، قرون وسطائی خرافاتی مبذول داشته، چنانکه انفاذ قانون احوال شخصیه شعییان افغانستان در چنین شرایطی که جوامع کشور های دموکراتیک و نهاد های اجتماعی، مدنی در افغانستان حضور داشته، یکبار دیگر با منزوی زنان تقش سازندۀ آنها را در اعمار جامعهء پیشرفته و مترقی در چارچوب خانه محصور گردانیده در اسارت خویش نگهمیدارند.

ولی انسانها، با درک و رسالت تاریخی خود و آنانیکه بخاطر رهائی انسان زحمت کش و مظلوم از قید ستمگران و عقب گرایان مبارزه می نمایند، باور دارند یک جامعه زمانی به مدارج ترقی و پیشرفت دست می یابد که زن به مثابه مادر همیشه خواهر و بالاخره دختر از اسارت تبعیض جنسی و خشونت رهائی یافته منحیث انسان دارای حقوق کاملاً مساوی با مردان باشد.

پس بیائید هم میهنان عزیز و خواهران شرافتمند مادر « زن» را علاوه بر اینکه دوستش میداریم برای آزادی و برابری و اعادۀ حقوقش مبارزه نموده، سعی و تلاش نموده، مقام والای انرا گرامی دانسته و معتقد به ان باشیم. و از جایگاه شایسته آن حراست نموده، فریاد عدالت خواهی را برای مادران و خواهران کشور عزیز خویش بلند نموده و دستان استبداد ظالمانه انها را که به هر نوع هدف ضد مادر می باشد قطع ساخته و از داعیهء بر حق شان تا آخرین رمق حیات دفاع نماییم.

نسرین منصور مسئول شورای همبستگی زنان افغانستان در کشور المان

 

مادر

ای مادر دردمند ناتوانم

ز کرانه های دور، دور

پیام می فرستم

به رو و دستت بوسه زنم

خاک قدمت به سرمه کشم

به مقامت سر تعظیم فرو آرم

روزت مبارک درد هایت دور باد

عمر من به عمر تو فزون باد

مهر تو در جان من فسون کند

ناز پرور و امید غم هایم توئی

مونس شب های تار من توئی

شهد روزگار تلخ هایم توئی

زره، زرۀ قصه هایت طنین انداز گوشهایم

حالیا دانم شکوه های دردت را

سال ها آغوش پر نیانی تو بود پناه من

صبر و شکیبائئ تو درس ارامش ما

دانم ز درد بی شمار تو

مائیم غافل از روزگار تو

در ظلمت و جهالت روز گار

مائیم گرفتار و سرگردان

زمانی رنج بردی از برای ما

من بی همت ناتوانم در کوله بار غم

ما پیرو راه و طریق تو

خانه ساختیم ز نقش بوریا

هر ستون ان بسته به دلبند ما

رسم و آیین زندگی ز تو اموختیم

چکنم مادر

به دست پای من زنجیر بسته اند

چرخ فلک مرا ز تو دور انداخته

اشک حسرت ریزم بیاد تو

با دل غمین نوائئ ز درد گویم

روز ات مبارک باد

صالحه (رشیدی)

۸ می ۲۰۰۸

 

 

مادر

به یاد خوشی هر سال به دوکان تکه فروشی رفتم تا هدیه روز مادر را بخرم

دکاندار پرسید چه کار داری گفتم هدیه برای مادرم گفت : نه ، نه

 تکه  که ارزش محبت های مادر را داشته باشد ندارم .

به مغازه سامان آرایش رفته تا تحفه روز مادر بخرم اما فروشنده سوال کردچه کار داری گفتم تحفه برای مادرم  گفت :  نه ، نه  متاسفم  مادرت آنقدر زیباست که ضرورت به آراستن ظاهری را ندارد

بی اختیار به مغازه جواهر فروشی رفتم  حیران به نگین قمیتی دیدم فروشنده پرسید چه می خواهی گفتم انگشتر زیبا برای مادرم  فریاد زد  برو ،  برو  نگین که  ارزش درخشش نگاه های مادرت را داشته باشد ندارم .

در شهر بزرگ و کوچه های پر خم وپیچ سرگران  خرید هدیه برای روز مادر بودم اما همه جا وهمه کس  تحفه که ارزش همه شب زنده داری ها و محبت های مادرم را داشته باشد نیافتم  .

نا چار به دکان گل فروشی رفتم تا دسته گلی زیبای را بخرم گل فروش پرسید : سرگردان چه هستی وچه می خواهی گفتم دسته گلی برای مادرم

آه کشید وگفت :گلی برایت می دهم که در قدم های مادرت بگذاری اما فریاد بر آورد نه ، نه گل زود پر ، پر می شود .

در دنیا پر عظمت هدیه که ارزش محبت مادرم را داشته باشد نیافتم وکلمه که قلبم را تقویه کند به جز کلمه مادر دیگر کلمه نیافتم اما دیر شده است مادر م  دیگردربین مادران نیست فقط با دسته گلی به مزارش التحاف دعا می کنم

وبا سیلی از اشک به همه مادران این روز را تبریک می گویم.

 

صالحه (رشدی)

۱۰ می ۲۰۰۹

 

امروز هر جا حرف از مادر و روز مادر است،

تصوری از ذهن یک مادر افغان بکنید.

ازدواج های اجباری، سنت های قبیلوی و خشونت های ناشی از خصوصیات جامعه مرد سالاری اثری در عاطفه و محبت مادری ندارد، با همه پرابلم های موجود مادر تا آخرین رمق حیاتش به فرزندش عشق می ورزد و زندگی اش را صادقانه فدا می نماید با وجودیکه از لحاظ بیولوژیکی هر طفل ثمرۀ یک مرد است اما زن فدا کارانه در خدمتِ مرد وطفلش قرار می گیرد.

مادران افغان روز تا روز مادر بودن و احساس شانرا فدای بازی های سیاسی میکنند و زحماتی را که سالها در تربیه و پرورش اطفال شان در فقر و فاقه کشیده اند برای دولتمردان امروز به هیچ گرفته در شیندند هرات، لغمان و بالا بلوک فراه چند تن را به سوگ فرزندانشان سیاه پوش کرده

نمیدانند این رقم را؟

از آه سوزناک مادری که بالای تابوت گلپوش فرزندش مویه کننان نفرین میکنند نمی دانند ؟

مادری فراهی که گوشت های پارچه، پارچۀ فرزندش را در گوشهء چادرش جمع می کند ناله وگریه دارد نمی شنوند؟

مادری که در لابلای خاک و دیوار های از هم ریخته فرزندش را نمی یابد

این دولتمردان سیاه رو و سنگ دل نمی دانند ؟

مادری که با اشک چشم جسد فرزندش را جستجو می کند این ها دردش را نمی دانند؟

مادری که با خون جگر و شب زنده داری فرزندش را بزرگ ساخت تا صید تیر نوکران خارجی ها شود ؟

این ها همه تحایف دولتمردان ما به مادران افغان است که روز تا روز افزون شده می رود.

روز مادر و یا روز ماتم مادر را در سوگ فرزندش تبریک بگویم من نمی دانم؟

صالحه (رشیدی)

۱۰ می ۲۰۰۹

بازگشت