محمدطاهر نسیم
 در مصاحبه ای با «اصالت»

تحمل شنیدن حقایق، راه شناخت حقانیت است!

مصاحبه کننده: ع . ق . فضلی

سایت «اصالت» از مبارزۀ پیگیر رفیق محمدطاهر نسیم، سالیان گذشته که به بیش از ۵۰ سال میرسد، در جنبش رهائی بخش ملی و یک حزب مترقی عراق و در برخی از کشورهای عربی دیگر و جنبش آزادی بخش فلسطین، و حزب دموکراتیک خلق افغانستان در بخش های مختلف حزبی، که پایان آن، کارشناس شعبه امور بین المللی کمیته مرکزی ح.د.خ.ا.، مسؤول کشورهای عربی و شرقمیانه بوده است و اکنون در عمر ۷۴ سالگی خوشبختانه فعالیت سیاسی خودرا در بررسی های علمی دربارۀ اوضاع و مبارزه مردم افغانستان علیه اشغالگران خارجی پیش میبرد، معلوماتی مناسبی در دست دارد. «اصالت» تصمیم گرفت که مصاحبه ای را با رفیق موصوف انجام دهد که اینک متن آن بنشر سپرده میشود: 

 

 

 

 

 

سوال: در شرایط کنونی کشور، چه فعالیت های سیاسی را پیش میبرید؟ و در آینده چه چیزی را مدنظر دارید؟

جواب: فعلاً در کدام فعالیت سازمانی و حزبی شرکتی نداشته، به جز نگارشِ موضوعاتی دربارۀ اوضاع افغانستان و خواسته های مبرم مبارزه خلق های افغانستان علیه تسلط اشغالگران امریکائی و ناتو، مداخلات خارجی بویژه پاکستان و ایران و برخی از کشورهای مرتجع عربی، و دهشت افگن های "القاعده" و "طالبان" و حزب اسلامی گلبدین میباشد، که همیشه تلاش بخرچ داده شده از موضعگیری واقعبینانه علمی و اصولی و دور از هرگونه احساسات و قضاوت های شخصی قرار گرفته باشد. برخی بررسی ها ارتباط میگیرد به فعالیت های جنایت کاران به اصطلاح "مجاهدین" که افغانستان را بیک مخروبه مبدل ساختند قتل، ترور و اختناق را به نفع باداران امپریالیستی خود به راه انداختند، و در عده ای از سایت ها و مجله ها بنشر رسیده است. مفید خواهد بود به نمونه ای از آن اشاره شود:

  • نکاتی چند دربارۀ مافیای تبلیغاتی

  • کیست جنایتکار و وطن فروش؟!

  • مُشتی از زباله دان تاریخ!

  • در افغانستان چه میگذرد؟ و چه باید کرد؟!

  • خلاصه ای از تاریخچهء دورۀ "طلائی" پادشاهی محمدظاهرشاه، شاه "دموکرات" و "بابای ملت"!

  • نامۀ پیشنهادی سرگشاده: رهائی افغانستان از قید اسارت اشغالگران چه میطلبد؟

  • گفتاری مختصری در مورد: آیا "چپ افغانی" متحد میشود؟!

  • عوامل فاجعۀ "سپتمبر" را در کجا باید جستجو کرد؟! کی "بن لادن" را زائید و پرورش داد؟!

  • "طالبان" تروریست ساخت و بافت امریکا و پاکستان است!

  • آیا همایش "هالند" جوابگوی مبارزۀ خلق های افغانستان برای رهائی از اسارت اشغالگران خارجی میباشد؟

  • و غیره . . .

سوال: نظر مشخص شما دربارۀ "احیای ح.د.خ.ا." چیست؟ و چه باید کرد؟!

جواب: اشتباهی که درین مورد صورت گرفته است، که همیشه از کلمۀ "احیای" حزب در تبصره ها و مضامین تذکر یافته است. اگر عده ای از رهبران و کادرهای حزب در نتیجۀ اشتباهات، تخطی ها و خیانت ها، پاشیده و برکنار شدند، بدین معنی نیست که ح.د.خ.ا. مُرده و باید زنده و احیا شود!

تعیین کننده ماهیت حزب است، عضویت این و یا آن شخصیت برجسته در حزب نیست، ولو آنکه در مقامات بلند حزبی جای گرفته بوده باشد. تعیین کننده ماهیت ح.د.خ.ا. از همان آغاز ایدئولوژی زحمتکشان مسلط برآن بوده و این ماهیت برای همیش زنده است.

چیزی که امروز ایجاب میکند تجدید فعالیت حزب است، و نه احیای آن. در شرایط و اوضاع کنونی افغانستان، فعالیت مجدد حزب، یک پروسۀ آسانی نخواهد بود، بلکه دشواریهای نیز وجود دارد. بنظر میرسد که قبل از هر اقدامی باید کمیسیون و یا کمیته کار موقتی از کادرها و اعضای آگاه و ورزیده که در کدام سازمان نوتشکیل دیگری اشتراک نداشته اند، بمنظور فعالیت مجدد ایجاد، و نامهای مکمل و سوانح شان با مرامنامه حزب به نظرخواهی گذاشته شود که تمام زحمتکشان ذیربط و دانشمندان ذیعلاقه ابراز نظر نمایند، تا به نوعی از پختگی سازمانی و کاری سیاسی خود برسد. پروسه باید مراحل خودرا در چوکات دستجمعی و مشروعیت کامل خودرا در یک کنگره بدست آورد. شرایط کنونی کشور در مبارزه بمنظور دستیابی به آزادی و استقلال، به نیروی توانمند، آگاه و مبارزه سرسخت و با دسپلین نیاز دارد. باید چنین پروسۀ سرسخت و دشوارِ تجدید فعالیت، سیر خودرا در کار و همکاری و تبادل نظر و تجارب همگانی به پیماید، و بر شیوه های دموکراتیک و پرنسیپ های سالم حزبی متکی باشد و از تأثیرات و فشارهای شخصی مصئون قرار گیرد.

ح.د.خ.ا.، حزب کلیه زحمتکشان افغانستان بوده و هست و باید در نظرخواهی هرچه بیشتر بسیج ساخته شوند، تا بحیث یک حزب نیرومند و توانا مسؤولیت های بزرگ تاریخی خودرا عهده دار شود.

دشمنان وطن را نه "ببرهای کاغذی" باید شمرد و نه تزلزل ناپذیر! باید درست درک نمود که آنها در تمام عرصه های کشور و زندگی خلق های افغانستان ریشه های منافع و مقاصد انحصارات سرمایه داری خویشرا دوانده اند. ریشه کن ساختن آن به مبارزه سرسخت دشوار و پیگیر منظم و با سنجش درست و همه جانبه ضرورت مبرم دارد. در شرایط و اوضاع کنونی همه نیرو های دموکراتیک ملی و میهن دوست صادق باید در مبارزه مشترک علیه دشمنان اشغالگر خارجی بسیج و متحد شوند!

سوال: نظر شما در شرایط و اوضاع کنونی جهان دربارۀ شکست سوسیالیزم چیست؟

جواب: یک امر بدیهیست، که سوسیالیزم بر واقعیت نظام سرمایه داری استوار است و تا چنین نظامی وجود دارد، آموزش سوسیالیزم برجاست. مارکسیزم می آموزد: "که پیروزی نهائی از آن طبقه کارگر و مبارزان انقلابی است، ولی در مبارزه ای به این دشواری، به این بغرنجی نمیتوان از شکست دوری جُست . . .، پیروزی و شکست یار و همراه یکدیگر اند." مارکسیزم در گذشته با شکستی به این وسعت روبرو نشده است. ولی باید پیگیرانه مبارزه کرد، ولو اینکه مبارزه را از سر گرفت و یا از هیچ باید آغاز کرد. چنین مبارزه ای پیگیر لازمست.

جریان سیل آسا همه چیز را باخود بُرد، اما عزم و تصمیم و آگاهی را باخود نتوانست بُرده. انقلابیون واقعی باید این سیل بنیان کن را از سر بگذرانند و میگذرانند، مارکسیزم می آموزد که این سیل مهار خواهد شد، گرچه برای مهارکردن آن تلاش فراوانی لازم است. این تلاش دیر یا زود به ثمر خواهد رسید. چون تکامل جامعه در این سمت در جهان سیر میکند. دیری نخواهد گذشت که ستارۀ سوسیالیزم دوباره بر آسمان بشریت خواهد درخشید!

سوال: آیا سوسیالیزم با جامعه افغانستان سازگار میباشد؟

جواب: سوسیالیزم به زمینه فراهم پیشرفته و انکشاف یافته مناسبات تولیدی و نیروهای مولده نیاز دارد. در کشورهای سرمایه داری اروپائی، امریکا و تا اندازه ئی در کشورهای امریکای لاتین با موجودیت و فعالیت شرکت ها و مؤسسات انحصارات بزرگ سرمایه داری امپریالیستی و در هندوستان مثلاً میتوان از سوسیالیزم و سازگاری سوسیالیزم سخن گفت. اما در افغانستان عقبمانده قرون وسطائی، ملوک الطوایفی دارای تعصبات ملی، قومی، نژادی، محلی و مذهبی و مناسبات کهنه و پوسیده ماقبل از فیودالی، مسئله سوسیالیزم و سازگاربودن سوسیالیزم قطعاً نمیتواند مطرح باشد.

مبارزه خلق های افغانستان در مرحله ملی و دموکراتیک قرار دارد که بمنظور رهائی از تسلط اشغالگران خارجی و دستیابی به استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، صلح و ثبات و استقرار در کشور، متوقف ساختن مداخلات و دهشت افگنی ها و برای پیشرفت، عدالت و ترقی اجتماعی و ایجاد مؤسسات و ادارات انتخاباتی دموکراتیک دارای قانونیت: مُقننه، قضائیه و اجرائیه باید پیش برده شود. یا خلاصه اینکه اداره و سازماندهی در عرصه های مختلف زندگی باید بشکل دموکراتیک بدست خود توده های زحمتکش قرار داشته باشد.

در مرامنامۀ ح.د.خ.ا. که در نخستین و دومین شمارۀ جریدۀ «خلق» زیر عنوان "مرام دموکراتیک خلق" بتاریخ ۱۱ اپریل ۱۹۶۶ انتشار یافت، و در سرمقالۀ نخستین شمارۀ «پرچم» که بتاریخ ۱۴ فبروری ۱۹۶۹ تحت عنوان "نگاهی به وظایف ملی درین مرحلۀ تاریخی . . ." که از طرف زنده یاد رفیق ببرک کارمل تحریر یافته بود، سوسیالیزم بحیث "هدف غائی" بحیث هدف بسا دور اعلام گردیده است. بدنبال مطلب فوق، هدف غائی که بمعنی جامعه سوسیالیستی بکار گرفته میشد چنین توضیحاتی ارائه گردیده است:

"افغانستان درمرحلۀ مبارزه جنبش دموکراتیک و ملی قرار دارد، نه در مرحلۀ - هدف غائی- که بعضی ها ناشیانه و عوامفریبانه آنرا بحیث مسئاله روز و جزء وظایف و هدف نزدیک سیاسی طرح میکنند. جنبش دموکراتیک و ملی در واقعیت امر بمنزله تدارک ضروری و مقدمه ای برای جنبش مرحله- هدف غائی- است که بصورت اجتناب ناپذیر دنباله جنبش دموکراتیک بشمار میرود."

"تاپه" کمونیستی را که حفیظ الله امین و دار و دسته جنایتکار وی به پیشانی حزب زدند، خیانت بزرگی را بحق خلق های افغانستان و جنبش دموکراتیک و ملی آن مرتکب شدند.

سوال: برخی تیوریسن ها میگویند: در شرایط کنونی جهان، دفاع از مارکسیزم بیهوده است؟ شما چه میگوئید؟

جواب: با عرض معذرت، اینجانب تیوریسن نبوده و نخواهم بود! اما میتوان گفت: در شرایط و اوضاعیکه مافیای تبلیغاتی میکوشد علیه مارکسیزم و سوسیالیزم همه را و هرچیز را باخود بکشاند، در وقتیکه "دموکراسی" بورژوازی و "آزادی" انتخابات و "عدالت" و "حقوق بشر" در مفهوم و دستگاه های سرمایه داری بصورت "بُت های" درآمده که بسیاری در پیشگاه آن به سجده درآمدند، دفاع از مارکسیزم و سوسیالیزم کاری عبث و بیهوده نیست! مارکسیزم یک حقیقت علمیست و اگر در شرایط امروزی بدنبال خیانت های عده ای از رهبران شوروی، چین و غیره از یورو کمونستان توانسته اند برآن پرده سیاهی بکشند ولی دیری نمیگذرد که این پردۀ سیاه پوسیده، پاره میشود و چهرۀ تابناک مارکسیزم و سوسیالیزم نمایان خواهد شد! مارکسیزم علم است، همیشه زنده است! تحمل شنیدن حقایق و پذیرفتن آن، راه شناخت حقانیت است!

سوال: آیا در خارج از کشور چیزی را دربارۀ افغانستان نوشته اید؟ و آیا تألیفاتی هم دارید؟

جواب: اولین مقاله ای که در زندگی خود نوشته ام دربارۀ افغانستان بوده است: "افغانستان . . . و مداخلات انگلو امریکائی در آنکشور" بزبان عربی سال ۱۹۵۴ بوده است (یعنی یازده سال قبل از تأسیس ح.د.خ.ا.) که در روزنامۀ "الاهالی" - شهروندان - ارگان نشراتی حزب ملی و دموکرات عراق- (الحزب الوطن الدیمقرطی)، انتشار یافت و تقریباً یک صفحه مکمل روزنامه را دربر گرفته بود که در اثر و بدین ارتباط به سفارت کبرای افغانی در بغداد خواسته و تهدید شدم! از جملۀ تألیفات که به زبان عربی در بغداد بچاپ رسیده است:

  • نقش ژورنالیستان در نبرد توده ای - سال ۱۹۶۱

  • زنان افغانستان در نبرد مسلحانه علیه تجاوزگران انگلیسی - ۱۹۶۶

  • افغانستان یا آریانای قدیم - ترجمه - ۱۹۶۶

  • مدفن یحیی بن زید در جوزجان افغانستان و نه در جوزجان ایران - ۱۹۷۶

و چندین رساله ای به چاپ گستدنر در کابل به نشر رسید که در جملۀ اسناد شعبه امور بین المللی کمیته مرکزی ح.د.خ.ا. برای استفادۀ رهبری و دیگر شعبات حزب نگهداری شده بود:

  • جمهوری دموکراتیک یمن - پس منظر تاریخی آن - ۱۹۸۶

  • جنبش سیاسی در عراق - ۱۹۸۶

  • جنبش توده ای فلسطین - چرا قیام مردم فلسطین؟ - ۱۹۸۷

  • دربارۀ اوضاع و جنبش های سیاسی در لبنان - ۱۹۸۷

  • معاهدۀ کمپ دیوید چگونه به امضاء رسید؟

  • و غیره.

فضلی: رفیق گرانقدر، طاهر نسیم، از اینکه به سوال های ما پاسخ ارائه نمودید، قلباً از شما سپاسگزاریم. موفق و کامگار باشید!

 

 

 

توجه !

کاپی و نقل مطلب فوق صرف با ذکر نام و ادرس سایت «اصالت» مجاز است !

  

جمعه، ۲۳  می   ۲۰۰۸

www.esalat.org